پشت پرده یک ادعای جنجالی / یک میلیون تن برنج گم شده؟
هفته گذشته، در یک برنامه تلویزیونی ادعایی عجیب مطرح شد: «گم شدن یک میلیون تن برنج در سال ۱۴۰۱». عددی که معادل ۵۰ کشتی بزرگ یا ۴۰ هزار تریلی بار است! این موضوع در فضای مجازی بهشدت بازتاب پیدا کرد، اما هنوز هیچ پاسخ دقیق و مستندی برای آن ارائه نشده.

آیا اصلاً چنین حجمی از برنج میتواند «گم» شود؟ پاسخ کارشناسان، تشکلهای برنج و فعالان اقتصادی چیز دیگری میگوید.
رد ادعا با یک عدد ساده
به گفته تشکلهای برنج، گم شدن این حجم معادل نصف کل تولید داخلی است. اگر این مقدار روی تریلیها بارگیری شود، صف آنها تا ۵۰۰ کیلومتر ادامه خواهد داشت. چنین چیزی نه قابل احتکار است، نه قابل پنهانکاری. از منظر فنی و لجستیکی، این ادعا عملاً غیرممکن است.
آمارهای غلط وزارت جهاد کشاورزی؛ ریشه بحران؟
در سال ۱۴۰۱، وزارت جهاد اعلام کرده بود تولید برنج کشور ۲.۷ میلیون تن است؛ اما بر اساس برآورد جدید، تولید واقعی چیزی حدود ۱.۶ تا ۱.۸ میلیون تن بوده. همین انحراف آماری ۱.۱ میلیون تنی در برنامهریزیها اختلال ایجاد کرده و شاید منبع همان سوءتفاهم «گمشدن» باشد.
اگر هر خانواده ۲۰ کیلو برنج ذخیره کند چه میشود؟
روایت دیگری میگوید بخشی از برنجها توسط مردم در خانهها انبار شده. اگر هر یک از حدود ۳۰ میلیون خانواده ایرانی ۲۰ کیلو برنج ذخیره کنند، این رقم به ۶۰۰ هزار تن میرسد. مابقی آنهم شاید در انبارها نگهداری شده باشد. اما باز هم، هیچ سند روشنی درباره مفقودی یا فساد گسترده در این زمینه ارائه نشده.
نظر تشکلهای برنج: «یک سوءتفاهم رسانهای»
مسیح کشاورز، دبیر انجمن تولیدکنندگان برنج:
عددی که مطرح شد، تفسیر غلط از مجموع واردات سال ۱۴۰۱ بود. این نوع برداشتهای اشتباه، اگر از سوی کارشناسان فاقد صلاحیت مطرح شود، باعث تشویش اذهان عمومی میشود.
مجیدرضا خاکی، دبیر انجمن واردکنندگان برنج:
«در مجموع، واردات سال ۱۴۰۱ کمتر از ۱.۸ میلیون تن بوده؛ از این مقدار فقط ۴۰۰ هزار تن دولتی بوده و مابقی توسط بخش خصوصی وارد شده. حجم یک میلیون تن قابل ناپدید شدن نیست، چون تجارت برنج فرایندی شفاف دارد.»
ادعاهای بزرگ، بدون سند
ادعای «گمشدن» یک میلیون تن برنج، بدون شواهد مستند، تنها باعث ایجاد تردید در فضای اقتصادی و آشفتگی در بازار میشود. این در حالی است که سیاستگذار در سال ۱۴۰۳ با اعلام واقعی تولید داخلی، واردات را تنظیم کرده و بخشی از کسری بازار را با برنجهای مازاد سالهای قبل جبران کرده است.
واقعبینی جای هیجان را بگیرد
تا وقتی سند رسمی، گزارش سازمانی یا شواهد میدانی منتشر نشود، باید این ادعا را غیرمستند، مبهم و مخرب برای اعتماد عمومی دانست. تحلیلگران خواستار پاسخ شفاف رسانهای یا پیگیری حقوقی هستند تا این ادعای پرحاشیه، به ابزاری برای بازی با افکار عمومی تبدیل نشود.