سرآمد انتخاب هوشمندانه

چنی، ژنرال جنگ و آرزوهای بر باد رفته: پایان دیکتاتوری یا حسرت یک عمر؟

دیک چنی با اتخاذ سیاست تهاجمی در دولت بوش، کاخ سفید را به سمت جنگ علیه تروریسم و حمله به عراق سوق داد.

چنی، ژنرال جنگ و آرزوهای بر باد رفته: پایان دیکتاتوری یا حسرت یک عمر؟

واشنگتن - درگذشت دیک چنی، معاون پیشین رئیس‌جمهور آمریکا

معمار سیاست‌های تهاجمی کاخ سفید در دوران بوش

دیک چنی، معاون جورج دبلیو بوش، رئیس‌جمهور اسبق آمریکا، روز سه‌شنبه در سن ۸۴ سالگی درگذشت.

سوابق سیاسی چنی؛ از کاخ سفید تا کنگره

ریچارد بروس "دیک" چنی، متولد ۳۰ ژانویه ۱۹۴۱ در نبراسکا، سیاستمدار آمریکایی بود که از سال ۲۰۰۱ تا ژانویه ۲۰۰۹ به عنوان چهل و ششمین معاون رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا خدمت کرد. وی یکی از معماران اصلی سیاست‌های تهاجمی کاخ سفید در منطقه غرب آسیا محسوب می‌شود.

چنی پیش از تحصیل در دانشگاه ییل، در دانشگاه وایومینگ به تحصیل هنر و علوم سیاسی پرداخت. فعالیت سیاسی او با کارآموزی برای نماینده کنگره، ویلیام ای. استایگر، آغاز شد و در نهایت در دوران ریاست جمهوری نیکسون و فورد به کاخ سفید راه یافت. او از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۷ به عنوان رئیس کارکنان کاخ سفید فعالیت کرد.

در سال ۱۹۷۸، چنی به مجلس نمایندگان ایالات متحده راه یافت و از سال ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۹ به عنوان نماینده حوزه انتخابیه وایومینگ فعالیت کرد. او همچنین در سال ۱۹۸۹ به طور مختصر به عنوان عضو اقلیت مجلس نمایندگان خدمت کرد.

وزیر دفاع و مدیرعامل هالیبرتون

چنی در دوران ریاست جمهوری جورج بوش پدر، به عنوان وزیر دفاع منصوب شد و از سال ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۳، بخش عمده‌ای از دوران ریاست جمهوری بوش را در این سمت سپری کرد. پس از آن، در دوران ریاست جمهوری کلینتون، وی از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۰ ریاست و مدیریت عامل شرکت هالیبرتون را بر عهده داشت.

نقش برجسته در دولت بوش و جنگ علیه تروریسم

در ژوئیه ۲۰۰۰، چنی توسط جورج دبلیو بوش به عنوان معاون وی در انتخابات ریاست جمهوری انتخاب شد. در دوران تصدی چنی به عنوان معاون رئیس‌جمهور، او نقش برجسته‌ای در پشت صحنه در واکنش دولت بوش به حملات ۱۱ سپتامبر و هماهنگی جنگ جهانی علیه تروریسم ایفا کرد.

مناقشات پیرامون حمله به عراق

چنی از حامیان اولیه حمله به عراق بود و ادعا می‌کرد که رژیم صدام حسین دارای برنامه سلاح‌های کشتار جمعی است و با القاعده رابطه عملیاتی دارد. با این حال، هیچ یک از این ادعاها هرگز اثبات نشد. بسیاری از تحلیلگران آمریکایی چنی را مسئول حمله آمریکا به عراق می‌دانند. در سال ۲۰۰۴، جان ادواردز، رقیب انتخاباتی چنی، او را متهم کرد که به دلیل منافع مالی شرکت نفتی هالیبرتون، بوش را برای حمله به عراق ترغیب کرده است.

ایدئولوژی نومحافظه‌کاری و رویکرد جنگ‌طلبانه

دیک چنی به عنوان یکی از نومحافظه‌کاران برجسته در عرصه سیاسی آمریکا، از سیاستمداران جنگ‌طلب این کشور محسوب می‌شد. وی به سیاست حمله پیشگیرانه باور داشت و معتقد بود آمریکا باید با کنترل تحولات جهانی، هر کشوری را که تهدیدی برای منافع این کشور تلقی می‌شود، با حمله‌ای غافلگیرانه مواجه کند.

پیشنهاد بمباران راکتور هسته‌ای سوریه

چنی در کتاب خود "در دوران من" نوشته است که در سال ۲۰۰۷ تلاش کرده بود تا جورج بوش را ترغیب به بمباران یک راکتور هسته‌ای مشکوک در سوریه کند. به گفته او، بوش این پیشنهاد را نپذیرفت و دلیل آن را انتقادات وارده به دلیل "سلاح‌های کشتار جمعی در عراق" عنوان کرد و بر یافتن راه‌حل دیپلماتیک پافشاری نمود. چنی همچنین عنوان کرده که هیچ‌یک از اعضای کابینه نیز با پیشنهاد او موافقت نکردند.

نگاه به ایران؛ تهدید وجودی و ایده براندازی

دیک چنی، به عنوان یک نئوکِان محافظه‌کار، ایران را تهدیدی وجودی برای آمریکا و متحدانش، به ویژه رژیم صهیونیستی، می‌دید و بر گزینه‌های نظامی و براندازی نظام اسلامی ایران تأکید داشت. تحت رهبری او، دولت بوش برنامه‌های مخفی سایبری و خرابکاری علیه برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز ایران را آغاز کرد. گزارش‌ها حاکی از آن است که او در رایزنی‌های اولیه برای طراحی ویروس استاکس‌نت جهت حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران نقش داشت.

چنی از تحریم‌های مالی علیه ایران حمایت می‌کرد، اما این تحریم‌ها را ناکافی می‌دانست و بر ترکیب آن‌ها با اقدامات نظامی اصرار داشت. پایگاه خبری سالون در گزارشی با عنوان "بزرگترین پشیمانی دیک چنی عدم حمله همزمان به ایران و عراق" نوشت که چنی معتقد بود دولت پیشین آمریکا به اندازه کافی به گسترش جنگ نپرداخته است. وی در مصاحبه‌ای با مایک آلن، کارشناس موسسه پولیتیکو، به بررسی مساله عراق پرداخت.

عبارتی با عنوان "مردان واقعی به تهران حمله می‌کنند" در میان اعضای دولت بوش در زمان حمله به عراق رایج بود که به معنای هدف نهایی یعنی سرنگونی حکومت ایران بود. سیمور هرش در سال ۲۰۰۸ گزارش داد که دیک چنی به دنبال آن بود تا با ارائه مدارک دروغین، آمریکا را وارد جنگ با ایران کند. ایده این عملیات، حمله اعضای نیروی دریایی آمریکا به یک کشتی آمریکایی بود درحالی که سربازان آمریکایی یونیفورم نظامیان ایرانی را بر تن داشتند.

ارسال نظر