بورس ایران ۲۰۰ میلیارد دلار آب رفت!
در حالی که بازگشت شاخص کل بورس به بالای مرز ۳ میلیون واحد، امید را به دل سهامداران بازگردانده، یک آمار تکاندهنده، تصویری کاملاً متفاوت و نگرانکننده از واقعیت بازار سهام را به نمایش میگذارد. ارزش دلاری کل بازار سرمایه ایران با یک سقوط ۲۰۰ میلیارد دلاری، از حدود ۳۳۰ میلیارد دلار به کمتر از ۱۰۰ میلیارد دلار رسیده است. این آب رفتن شدید ثروت ملی، این سوال کلیدی را مطرح میکند که آیا رشد اخیر شاخص، یک رونق واقعی است یا تنها سرابی حاصل از تورم و کاهش ارزش پول ملی؟

بازار سرمایه ایران در پاییز ۱۴۰۴، یک معمای پیچیده را پیش روی فعالان اقتصادی قرار داده است. از یک سو، شاخص کل پس از افتهای پیاپی از اردیبهشتماه و تجربه یک دوره رکود عمیق، توانسته بخشی از потерها را جبران کرده و دوباره به کانال ۳ میلیون واحدی بازگردد. اما در لایهای عمیقتر، یک واقعیت تلخ در حال وقوع است: کوچک شدن شدید اقتصاد بورس در مقیاس جهانی.
پارادوکس رشد شاخص و سقوط ارزش دلاری
کلید حل این معما، در تحلیل تأثیر نرخ ارز بر بازار سهام نهفته است. افزایش نرخ ارز به عنوان یک شمشیر دو لبه عمل میکند. در نگاه اول، این افزایش برای بورس مثبت تلقی میشود، چرا که:
- ارزش جایگزینی شرکتها را بالا میبرد: کارخانهها و تجهیزات شرکتهای بورسی به صورت دلاری ارزشگذاری میشوند و با رشد دلار، ارزش دفتری این داراییها نیز افزایش مییابد.
- درآمد شرکتهای صادراتمحور را تقویت میکند: شرکتهایی که محصولات خود را صادر میکنند، با تسعیر ارز حاصل از فروش با نرخهای بالاتر، سودآوری بیشتری را در صورتهای مالی خود به ریال ثبت میکنند.
همین دو عامل باعث شده تا قیمت سهام بسیاری از شرکتها به صورت ریالی رشد کند و شاخص کل را به سمت بالا سوق دهد. اما این تمام ماجرا نیست. روی دیگر سکه، اثر ویرانگر افزایش نرخ ارز بر ارزش کلی بازار است. وقتی ارزش کل بازار سهام (Market Capitalization) را که به ریال محاسبه شده، بر نرخ دلار تقسیم میکنیم، ارزش دلاری آن به دست میآید. محاسبات نشان میدهد که ارزش دلاری بورس تهران که در اوج خود به بیش از ۳۳۰ میلیارد دلار رسیده بود، اکنون به زیر ۱۰۰ میلیارد دلار سقوط کرده است. این یعنی با وجود رشد ظاهری شاخص، کل اقتصاد بورس ایران در مقایسه با اقتصاد جهانی به شدت کوچک شده است.
آینده شاخص: رشد ملایم یا تکرار سقوط؟
با توجه به این شرایط، پیشبینی آینده بازار نیازمند احتیاط فراوان است. تداوم رشدهای شارپی و هیجانی مانند دو هفته اخیر، بسیار بعید به نظر میرسد. بازار پس از یک دوره بیشواکنشی منفی به تنشهای سیاسی، اکنون در حال بازگشت به ارزش ذاتی خود است، اما این بازگشت با شیبی ملایم همراه خواهد بود.
از طرفی، با کاهش نسبی تنشهای سیاسی در منطقه خاورمیانه و ایجاد یک چشمانداز باثباتتر، فعالان اقتصادی با اطمینان بیشتری به سرمایهگذاری نگاه میکنند. این آرامش سیاسی میتواند محرک مثبتی برای بازار باشد. با این حال، تا زمانی که پارادوکس نرخ ارز حل نشود و رشد اقتصادی واقعی جایگزین رشد تورمی نگردد، سهامداران باید بدانند که رشد ریالی شاخص لزوماً به معنای افزایش ثروت واقعی آنها به دلار نیست. بازار سهام همچنان نسبت به سایر بازارهای موازی مانند ارز و طلا، از ابتدای سال بازدهی کمتری داشته و برای جبران این عقبماندگی، راه درازی در پیش دارد.