سرآمد انتخاب هوشمندانه

ریسک ارزی: جنگ پنهان در پشت پرده سیاست پولی!

بانک مرکزی با انضباط پولی و اصلاح نظام بانکی به دنبال ثبات ارزی و حفظ ارزش پول ملی در بازار ارز است.

ریسک ارزی: جنگ پنهان در پشت پرده سیاست پولی!

اقتصاد ایران نیازمند بازگشت ثبات ارزی است و بانک مرکزی با اتکا به انضباط پولی، توسعه بازارها و افزایش شفافیت، باید ارزش پول ملی را در برابر شوک‌های تورمی حفظ کند.

بازار ارز؛ حساس‌ترین دماسنج اقتصاد ایران

در سال‌های اخیر، بازار ارز به حساس‌ترین دماسنج اقتصاد ایران تبدیل شده است. هرگونه تغییر در جریان‌های صادراتی، کسری بودجه یا تحولات سیاسی می‌تواند به سرعت این بازار را دچار نوسان کند. این وضعیت، نگاه‌ها را به سمت بانک مرکزی معطوف کرده تا ضمن کنترل نرخ ارز، ثبات مالی را بازگرداند و ارزش پول ملی را در برابر امواج تورمی حفظ کند. با این حال، کنترل ارز فرآیندی پیچیده و چندلایه است که نیازمند هماهنگی سیاست‌ها، انضباط مالی و اعتماد عمومی است. گزارش حاضر به بررسی راهکارهای بانک مرکزی برای مهار نوسانات و تقویت ارزش پول ملی می‌پردازد؛ راهکارهایی که بر مدیریت عرضه و تقاضا، اصلاحات بانکی و افزایش شفافیت مبتنی هستند.

فشارهای ساختاری و نقش بانک مرکزی در بازگرداندن آرامش ارزی

کارشناسان معتقدند ثبات ارزی پایدار تنها زمانی حاصل می‌شود که نقدینگی مهار شده، بودجه دارای انضباط باشد و بازارها از پیش‌بینی‌پذیری برخوردار شوند. دکتر پیمان رفیعی، اقتصاددان، در این باره می‌گوید: «ارز در ایران همواره نقش سوپاپ اطمینان را داشته؛ هر جا سیاست مالی و بانکی ناتراز می‌شود، فشار بر نرخ ارز خود را نشان می‌دهد. بنابراین، اصلاح باید از سرچشمه آغاز شود، نه از معلول.» این رویکرد در سیاست‌گذاری‌های جدید بانک مرکزی بازتاب یافته است.

تقویت سمت عرضه ارز؛ اولویت بانک مرکزی

بانک مرکزی تمرکز خود را بر «تقویت سمت عرضه ارز» قرار داده است. مهم‌ترین رکن این سیاست، الزام و تسهیل بازگشت ارزهای صادراتی است. در ماه‌های گذشته، سازوکارهای جدیدی برای رفع تعهد ارزی صادرکنندگان تدوین شده که ضمن تشویق بازگشت سریع‌تر ارز، امکان استفاده از سازوکارهای تهاتری و پیمان‌های پولی را نیز فراهم می‌کند. هدف، کاهش وابستگی به دلار و انتقال تجارت خارجی به کانال‌های رسمی است. این اقدام، یکی از پایدارترین روش‌ها برای تقویت عرضه ارز محسوب می‌شود، زیرا توان بانک مرکزی را برای مداخله‌های هدفمند افزایش می‌دهد.

مدیریت ذخایر ارزی و تزریق هوشمند در دوره‌های هیجانی نیز بخشی از این استراتژی است. رویکرد جدید بر این استوار است که تزریق ارز تنها زمانی صورت گیرد که هدف آن کنترل موج‌های روانی باشد، نه تثبیت مصنوعی نرخ. به گفته کارشناسان، تزریق بی‌برنامه ارز مانند ریختن آب روی شن است و هیچ‌گاه کفایت نمی‌کند.

مدیریت سمت تقاضا؛ شفاف‌سازی و کنترل سفته‌بازی

مدیریت بازار ارز تنها از طریق طرف عرضه ممکن نیست؛ طرف تقاضا نیز بخش مهمی از معادله است. بانک مرکزی معتقد است بخش قابل توجهی از تقاضای بازار، نه برای واردات یا سفر، بلکه ناشی از انتظارات تورمی، نگرانی‌های مقطعی و فعالیت‌های سفته‌بازی است. به همین دلیل، بخشی از سیاست‌ها بر شفاف‌سازی جریان تقاضا متمرکز شده است. اتصال کامل صرافی‌ها به سامانه‌های نظارتی، تعیین سقف‌های دقیق برای ارز خدماتی و رصد رفتارهای غیرمتعارف، شرایطی را ایجاد کرده که بازیگران غیررسمی نتوانند بازارهای موازی ایجاد کنند.

انضباط بودجه‌ای و بانکی؛ پیش‌نیازهای اصلی تقویت ارزش پول ملی

یکی از ابزارهای مهم بانک مرکزی در این زمینه «بازار متشکل ارزی» است که به‌تدریج مرجع کشف قیمت شده و دامنه تفاوت نرخ رسمی و غیررسمی را کاهش داده است. وجود قیمت مرجع شفاف، انگیزه سفته‌بازی را کاهش داده و انتظارات بازار را عقلانی‌تر می‌کند. بانک مرکزی گزارش‌های شفاف‌تری منتشر می‌کند و تلاش دارد با حذف ابهامات، هیجانات را مهار کند، زیرا بازار ارز بیش از آنکه تابع عرضه باشد، تابع ذهنیت فعالان اقتصادی است.

اصلاح نظام بانکی؛ کنترل نقدینگی و خلق پول

کنترل نرخ ارز بدون اصلاح نظام بانکی عملاً ناممکن است. بخش مهمی از فشار ارزی، محصول رشد نقدینگی و خلق پول توسط بانک‌های ناتراز است. بانک مرکزی سیاست «سقف رشد ترازنامه» را با جدیت دنبال کرده و بانک‌های ناتراز تحت نظارت سخت‌گیرانه‌تری قرار گرفته‌اند. الزام به افزایش سرمایه، تحدید فعالیت‌های پرریسک، فروش دارایی‌های مازاد و ارتقای سطح نظارت لحظه‌ای، بخشی از این اقدامات است. اجرای این سیاست با صبر و انضباط می‌تواند سرعت رشد نقدینگی را کاهش داده و اثرات تورمی را کنترل کند.

تقویت عملیات بازار باز و هدایت نرخ سود نیز ابزار مهم دیگری است. مدیریت صحیح نرخ سود بانکی، مانع از حرکت جریان نقدینگی به سمت فعالیت‌های سفته‌بازانه شده و جذابیت نگهداری ارز را کاهش می‌دهد.

هماهنگی سیاست‌ها؛ کلید مهار کسری بودجه

هماهنگی میان سیاست‌های دولت و بانک مرکزی از اهمیت بالایی برخوردار است. کسری بودجه، بزرگ‌ترین عامل فشار بر پایه پولی و در نتیجه نرخ ارز است. هر بار که دولت قادر به تأمین مالی از مسیرهای سالم نیست، فشار تأمین از بانک‌ها یا بانک مرکزی، خود را در قالب افزایش نقدینگی و جهش نرخ ارز نشان می‌دهد. تلاش برای افزایش سهم بازار سرمایه در تأمین مالی دولت، می‌تواند نقش مهمی در مهار فشارهای ارزی داشته باشد. انضباط دولت و کاهش کسری پنهان، کنترل نرخ ارز را آسان‌تر می‌کند.

اعتماد عمومی؛ شرط لازم کنترل نرخ ارز

بانک مرکزی در راستای اصلاحات، به سمت توسعه ابزارهای ارزی و مالی حرکت کرده است. انتشار اوراق ارزی، ایجاد حساب‌های سپرده ارزی با ضمانت کامل، امکان استفاده از مشتقات ارزی برای پوشش ریسک تجار و تکمیل زیرساخت‌های رمزارز ملی، از جمله ابزارهایی هستند که می‌توانند بخشی از تقاضای اسکناس را مهار و به بازار رسمی منتقل کنند. توسعه ابزارهای پوشش ریسک، تأثیر قابل توجهی در مدیریت بازار ارز دارد.

همه این اقدامات زمانی اثرگذار خواهند بود که اعتماد عمومی نیز تقویت شود. اعتماد، عنصر نامرئی بازار ارز است؛ مولفه‌ای که بیش از هر چیز نرخ ارز را کنترل می‌کند. اگر فعالان اقتصادی باور داشته باشند که سیاستگذار برنامه دارد، متعهد است و پیش‌بینی‌پذیر عمل می‌کند، تقاضای احتیاطی کاهش یافته و بازار به آرامش می‌رسد. سیاست‌های متناقض، غیرشفاف یا کوتاه‌مدت، حتی با وجود ذخایر ارزی کافی، منجر به نوسانات ادامه دار خواهد شد.

کنترل نرخ ارز و تقویت ارزش پول ملی، نیازمند مجموعه‌ای از سیاست‌های هماهنگ است. بانک مرکزی با اتکا به انضباط پولی، اصلاح نظام بانکی، تقویت سمت عرضه ارز، توسعه ابزارهای بازار و شفافیت در سیاستگذاری، تلاش می‌کند ثبات ارزی را به اقتصاد بازگرداند. ثبات ارزی، نتیجه انضباط و پیش‌بینی‌پذیری است.

عوامل مؤثر در نوسانات اخیر نرخ ارز

علی حیدری، کارشناس اقتصادی، نوسانات اخیر قیمت ارز را ناشی از عوامل هیجانی می‌داند که برخی موقتی و برخی دیگر دارای تأثیرات بلندمدت هستند. افزایش قیمت طلای جهانی، یکی از دلایل اصلی است که به افزایش انتظارات تورمی منجر شده و سرمایه‌گذاران را به سمت ارز و طلا سوق می‌دهد.

حباب قیمتی سکه نیز سیگنال افزایش انتظارات تورمی است و اثرات روانی در بازار ارز ایجاد می‌کند. در این شرایط، بانک مرکزی با حراج و پیش‌فروش سکه می‌تواند نقدینگی را جمع‌آوری کرده و حباب سکه را کاهش دهد.

تعطیلی‌های گسترده به دلیل آلودگی هوا نیز فعالیت‌های اقتصادی را مختل کرده و باعث افزایش بدبینی به اقتصاد شده که در نهایت به افزایش نرخ ارز منجر می‌شود. تقاضای فصلی پایان سال میلادی نیز همزمان با آغاز سال جدید، به دلیل تسویه‌حساب‌های سالانه ارزی به اوج می‌رسد.

اخبار مربوط به افزایش قیمت بنزین، شایعه حذف ارز ترجیحی و تشدید کسری بودجه دولت نیز باعث تشدید انتظارات تورمی شده و مردم را به سمت خرید ارز و طلا سوق می‌دهد. عدم اطمینان در روابط بین‌المللی، از جمله ابهام در مذاکرات ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، چشم‌انداز اقتصادی را تاریک کرده و سرمایه‌گذاران را وادار به خرید ارز و طلا می‌کند.

نقش سوداگران و رسانه‌های معاند در تشدید هیجانات

در مواقع بروز شوک‌های سیاسی، بخشی از افزایش قیمت‌ها از سوی سوداگران ارز و با هدف نوسان‌گیری از طریق فضاسازی رسانه‌ای یا برجسته‌سازی اخبار منفی صورت می‌گیرد. رسانه‌های معاند نیز با تمام توان برای دامن زدن به هیجانات بازار تلاش می‌کنند. کارشناس‌نماها با تحلیل‌های کذایی، مردم را به هجوم به بازار طلا و ارز تشویق می‌کنند. تجربه نشان داده که افزایش هیجانی قیمت‌ها پس از مدتی فروکش کرده و نرخ‌ها دوباره کاهش پیدا می‌کند.

بانک مرکزی ذخایر مناسبی برای کنترل بازار ارز دارد و در زمان مناسب از آن استفاده خواهد کرد. انتظار می‌رود در روزهای آینده با فروکش هیجانات و مداخله مدیریت‌شده بازارساز، احتمال کاهش نرخ ارز تقویت شود. ذخایر طلا و ارزی بانک مرکزی توان مدیریت بازار ارز را دارد، به طوری که نرخ ارز به قیمت‌های قبلی باز خواهد گشت.

ارسال نظر