دادههای مکانی: سوپراسلحه پنهان یا سرآغاز فساد در حکمرانی؟
هوش مصنوعی و داده های مکانی مبنا، ابزاری برای حکمرانی، مدیریت کلان و توسعه متوازن فضایی آمایش سرزمین هستند.
نشست علمی تخصصی مرکز پژوهشهای توسعه و آیندهنگری با محوریت «دادههای مکانمبنا؛ بستری برای برنامهریزی و رصد توسعه فضایی سرزمین» برگزار شد.
نقش دادههای مکانی در حکمرانی و سیاستگذاری
در این نشست علمی تخصصی، محمدرضا ملک؛ استاد تمام دانشکده نقشهبرداری دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی، بهمن جمالی؛ مهندس سیستمهای اطلاعات مکانی و رئیس گروه نقشه و اطلاعات مکانی سازمان مدیریت و برنامهریزی استان زنجان، امید شعبانی؛ مهندس کامپیوتر، هوش مصنوعی و تحلیلگر سیستمهای جغرافیایی و قائممقام مدیرعامل شرکت سافا، و میلاد رفیعی؛ مهندسی GIS و رئیس اداره تحلیلهای مکانمبنا سازمان نقشهبرداری کشور، به عنوان سخنرانان به تبیین ابعاد مختلف موضوع پرداختند.
محمدرضا ملک در ابتدای نشست، اهمیت دادههای مکانی را در تعیین وضعیت موجود، ارزیابی تغییرات و پیشبینی سناریوها مورد تاکید قرار داد و گفت: «حکمرانی، به معنی تصمیمگیری، تصمیمسازی و اجرای مشارکتهای عادلانه، دقیق و اجرایی، از طریق همین دادههای مکانی فراهم خواهد شد؛ در نتیجه دادههای مکانی نقش بسیار مهمی در حوزه حکمرانی و سیاستگذاری دارد.»
حکمرانی دادهمبنا و ضرورت استفاده از دادههای مکانی
بهمن جمالی، با اشاره به حرکت به سمت دولت هوشمند، مفهوم «حکمرانی دادهمبنا» را مطرح کرد و هدف آن را برنامهریزی و تصمیمگیری بر پایه داده و اطلاعات دانست. وی تاکید کرد: «مجموعه دولت و دستگاههای اجرایی با یک تغییر پارادایم مواجه هستند که دادهها و اطلاعات را از پروژههای مختلف به محور تصمیمگیری و دادههای راهبردی تبدیل میکنند.»
جمالی افزود: «بخش عمده دادههایی که با آنها مواجه هستیم دادههای مکانی هستند و یا به نحوی با یک موقعیت مکانی در ارتباط است. این امر بهقدری مهم است که متخصصین این حوزه چنین مطرح میکنند که بدون فهم مکانی از دادهها هیچ تصمیم توسعهای نمیتواند پایدار باشد.» وی با ذکر نمونه عدم توجه به دادههای مکانی در احداث کارخانههای شیمیایی و صنایع آلاینده، به پیامدهای زیستمحیطی این بیتوجهی اشاره کرد.
وی با پذیرش این فرضیه که «هر تصمیم توسعهای در فضا و مکان مناسب خود معنای پایدار پیدا میکند»، به ضرورت استفاده از دادههای مکانی در سیستمهای اداری و سازمانها اشاره کرد و سامانههایی چون سامانه تصمیمیار مکانی (SDSS) را ابزاری برای این منظور معرفی نمود. جمالی اجزای اصلی این سامانهها را شامل بخش ورودی (دادههای مکانی و موضوعی)، بخش پردازش (تبدیل دادهها به مدل و تحلیل) و بخش خروجی (نقشهها، داشبوردها و گزارشهای اطلاعاتی) دانست.
توسعه متوازن و شاخصهای آن
رئیس گروه نقشه و اطلاعات مکانی سازمان مدیریت و برنامهریزی استان زنجان، توسعه متوازن را به معنای «پیشرفت هماهنگ شهرستانهای کشور در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیربنایی» تعریف کرد. وی هدف از این توسعه را «کاهش فاصله برخورداری شهرستانهای کمتر توسعهیافته با میانگین ملی و برقراری عدالت در توزیع منابع و فرصتها» دانست.
جمالی با اشاره به سیاستهای کلی آمایش سرزمین ابلاغی توسط مقام معظم رهبری، بر ضرورت «ایجاد امکانات عادلانه و فرصتهای برابر و رفع تبعیض ناروا در مناطق کشور» و «دستیابی به تعادلهای منطقهای متناسب با قابلیتها و توان هر منطقه» تاکید کرد.
نقش هوش مصنوعی و دادههای مکانی در مدیریت کلان
امید شعبانی، تحول در مدیریت کلان و برنامهریزی سرزمینی با استفاده از دادههای مکانی و هوش مصنوعی را ابزاری قدرتمند برای برنامهریزان، مدیران و سیاستگذاران دانست. وی این رویکرد را بهویژه در آمایش سرزمین، توسعه متوازن و مدیریت منابع طبیعی کارآمد خواند و بیان داشت: «با بهرهگیری از دادههای فیزیوگرافی، هیدرولوژی، اقلیمی، بومشناسی، انسانی - اقتصادی و زیرساختی، تواناییهای کلیدی در تشخیص وضع موجود، تحلیل روابط، پیشبینی روندها، تصمیمگیری مکانی و پایش طرحها تقویت میشود.»
شعبانی تاکید کرد: «مدیریت منابع و برنامهریزی کلان نیازمند تصمیمگیری سریع، دقیق و مبتنی بر دادههای مکانی جامع است. بدون استفاده از دادههای فیزیوگرافی، هیدرولوژی، اقلیمی و اکولوژی تصمیمسازی در مقیاس ملی و منطقهای به حدس و گمان تبدیل میشود.» وی تواناییهای کلیدی برنامهریزان در استفاده از دادههای مکانی را شامل «تشخیص دقیق وضع موجود سرزمین، تحلیل عمیق روابط بین پدیدهها، پیشبینی هوشمندانه روندها و تغییرات، تصمیمگیری مکانی بهینه و کارآمد و پایش مستمر و بهروزرسانی طرحها» دانست.
قائممقام مدیرعامل شرکت سافا افزود: «آینده هر سرزمین میتواند به دادههای مکانی و استفاده صحیح از این دادههای مکانی وابسته باشد و مدیران باید از دادههای مکانی استفاده صحیح داشته باشند تا بتوانند علاوه بر تصمیمگیری برای زمان حال، برای آینده نیز تصمیمات صحیح را اتخاذ کرده تا بتوانند آینده روشنی برای مردم سرزمین بسازند.»
هرم دانش دادهمبنا و زیرساخت اطلاعات مکانی
میلاد رفیعی، با ترسیم هرم دانش، دادهها را پایه و اساس این هرم معرفی کرد که پس از پردازش و تحلیل به اطلاعات معنادار تبدیل میشوند. وی بیان داشت: «زمانی که دادههای بدون معنا پردازش و تحلیل میشوند و مفهوم پیدا میکنند، این اطلاعات معنای تخصصی خود را به مخاطبان میرساند.»
رفیعی در مرحله سوم هرم دانش، ترکیب اطلاعات معنادار با تخصص و تجربه را منجر به تولید «دانش» دانست که در اختیار دستگاههای اجرایی قرار میگیرد. وی سند ملی آمایش سرزمین را نمونهای از این دانش معرفی کرد. در رأس هرم دانش، «خرد» قرار دارد که حاصل دانش به علاوه عمل و تعیینکننده نقشه راه است؛ برنامههای پنجساله و بیستساله از مصادیق خرد محسوب میشوند.
رئیس اداره تحلیلهای مکانمبنا سازمان نقشهبرداری کشور، زیرساخت اطلاعات مکانی (SDI) را مجموعهای از سیاستها، استانداردها، شبکههای دسترسی، دادهها و نهادها تعریف کرد که به سازمانها امکان اشتراکگذاری یکپارچه دادههای مکانی را میدهد. وی کارکردهای کلیدی SDI را شامل «فراهمسازی دادههای پایه برای تصمیمسازی شهری، اتصال و همافزایی دادههای مکانی میان نهادها، پشتیبانی از سیاستهای توسعه پایدار و مدیریت شهری هوشمند، کاهش موازیکاری در تولید داده و هزینههای سازمانی و ایجاد بستر برای نوآوری و خدمات مکانی شهری» برشمرد.
رفیعی ویژگیهای SDI را «کاربردی بودن و حل مسئله، غیرمتمرکز بودن و امکان استفاده در نرمافزارهای تخصصی، ارائه اطلاعات از طریق وبسرویس، قانونگرایی و استاندارد بودن» دانست و تاکید کرد: «زیرساخت اطلاعات مکانی، زبان مشترک دستگاههای اجرایی برای تحقق توسعه پایدار است.»