انقلاب بانکداری باز: مدلهای سنتی نابود میشوند، رقابت واقعی آغاز میشود!
بانکداری باز با بهرهگیری از فناوریهای نوین، مسیری نوین در تحول دیجیتال نظام بانکی ایران با چالشها و راهکارهایی برای آینده هموار میسازد.
تهران - نظام بانکی ایران در آستانه یک تحول تاریخی قرار گرفته است. مدل سنتی بانکداری که بر پایه کارت و شعب فیزیکی بنا شده بود، با ظهور فناوریهای نوین، رقابت دادهمحور و انتظارات نسل دیجیتال، رو به زوال است.
گذار به بانکداری باز
سیدرضا راستی الحسینی، کارشناس اقتصادی، در این باره اظهار داشت: نظام بانکی کشور در نقطهای حساس از تاریخ خود ایستاده است. روشهای سنتی جمعآوری منابع، پرداخت سود به سپردهگذاران و ارائه خدمات محدود از طریق شعب، دیگر قادر به پاسخگویی به نیازهای نسل جدید مشتریان نیست. در این میان، «بانکداری باز» به عنوان جریانی نوین در دنیای مالی، چه در سطح جهانی و چه در ایران، به سرعت در حال تبدیل شدن به محور اصلی تحول دیجیتال است.
بانکداری باز به بانکها این امکان را میدهد که خدمات و دادههای خود را از طریق «واسطهای نرمافزاری استاندارد» در اختیار کسبوکارهای نوآور قرار دهند. این امر موجب میشود تا کسبوکارها بتوانند محصولات جدید، شخصیسازیشده و مبتنی بر رفتار مشتری تولید کنند. در این مدل، بانک از صرفاً ارائهدهنده خدمات، به بستری برای تولید و ارائه خدمات متنوع تبدیل میشود و مشتریان از طریق برنامهها و سامانههای مختلف به بانک متصل میگردند.
تجربیات جهانی در بانکداری باز
این کارشناس اقتصادی با اشاره به تجربههای جهانی، افزود: در اروپا، با وضع استانداردهای جدید، بانکها موظف به ارائه دسترسی کسبوکارهای ثالث به دادهها و خدمات بانکی شدهاند. در انگلستان نیز سازوکارهای مشخصی برای تضمین امنیت، دسترسی و شفافیت در بانکداری باز طراحی شده است. این رویکرد به رقابت واقعی در میان بانکها منجر شده و کیفیت خدمات، کاهش هزینهها و ارتقای تجربه مشتری را به همراه داشته است.
چالشهای پیش روی بانکداری باز در ایران
راستی الحسینی در ادامه به وضعیت ایران اشاره کرد و گفت: حرکت به سمت بانکداری باز در ایران با تأخیر آغاز شد. سیستم بانکی کشور سالها بر پایه روابط سنتی، شعبهمحوری و خدمات کارتی بنا شده بود. اما ظهور شرکتهای نوآور، سامانههای پرداخت دیجیتال، نئوبانکها و اپلیکیشنهای مالی، چالشهای تازهای را ایجاد کرده و بانکها را وادار به جدیتر گرفتن تحول دیجیتال ساخته است. همچنین، ورود بازیگران غیربانکی به حوزههایی چون پرداخت، سرمایهگذاری خرد و اعتباردهی، فشار مضاعفی بر مدل سنتی بانکها وارد آورده است.
وی تصریح کرد: بانکداری باز، پایانبخش مدلهای سنتی است؛ چرا که مشتریان امروز انتظار دارند کلیه خدمات مالی را به صورت یکپارچه و بدون نیاز به مراجعه حضوری دریافت کنند. نسل جوان که با دنیای دیجیتال خو گرفته، تمایلی به انجام عملیات مالی از طریق مراجعه به شعب ندارد. از سوی دیگر، مدلهای نوین مانند وامدهی مستقیم بین افراد، مدیریت هوشمند مالی و خرید اقساطی دیجیتال، نقش واسطهگری بانک را کاهش دادهاند. فناوریهایی چون بلاکچین، پردازش هوشمند دادهها و سامانههای ابری نیز این روند را تسریع بخشیدهاند.
به گفته وی، بانکداری باز یک مزیت رقابتی نیست، بلکه تنها راه بقای بانکها در آینده است. بانکی که نتواند خدمات خود را از طریق «درگاههای نرمافزاری استاندارد» ارائه کند، به زودی از صحنه رقابت حذف خواهد شد. دلیل این امر، عدم پایبندی مشتری به یک بانک خاص، بلکه گرایش به سامانههایی است که بهترین تجربه، سریعترین خدمت و شخصیسازیشدهترین پیشنهادها را ارائه میدهند.
موانع و راهکارها
این کارشناس اقتصادی با اشاره به گامهای برداشته شده در ایران، افزود: برخی بانکها زیرساختهای خود را بهروز کرده و شرکتهای ارائهدهنده خدمات هسته بانکی، مسیر توسعه سامانهها را هموارتر کردهاند. اما چالشهایی نظیر ضعف زیرساختهای هسته بانکی، کمبود سرمایهگذاری در تحول دیجیتال، نبود قوانین دقیق و نگاه محتاطانه مدیران بانکی، همچنان وجود دارد. با این حال، فشار بازار، نیاز مشتریان و رشد کسبوکارهای نوآور، این تحول را اجتنابناپذیر ساخته است.
راستی الحسینی در تشریح موانع کلیدی، اظهار داشت: انحصار زیرساختها، ضعف سامانههای هسته بانکی و نوع نگاه مدیریتی، سه سطح اصلی چالشهای بانکداری باز در ایران را تشکیل میدهند. تمرکز بیش از اندازه نظام بانکی بر «مدل پرداخت کارتی» طی دو دهه گذشته، فرهنگ و فناوری بانکی را تکبعدی ساخته و مسیر توسعه خدمات عمیقتر و دادهمحور را مسدود کرده است. سامانههای قدیمی بانکی نیز توسعهپذیری کمی دارند و اتصال گسترده به درگاههای نرمافزاری استاندارد را دشوار میسازند.
وی مهمترین مانع را نگاه مدیریتی دانست و گفت: بسیاری از مدیران بانکی همچنان بانکداری باز را پروژهای فناوری اطلاعات میدانند، نه یک تغییر بنیادین در ساختار درآمدی و مدل کسبوکار. در حالی که جهان به سمت مدلهای نوین درآمدی مانند کارمزد تراکنش، مشارکت با کسبوکارها و مدیریت داده حرکت کرده است، در ایران همچنان نگاه غالب بر جذب سپرده و پرداخت سود متمرکز است.
این کارشناس با اشاره به نبود قوانین مشخص، افزود: بدون قانونگذاری شفاف در حوزه اشتراک دادهها، حفظ حریم خصوصی و مدیریت ریسک، بانکها از ورود به این عرصه واهمه دارند. همچنین، آموزش نیروی انسانی متخصص در حوزههای تحلیل داده، مدیریت ریسک دیجیتال و توسعه نرمافزار، از دیگر الزامات توسعه بانکداری باز است که در بسیاری از بانکها مورد غفلت قرار گرفته است.
نقشه راه آینده بانکداری
راستی الحسینی در پایان، آینده نظام بانکی را فراتر از اشتراکگذاری داده یا ارائه خدمات از طریق درگاههای نرمافزاری استاندارد دانست و گفت: آینده بانکها در تبدیل شدن به «پلتفرم»هایی است که مجموعهای از خدمات مالی و غیرمالی را به صورت یکپارچه ارائه میکنند. نقشآفرینی هوش مصنوعی در تحلیل هوشمند دادهها، ایجاد «امتیاز اعتبار ملی» و تغییر کاربری شعب فیزیکی به مراکز مشاوره مالی، از گامهای کلیدی در این مسیر محسوب میشوند.
وی افزود: همکاری گسترده بانکها با استارتاپها، توسعه مدلهای نوین امنیتی و بهروزرسانی قوانین برای حفاظت از حقوق مشتریان، از دیگر محورهای آینده بانکداری خواهد بود. هدف نهایی، دستیابی به «بانک نامرئی» است؛ بانکی که دیده نمیشود اما در همه جا حضور دارد.
این کارشناس اقتصادی تأکید کرد: بانکداری باز تنها آغاز راه است. آیندهای در پیش است که رقابت نه بر سر سود سپرده، بلکه بر سر «ارزش افزوده دادهها» و «کیفیت تجربه مشتری» شکل خواهد گرفت. ایران با دنبال کردن هوشمندانه این مسیر، میتواند شبکه بانکی خود را وارد دورهای تازه از کارآمدی، شفافیت و نوآوری کند.