سرآمد انتخاب هوشمندانه

خبر رفع فیلتر تلگرام یک ایران را به خنده انداخت

دوباره مبحث رفع فیلتر تلگرام مطرح شده و این‌بار گفته‌اند که در ماه پیش‌رو جلسه‌هایی برای تعیین‌تکلیف آن برگزار خواهد شد.

خبر رفع فیلتر تلگرام یک ایران را به خنده انداخت

دوباره مبحث رفع فیلتر تلگرام مطرح شده و این‌بار گفته‌اند که در ماه پیش‌رو جلسه‌هایی برای تعیین‌تکلیف آن برگزار خواهد شد.

دوباره مبحث رفع فیلتر تلگرام مطرح شده و این‌بار گفته‌اند که در ماه پیش‌رو جلسه‌هایی برای تعیین‌تکلیف آن برگزار خواهد شد؛ جمله‌ای آشنا که برای کاربران اینترنت در ایران نه حامل امید است و نه حتی ارزش خبری دارد. این وعده‌ها آن‌قدر تکرار شده‌اند که دیگر نه‌تنها اعتماد عمومی را از بین برده‌اند بلکه به نمادی از ناتوانی ساختاری در تصمیم‌گیری شفاف و مسوولانه تبدیل شده‌اند.

کاربران سال‌هاست یاد گرفته‌اند هر خبری که با «قرار است»، «در آینده نزدیک» و «در دست بررسی» شروع می‌شود، در بهترین حالت یک تعویق آگاهانه و در بدترین حالت، نوعی بازی رسانه‌ای برای مدیریت افکار عمومی است. مسوولانی که مدام کاربران اینترنتی را به آینده‌ای نامعلوم حواله می‌دهند، به‌خوبی می‌دانند که این آینده هرگز فرانمی‌رسد. برای بخش بزرگی از جامعه، این حرف‌ها دیگر نه جدی است و نه حتی آزاردهنده بلکه بیشتر مضحک است زیرا واقعیت زندگی دیجیتال مردم سال‌هاست مسیر خود را جدا از تصمیم‌های رسمی پیدا کرده و کاربران، فارغ از فیلتر یا رفع فیلتر، راه خود را رفته‌اند. آنچه باقی مانده، تنها هزینه‌ای سنگین است که به اقتصاد، اعتماد عمومی و حکمرانی دیجیتال کشور تحمیل شده است. بستن شبکه‌های اجتماعی به‌ویژه تلگرام، خسارتی صرفا فنی یا ارتباطی نبود؛ این تصمیم مستقیما به کسب‌وکارهای خرد، رسانه‌های مستقل، جریان آزاد اطلاعات و حتی سرمایه اجتماعی ضربه زد.‌ هزاران کسب‌وکار که بر بستر تلگرام شکل گرفته بودند، یا نابود شدند یا مجبور به مهاجرتی پرهزینه و اغلب ناموفق شدند. در این میان هیچ گزارش شفافی از میزان خسارت‌ها، هیچ عذرخواهی رسمی و هیچ برنامه جبرانی مشخصی ارائه نشد؛ گویی تصمیم‌گیران اساسا خود را پاسخگو نمی‌دانند.

کندی و تعلل عجیب مسوولان در حل این مسئله، بیش از هرچیز یک واقعیت تلخ را آشکار می‌کند که دولت اساسا زور رفع فیلترینگ را ندارد. مسئله دیگر «نخواستن» نیست بلکه «نتوانستن» است. ساختار تصمیم‌گیری در حوزه اینترنت آنچنان پراکنده، چندپاره و غیرشفاف است که حتی اگر بخشی از دولت به رفع فیلتر معتقد باشد، ابزار اجرایی آن را در اختیار ندارد. نتیجه، وضعیتی است که در آن مسوولان وعده می‌دهند اما قدرت تحقق ندارند و این ناتوانی را پشت جلسات بی‌نتیجه پنهان می‌کنند. یادآوری صحبت‌های آذری جهرمی، وزیر سابق ارتباطات در این میان معنادار است: «مسئله عده‌ای این بود که کل تلگرام بسته شود چون تلگرام اثر سیاسی دارد، رویشان نمی‌شد بگویند.» این جمله، عصاره یک دهه سیاستگذاری شکست‌خورده است. همین جمله کوتاه، تصویر روشنی از مسئله ارائه می‌دهد. گروه‌هایی غیرپاسخگو، خارج از دید افکار عمومی، سال‌هاست سیاست اینترنت کشور را تعیین می‌کنند؛ بدون آنکه هزینه تصمیم‌هایشان را بپردازند. حتی زمانی که تلگرام برای مذاکره به ایران آمد، همین افراد اجازه ندادند گفت‌وگو به نتیجه برسد. نتیجه چه شد؟ نه تعامل شکل گرفت، نه حکمرانی تقویت شد و نه فیلترینگ کارکردی واقعی داشت بنابراین آنچه امروز شاهد آن هستیم، یک چرخه معیوب و البته سودآور برای برخی است. مردم هم برای ادامه زندگی دیجیتال خود به فیلترشکن روی می‌آورند و بازار عظیمی از VPNها شکل می‌گیرد؛ بازاری که نه شفاف است، نه امن و نه بی‌ارتباط با همان ساختارهایی که ظاهرا با فیلترینگ مخالف‌ هستند. در نهایت هم شبکه‌ها فیلتر می‌شوند و هم فیلترشکن‌ها به همین مردم فروخته می‌شود؛ مردمی که هزینه هردو تصمیم را می‌پردازند. رفع فیلتر تلگرام، اگر قرار باشد صرفا به تیتر خبرها محدود بماند، هیچ ارزشی ندارد. مسئله اصلی، فقدان شجاعت در تصمیم‌گیری، نبود شفافیت و نپذیرفتن مسوولیت است. تا زمانی که سیاستگذار نتواند صادقانه بگوید چه کسی تصمیم می‌گیرد، هر خبری درباره «جلسه در ماه آینده» چیزی جز اتلاف وقت و تحقیر افکار عمومی نخواهد بود. جامعه‌ای که سال‌هاست هزینه تصمیم‌های اشتباه را داده، دیگر با وعده سرگرم نمی‌شود.

منبع : برترین ها
ارسال نظر