سلاح پاکستانی برای جنگ با گرانی
بازار برنج ایران با یک جهش قیمتی بیسابقه ۱۴۶ درصدی در یک سال گذشته، سفره خانوارها را به شدت تحت فشار قرار داده است. کارشناسان هشدار میدهند که یک سیاست حمایتی اشتباه (واردات مشروط) عملاً به ایجاد انحصار و جمعآوری برنج از بازار منجر شد و قیمتها را تا کیلویی ۳۷۰ هزار تومان بالا برد. اکنون، رئیس اتحادیه بنکداران مواد غذایی راهکار اصلی برای شکستن این حباب قیمتی را اعلام کرده است: آزادسازی فوری واردات برنج پاکستانی تا با افزایش عرضه، تقاضا مهار شده و قیمت برنج ایرانی کاهش یابد.

تحلیل وضعیت آشفته بازار برنج نشان میدهد که مجموعهای از سیاستهای نادرست و مشکلات ساختاری، این کالای اساسی را به یک بحران معیشتی تبدیل کرده است.
کالبدشکافی بحران: چگونه قیمت برنج ۱۴۶٪ رشد کرد؟
رضا کنگری، رئیس اتحادیه بنکداران مواد غذایی، ریشه اصلی گرانی را یک سیاست به ظاهر حمایتی میداند:
- سیاست اشتباه: وزارت جهاد کشاورزی واردکنندگان را ملزم کرد به ازای هر کیلو برنج ایرانی، دو کیلو برنج خارجی وارد کنند.
- ایجاد انحصار: این سیاست باعث شد واردکنندگان برای تأمین سهمیه خود، به صورت انبوه برنج را از دست کشاورزان و بازار جمعآوری کنند که به نوعی انحصار و کمبود مصنوعی در بازار دامن زد.
- جهش قیمت: در نتیجه این عدم تعادل عرضه و تقاضا، قیمت برنج ایرانی که سال گذشته بین ۷۰ تا ۹۰ هزار تومان بود، تا مرز ۳۷۰ هزار تومان نیز افزایش یافت.
راهکار کلیدی: نقش برنج پاکستانی و هندی
در حالی که قیمت برنج ایرانی حتی پس از فصل برداشت در محدوده ۲۲۰ هزار تومان باقی مانده، اتحادیه بنکداران بر دو نکته کلیدی برای تنظیم بازار تأکید دارد:
- برنج پاکستانی، رقیب فراموششده: به گفته کنگری، “برنج پاکستانی که شباهت زیادی به برنج ایرانی دارد، وارد بازار نمیشود و کمبود آن تأثیر منفی روی قیمت برنج ایرانی گذاشته است.” اتحادیه رسماً درخواست کرده تا واردات آن برای مهار تقاضا و شکستن قیمتها برقرار شود.
- تجربه موفق برنج هندی: رفع ممنوعیت واردات برنج هندی باعث شد قیمت آن از ۸۶ هزار تومان به محدوده ۵۵ تا ۶۰ هزار تومان کاهش یابد و ثبات نسبی در این بخش از بازار ایجاد شود؛ تجربهای که میتواند برای برنج پاکستانی نیز تکرار شود.
موانع ساختاری و پیشنهادات اتحادیه
برای حل پایدار بحران، کنگری بر رفع سه مانع اصلی در مسیر واردات تأکید میکند:
- تکنرخی شدن ارز: نوسانات نرخ ارز و تأخیر در تخصیص آن، بزرگترین مانع برای واردکنندگان جهت عرضه کالا با قیمت مصوب است.
- رفع ممنوعیت و محدودیت واردات: سیاستهای بازدارنده باید حذف شوند تا عرضه در بازار به شکل طبیعی افزایش یابد.
- شکستن انحصار: باید از سیاستهایی که به انحصار عدهای خاص در بازار منجر میشود، پرهیز کرد.
اتحادیه همچنین پیشنهاد کرده است که برای شفافسازی و جلوگیری از تخلف در سامانههایی مانند “بازرگاه”، واردکنندگان کالا را پس از ترخیص در اختیار اصناف قرار دهند تا توزیع و فروش با نظارت مستقیم انجام شود.
تحلیل سرانه
این آشفتگی در بازار برنج، تأثیرات مستقیمی بر زندگی روزمره و اقتصاد خانوار شما دارد:
- کاهش قدرت خرید: با قیمتهای سرسامآور برنج ایرانی، بخش بزرگی از درآمد خانوار صرف تأمین این کالای اساسی میشود. این موضوع فشار مضاعفی بر دهکهای کمدرآمد و متوسط وارد کرده و سبد معیشتی آنها را کوچکتر میکند.
- تهدید امنیت غذایی: بسیاری از خانوادهها مجبور به حذف یا کاهش شدید مصرف برنج ایرانی و روی آوردن به جایگزینهای با کیفیت پایینتر شدهاند. این امر میتواند کیفیت تغذیه، به ویژه برای کودکان و سالمندان را به خطر بیندازد.
- اهمیت راهکارها: آزادسازی واردات برنجهای مشابه مانند پاکستانی، یک راهکار سریع برای افزایش عرضه و ایجاد رقابت در بازار است. این کار میتواند قیمت برنج ایرانی را از سطوح غیرمنطقی فعلی پایین آورده و به نفع مصرفکننده نهایی تمام شود. حل مشکلات ارزی و شکستن انحصار نیز تضمینکننده ثبات بلندمدت بازار خواهد بود.
نتیجهگیری:
بحران کنونی بازار برنج، نتیجه مستقیم سیاستگذاریهای نادرست است نه کمبود واقعی محصول. راه حل فوری، افزایش عرضه از طریق واردات هدفمند (مانند برنج پاکستانی) و راه حل بلندمدت، اصلاح ساختارهای معیوب ارزی و تجاری است تا ثبات به سفره ایرانی بازگردد.