یک مدل اقتصادی جدید برای تحول جهان / ایران در قلب این تحول است!
مناطق اشتغال و توسعه اقتصادی ترکیبی از نوآوری حقوقی، چابکی اجرایی و حکمرانی دوستدار سرمایهگذاری قلمداد می شوند. این مناطق با الگوبرداری از تجربه هندوراس نشان دادهاند که چگونه میتوان از طریق اصلاحات مقرراتی، سرمایهگذاری خارجی جذب کرد، فرصتهای شغلی ایجاد نمود و توسعه زیرساختهای یکپارچه را به حرکت درآورد.

مناطق ویژه اقتصادی (SEZs) مدتهاست که بهعنوان ابزاری برای تقویت صادرات و جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی ایفای نقش کردهاند. اما مناطق اشتغال و توسعه اقتصادی (ZEDEs) با برخورداری از خودمختاری حکمرانی منحصربهفرد، چارچوبی نوین برای تثبیت و تسریع کریدورهای تجاری کلان از جمله کریدور هند–خاورمیانه–اروپا(آی مک)، کریدور حملونقل بینالمللی شمال–جنوب (INSTC) و کریدور میانی در آسیای مرکزی و قفقاز ارائه میدهند.
بزنگاههای کریدوری؛ فراتر از بتن و فولاد
ZEDEها یا همان مناطق اشتغال و توسعه اقتصادی ترکیبی از نوآوری حقوقی، چابکی اجرایی و حکمرانی دوستدار سرمایهگذاری قلمداد میشوند. این مناطق با الگوبرداری از تجربه هندوراس نشان دادهاند که چگونه میتوان از طریق اصلاحات مقرراتی، سرمایهگذاری خارجی جذب کرد، فرصتهای شغلی ایجاد نمود و توسعه زیرساختهای یکپارچه را به حرکت درآورد.
از منظری دیگر کریدورهای تجاری مدرن دیگر صرفا به زیرساخت فیزیکی مانند جاده و بندر محدود نمیشوند؛ بلکه نیازمند چارچوبهای مقرراتی قوی و قابل اتکا هستند که جریان روان کالا و خدمات را تضمین کنند.
از این منظر نوآوری مقرراتی اهمیت مییابد و مناطق اشتغال و توسعه اقتصادی نقشی کلیدی ایفا میکنند. با اجرای استانداردهای بینالمللی در گمرک، حل اختلافات و نظامهای پایش، این مناطق میتوانند اصطکاک مرزی را کاهش دهند و محیطی مساعد برای فعالیتهای تجاری فراهم سازند.
یکی دیگر از ارکان کلیدی کریدورهای مدرن، یکپارچگی زیرساختی است. مناطق اشتغال و توسعه اقتصادی میتوانند بهطور طبیعی به قطبهای چندوجهی تبدیل شوند؛ جایی که بندر، انبارداری، لجستیک و خدمات تجارت آزاد هممکان و همافزا میشوند.
این رویکرد یکپارچه باعث کاهش زمان و هزینه حملونقل شده و رقابتپذیری کسبوکارها را در این مناطق افزایش میدهد. این مناطق با فراهم کردن خدمات کامل و متمرکز در حوزه تجارت، فرآیند لجستیک را برای شرکتها سادهتر میکنند.
از منظری دیگر موقعیت راهبردی مناطق اشتغال و توسعه اقتصادی نیز در موفقیت آنها بسیار موثر است. قرار گرفتن این مناطق در نزدیکی گلوگاههای ترانزیتی یا محل تلاقی مسیرها میتواند بهطور چشمگیری کارایی و ظرفیت کریدورها را افزایش دهد و آنها را به هابهای کلیدی تجارت جهانی بدل کند.
موتورهای دیپلماسی زنجیره تامین
مناطق اشتغال و توسعه اقتصادی صرفا گلوگاههای تجاری نیستند؛ بلکه میتوانند محرک رشد اقتصادی، ثبات منطقهای و نوآوری نیز باشند. با ارائه نظامهای جذاب برای سرمایهگذاران، این مناطق قادرند سرمایهگذاری مستقیم خارجی را جذب کرده و در بخشهای کلیدی مانند لجستیک، مالی و تولید، خوشههای صنعتی ایجاد کنند.
چنین مناطقی همچنین در خط مقدم نوآوری در حوزه گمرک و تسهیل تجارت قرار دارند. آنها میتوانند فرآیندهای نوین گمرکی مانند پنجره واحد یا انبارداری تحت ضمانت را بهصورت آزمایشی اجرا و سپس در سطح منطقهای گسترش دهند.
از سوی دیگر، مناطق اشتغال و توسعه اقتصادی فرصت مناسبی برای پیشگامی در لجستیک سبز و دیجیتال فراهم میکنند؛ امری که با اهداف پایداری کریدورهای تجاری همسوست. با سرمایهگذاری در سامانههای حملونقل و بسترهای دیجیتال تجاری، این مناطق قادرند ردپای زیستمحیطی خود را کاهش داده و در عین حال بهرهوری و رقابتپذیری را افزایش دهند.
این اقدامات میتواند شامل استفاده از وسایل نقلیه الکتریکی، انرژیهای تجدیدپذیر، و ابزارهای دیجیتال برای بهینهسازی مدیریت زنجیره تأمین باشد. مناطق اشتغال و توسعه اقتصادی با در پیش گرفتن این مسیر، به الگویی برای تجارت پایدار و توسعه اقتصادی تبدیل خواهند شد.
از هندوراس تا آفریقا: گسترش جهانی مدل شکوفایی
یکی از شرکتهای پیشرو در توسعه مناطق اشتغال و توسعه اقتصادی، شرکت Honduras Próspera Inc است؛ توسعهدهنده و ضامن شهر منشورمحور پراسپرا در جزیره رواتان هندوراس. این پروژه که مورد حمایت سرمایهگذاران مطرحی چون بلاجی سرینیواسان، پیتر تیل و مارک اندریسن قرار دارد، اخیرا با راهاندزی طرحی موسوم به Próspera Africa بهدنبال گسترش مدل مناطق اشتغال و توسعه اقتصادی در قاره آفریقا است.
در ژانویه ۲۰۲۵، این شرکت توانست سرمایهگذاری راهبردی از سوی Coinbase Ventures (کوینبیس ونچرز ) جذب کند — نشانهای از پیوند عمیق میان مقررات دوستدار رمزارز، آزادی اقتصادی و نوآوری دیجیتال.
این سرمایهگذاری اعتبار جهانی مدل شکوفایی جهانی را افزایش داده و ظرفیت آن را برای توسعه مناطق دیجیتال-رمزارزی در کریدورهای بینالمللی تقویت کرده است.
در مسیر مناطق اشتغال و توسعه اقتصادی و کریدور خاورمیانه آیمک که در خلیج فارس و شرق مدیترانه مستقر شده، گزارههایی هستند که میتوانند به هابهای دیجیتال–فیزیکی برای ترانشیپمنت (حملونقل کالا و مسافر)، لجستیک و صادرات مجدد تبدیل شوند و اتصال هند، کشورهای خلیج فارس، اسرائیل و اروپا را نهفقط از نظر فیزیکی بلکه از طریق چارچوبهای مشترک مقرراتی تقویت کنند.
در مسیر مناطق اشتغال و توسعه اقتصادی و کریدور شمال و جنوب که در ایران، آذربایجان یا روسیه تعریف شدند، گزارههای موجود میتوانند با تسهیل گمرک و انتقال چندوجهی، هزینهها را کاهش داده و مخاطرات ژئوپلیتیکی را مدیریت کنند. در کریدور میانی که در طول آسیای مرکزی و قفقاز تعریف شدند، مناطق اشتغال و توسعه قادرند صنایع محلی را تقویت کرده، زنجیرههای تامین را ایمن سازند و خدمات لجستیکی ارائه داده در تحقق هدف سهبرابر شدن تجارت در این مسیر تا سال ۲۰۳۰ نقش کلیدی ایفا کنند.
الزامات و مخاطرات
در این زمینه الزامها و خطراتی نیز قابل پیشبینی است. نخست، تداوم فعل و انفعالهای حقوقی و سیاسی، بدین معنا که ثبات ساختارهای حکمرانی مناطق اشتغال و توسعه اقتصادی برای موفقیت آنها حیاتی است. تجربه لغو قوانین مرتبط با چنین مناطقی در هندوراس نشانگر آسیبپذیری آنهاست.
دوم، هماهنگی ژئوپلیتیکی میان این مناطق است، از همین منظر باید با راهبردهای کلان دولتها همسو باشند تا باعث شکاف میان ذینفعان کریدورها نشوند.
سوم، عنصر پایداری و فراگیری برجسته است: گسترش مناطق اشتغال و توسعه باید با ملاحظات زیستمحیطی و اجتماعی محلی همراه باشد تا آثار منفی بر جوامع و اکوسیستمها را به حداقل برساند.
چهارم، حکمرانی منعطف با لحاظ کردن زیرساخت نامرئی جهانیسازی نوین؛ در این باره باید گفت که جهانیسازی امروز، دیگر بر مبنای «جهان بیشازحد متصل» تعریف نمیشود، بلکه بر پایه بلوکهای ژئواقتصادی پیوندخورده از طریق اقتصادهای واسط شکل میگیرد؛ یعنی حوزههایی که بهعنوان واسط حیاتی میان بازارها و بلوکهای ژئوپلیتیکی عمل میکنند.
در این چارچوب جدید، مناطق اشتغال و توسعه پلتفرمهایی سازگار هستند که میتوانند از مرزهای ملی فراتر روند. با تمرکز کریدورها بر پایه حکمرانی چابک و زیرساختهای دیجیتال، مناطق اشتغال و توسعه میتوانند اتصال، تابآوری و تحول منطقهای را تقویت کنند.
تحقق این وعده، مستلزم ضمانتهای حقوقی قوی، هماهنگی چندجانبه و طراحی پایدار است. اما اگر این عناصر فراهم شوند، نتیجه میتواند کریدورهایی باشد که نه تنها بر فولاد، بلکه بر حکمرانی آیندهنگر بنا شدهاند.