انتقال پایتخت راهحل بحران آب؟ /جواب صریح حناچی را بخوانید
حناچی شهردار سابق تهران با تاکید بر اینکه با انتقال پایتخت مشکلات تهران و بحران آب حل می شود تصور غلطی است گفت: اعتبار ۵۰ هزار میلیارد تومانی مسکن مهر تورم زا بود و اینکه در شهر جدید پرند ۴۰۰ هزار نفر مستقر شوند، اما خدمات لازم برای زندگی شرافتمندانه فراهم نباشد هنر نیست.
در بخش نخست گفتوگو با پیروز حناچی شهردار سابق تهران او با تاکید بر اینکه توسعه افقی شهرها در یک برههای نیاز است و در برههای نیز به دلیل محدودیت زمین ناچار به شهرسازی عمودی میشوید گفت: منطقه ۲۲ تهران در دورهای مصوبات شورای شهر، کمیسیون ماده ۵ و شورای عالی شهرسازی را داشت، اما الان اتفاقاتی در این منطقه در حال رخ دادن است که نسبت به آن طرح تفصیلی عدول میشود.
شهردار سابق تهران معتقد است که اصلیترین وظیفه یک حاکمیت و دولت این است که جمعیت، فعالیت و فضا را متناسب با هم برنامه ریزی کند و باید در چارچوب قانون حرکت کنیم. اگر چنین کاری انجام دهیم از بحرانهای آتی به دور خواهیم بود.
او میگوید: نگاه پایداری توسعه یعنی اینکه اجازه نداریم تمام ظرفیتها را که در دوره خودمان موجود است به اتمام برسانیم. باید تا حدودی به نسلهای بعدی توجه شود. از این جهت برای شهر تهران برنامههای مصوب صورت گرفته است. حال اگر نظام مدیریت شهری به گونهای عمل کند نتیجه آن و معنی آن این است که از برنامه عدول شده است. پس باید به گونهای که برنامه متعادل و قابل پیش بینی باشد حرکت شود. یعنی اگر از ما سوال شد که دو دهه آینده وضعیت آب تهران چگونه خواهد بود، بتوانیم پاسخ دهیم. یکی از عارضههای داذرلونئخروج از برنامه این است که وضعیت تهران قابل پیش بینی نخواهد بود.
*این روزها شاهد بحران آب در تهران و اکثر شهرها و کلان شهرها هستیم. آیا چاره کار خروج از بحران کم آبی و انفجار جمعیت تهران، انتقال پایتخت است؟ اصلا انتقال پایتخت شدنی است؟
افرادی که راجع به انتقال پایتخت اظهارنظر میکنند در حقیقت هدف آنها تمرکز زدایی از تهران و کاهش بار تهران است.
*یعنی موافق انتقال پایتخت نیستید؟
موافق ساماندهی و تمرکززدایی از تهران هستم. اعتقاد دارم که انتقال پایتخت مشکلی را حل نمیکند. به هر حال اتفاق نظر هم نداریم که انتقال پایتخت یعنی چه؟ منظور انتقال مرکز سیاسی است. منظور احداث یک شهری است که در نهایت در افق، یک کلان شهر شود و مرکز سیاسی در آن باشد.
*تجربههایی در دنیا برای انتقال پایتخت داریم که این اتفاق رخ داده است و مشکلات حل نشده باشد؟
تجربیات دنیا نشان میدهد که آن کشورهایی که در حدود سالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۰ انتقال پایتخت داشتند مشکلات شهر مادر که قبلا پایتخت بوده است حل نشده است. به عنوان مثال در خصوص ترکیه باید اینطور گفت که استانبول کوچک نشده است. استانبول به حیات خود ادامه داده است و آنکارا در کنار استانبول به وجود آمده است. به طور ارادی کمتر این اتفاق ویژه رخ داده است. این موضوع مدی بود که همراه با شکل گیری جنبش مدرنیزم در ایران و جهان شکل پیدا کرد. بسیاری از کشورها در آن قالب اندیشههای مدرنیزم را به اجرا در آوردند مثل برازیلیا و یا احمدآباد پاکستان و یا دهلی نو بر این اساس شکل پیدا کردند.
تصور اینکه با انتقال پایتخت مشکلات تهران حل شود تصور غلطی است
*پس با انتقال پایتخت نمیتوان انتظار حل مشکلات را داشت؟
آن تصور که فکر کنیم با انتقال پایتخت مشکلات تهران حل شود تصور غلطی است.
*حالا اگر بخواهیم به عنوان نمونه یک کشوری را که در انتقال پایتخت موفق عمل کرده است نام ببرید. آیا شهر موفقی داریم که انتقال پایتخت آن شهر موفق بوده است؟
بنده موافق سیاستهای عدم تمرکز در تهران هستم نه موافق سیاست انتقال پایتخت. یعنی هر اقدامی که منجر به افزایش جمعیت پذیری، سکونت و فعالیت در تهران شود. به هر حال برخی فعالیتها حتی فعالیتهای ورزشی قرار نیست که حتما در تهران و پایتخت انجام شود. میتوان در سایر شهرها نیز این فعالیتها را انجام داد. نمنوه این اقدام انتقال توسعه خودروسازی از تهران به سایر شهرها میتواند نمونهای از همین اقدامات مناسب باشد. معنی آن این است که برخی از اقدامات «های تک» و اقداماتی که در نقاط دیگر نمیتوان انجام داد میتوان در پایتخت ادامه داد. نمونه آن به عنوان مثال اجرای محدودیت شعاع ۱۲۰ کیلومتری توسعه صنایع. اگر امروز در قزوین، شهر صنعتی البرز وجود دارد به علت اجرای این سیاست است. این سیاستها باعث میشود که یک مقدار تمرکز از تهران و اطراف تهران کم شود.
اینکه در شهر پرند ۴۰۰ هزار نفر مستقر شوند، اما خدمات لازم برای زندگی شرافتمندانه فراهم نباشد هنر نیست
*در سال ۸۸ طرح مسکن مهر در دولت احمدی نژاد با تمام مخالفتها و یا نظرات موافق و متفاوت تصویب و اجرا شد. آیا مسکن مهر یک خانه سازی بدون شهرسازی بود؟
مسکن مهر و طرحهای این چنینی که موضوع مسکن محرومین را هدف قرار میدهد به اعتقاد بنده یک فرصت است. اینکه دولت در این مقیاس به موضوع مسکن فکر کند و خود را برای حل مشکلات جوانان و کم درآمدها بسیج کند یک فرصت است. اما اینکه چگونه این کار صورت میگیرد شاید حلقه مفقوده این تجربیات است. اگر مسکن بودن زیرساخت و بدون آماده سازی و بدون ارتباط با موضوع شهرسازی و جمل و نقل صورت بگیرد و بعدا بخواهیم مشکلات را رفع کنیم در حقیقت بدترین اقدام است. پس بهترین اقدام این است که ابتدا موضوع مشکلات مسکن را با نظام و سیستم شهرسازی پیش ببریم. خدمات را از ابتدا ببینیم. اینکه در شهر جدید پرند ۴۰۰ هزار نفر مستقر شوند، اما خدمات لازم برای زندگی شرافتمندانه فراهم نباشد هنر نیست. اینکه تمام این موارد به آینده احاله شود عملا هزینه بیشتری را به افراد کم درآمد تحمیل کردهاید. به هر صورت دیدن همه جانبه موضوع به جهت تخصصی و استفاده کردن از تجربیات قبلی است. اینکه مسکن مهر به تمام دهکهای درامدی رسیده است یا نرسیده است. اگر نرسیده است باید در روشها تجدیدنظر شود.
*به هر حال اعتقاد دارید که مسکن مهر یک خانه سازی بدون شهرسازی بود؟
وقتی تاکید میکنم که باید زیرساختها و شهرسازی در مسکن مهر باشد یعنی اصلیترین ایراد به مسکن مهر وارد بوده است. باید در قالب شهرسازی مشکلات را حل کرد تا درسی از مسکن مهر گرفت.
اعتبار ۵۰ هزار میلیارد تومانی مسکن مهر تورم زا بود
*مسکن مهر از یک اعتبار ۵۰ هزار میلیارد تومانی در همان سال ها بهره می برد. و اتفاقا انتقادات زیادی هم به همراه داشت. آیا این اعتبار بانک مرکزی تورم زا بود؟
اعتبار ۵۰ هزار میلیارد تومانی مسکن مهر تورم زا بود. سوال این است که دولت این ۵۰ هزار میلیارد تومان را در آن شرایط کسر بودجه از کجا تامین کرده بود؟ به هر حال معمولا وقتی به یک پروژه ای این عدد بزرگ اختصاص می یابد قطعا مشکلاتی ایجاد می کند. این عدد آن زمان را اگر ضرب در ۱۰ کنیم برای امروز، معنای آن این است که شما دارید به تورم دامن می زنید. چون دولت این عدد را از طریق استقراض از بانک مرکزی تامین کرده است.