خیانت پنهان عربستان به همپیمان اماراتی: چرا سعودیها از ارتش سودان حمایت کردند؟
عربستان و امارات در رقابت منطقهای بر سر منافع اقتصادی در سودان، بر دیپلماسی برای حفظ ثبات تأکید دارند.
عربستان سعودی؛ حامی اصلی ارتش سودان در بحران داخلی
درگیریهای فزاینده در سودان که از آوریل ۲۰۲۳ میان نیروهای مسلح این کشور به رهبری ژنرال عبدالفتاح البرهان و نیروهای واکنش سریع تحت فرماندهی ژنرال محمد حمدان دقلو (حمیدتی) آغاز شده، شاهد حمایت رو به رشد عربستان سعودی از ارتش سودان بوده است. این حمایت که شامل کمکهای مالی، دیپلماتیک و احتمالا لجستیکی میشود، ریشههای عمیقی در منافع استراتژیک، روابط تاریخی و رقابتهای منطقهای دارد.
روابط دیرینه و حمایت از ساختارهای سنتی
عربستان سعودی از زمان سقوط عمر البشیر در سال ۲۰۱۹، روابط نزدیکی با ژنرال البرهان برقرار کرده است. البرهان به عنوان رئیس شورای حاکمیتی سودان، نمایندهای از ساختارهای دولتی سنتی این کشور محسوب میشود که مورد تایید ریاض است. در مقابل، نیروهای واکنش سریع که از شبهنظامیان "جنجوید" در دارفور نشأت گرفتهاند، مورد حمایت امارات متحده عربی قرار دارند. این مسئله، عربستان را به سمت حمایت از ارتش سوق داده است.
سفر ژنرال البرهان به عربستان در مارس ۲۰۲۵، اولین سفر خارجی او پس از بازپسگیری خارطوم، نمادی از پیوندهای عمیق میان دو کشور تلقی شد. البرهان در این دیدار از حمایت ریاض برای "وحدت سودان و مبارزه با شبهنظامیان" قدردانی کرد.
رقابت منطقهای؛ مهار نفوذ امارات
درگیری سودان به صحنه رقابت منطقهای میان عربستان سعودی و امارات متحده عربی تبدیل شده است. گزارشها حاکی از آن است که امارات از نیروهای واکنش سریع از طریق حمایت مالی، تسلیحاتی و حتی استخدام مزدوران، به منظور گسترش نفوذ خود در آفریقا و دریای سرخ، به ویژه در حوزه معادن طلا و بنادر سودان، حمایت میکند. عربستان سعودی در پاسخ، از ارتش سودان حمایت کرده تا با این نفوذ مقابله کند.
این رقابت که از زمان جنگ یمن (۲۰۱۵) شدت یافت، اکنون عربستان را به سمت ترجیح ارتش سودان به عنوان شریک استراتژیک سوق داده است. برخی گزارشها از تشکیل ائتلافهایی میان عربستان، مصر و اریتره برای حمایت از ارتش سودان خبر میدهند.
تضمین ثبات و امنیت منطقهای
سودان به دلیل موقعیت جغرافیایی خود به عنوان پلی میان غرب آسیا و آفریقا، نقشی حیاتی در ثبات منطقهای ایفا میکند. بیثباتی در سودان میتواند منجر به بحران پناهندگان، قاچاق اسلحه و تهدید امنیت دریای سرخ، که مسیری کلیدی برای صادرات نفت عربستان است، شود. عربستان با حمایت از ارتش و تلاش برای حفظ حاکمیت یکپارچه سودان، سعی در جلوگیری از تجزیه این کشور دارد، زیرا احتمال گرایش نیروهای واکنش سریع به سمت فدرالیسم یا جداییطلبی وجود دارد.
عربستان سعودی در چارچوب "چشمانداز ۲۰۳۰"، سودان را برای سرمایهگذاری در بخشهای کشاورزی و غذایی با هدف تأمین امنیت غذایی خود، ضروری میداند و حمایت از ارتش را ضامن تحقق این منافع تلقی میکند.
نقش دیپلماتیک و تلاش برای رهبری منطقه
عربستان سعودی خود را به عنوان میانجی صلح در سودان معرفی کرده است. میزبانی مذاکرات جده در سال ۲۰۲۳ با همکاری آمریکا، تخلیه اتباع خارجی از سودان و ارائه کمکهای بشردوستانه، بخشی از استراتژی ریاض در این راستا بوده است. با این حال، این نقش دیپلماتیک به تدریج به حمایت مستقیم از ارتش این کشور تبدیل شده است؛ زیرا عربستان پیروزی نیروهای واکنش سریع را تهدیدی برای نفوذ خود میبیند.
همکاریهای نظامی و اقتصادی گذشته
گزارشهای غیررسمی حاکی از آن است که سودان در جنگ یمن بیش از ۱۰ هزار نیرو به ائتلاف سعودی اعزام کرده بود. این همکاری، وفاداری ارتش سودان به عربستان را افزایش داده است. در مقابل، نیروهای واکنش سریع از این مشارکت برای کسب درآمد و تقویت روابط خود با امارات استفاده کردند.
عربستان سعودی همچنین پس از جدایی سودان جنوبی در سال ۲۰۱۱، با اعطای وام به اقتصاد سودان کمک کرده بود که این امر ارتش این کشور را به عنوان شریک اقتصادی عربستان مطرح میسازد.
حمایت عربستان از شورای حاکمیتی سودان، علاوه بر حفظ تعادل قدرت در برابر امارات، به منظور تأمین منافع بلندمدت در حوزههای امنیتی، اقتصادی و دیپلماسی صورت میگیرد. با این حال، این دخالتها به طولانی شدن جنگ و تشدید بحران انسانی در سودان، که با بیش از ۱۰ میلیون آواره و خطر قحطی همراه است، دامن زده است. تلاشهای میانجیگری مانند گروه "کواد" (آمریکا، مصر، عربستان و امارات) نیز تاکنون به دلیل تمایل طرفهای درگیر به دستیابی به پیروزی نظامی، ناموفق بوده است.