خط قرمز دادرس برای قیمت گوشت: از این بالاتر گرانفروشی است!
خشکسالی، گرانی نهاده و مشکلات زنجیره توزیع، علت اصلی جهش قیمت گوشت دام سبک است.
مدیرعامل اتحادیه دام سبک با انتقاد از فاصله غیرمنطقی قیمت دام زنده تا گوشت مصرفی در خردهفروشیها، از افزایش بیسابقه قیمت دام زنده و تداوم آن خبر داد. بر اساس اظهارات وی، در حالی که قیمت دام زنده حدود ۳۵۰ هزار تومان است و به تبع آن قیمت لاشه در کشتارگاه باید بین ۷۴۰ تا ۷۶۰ هزار تومان باشد، اما گوشت در مغازههای سطح شهر تهران با قیمتی کمتر از یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان عرضه نمیشود. این اختلاف ۴۵۰ تا ۵۰۰ هزار تومانی به شدت غیرمنطقی و نیازمند بررسی است.
از ابتدای آذرماه سال جاری، بازار دام سبک شاهد افزایش چشمگیر و پیوسته قیمت دام زنده بوده است. این روند صعودی قیمتها در شرایطی اتفاق میافتد که تقاضای مصرفکنندگان برای گوشت کاهشی است، موضوعی که موجب نگرانی و پرسشهای جدی در میان فعالان این بخش شده است. علت این رشد فزاینده چیست و آیا این افزایش مستقیماً به بالا رفتن قیمت گوشت در بازار منجر خواهد شد؟
مشکل پابرجا در تامین نهادههای دامی
افشین صدردادرس، مدیرعامل اتحادیه دام سبک، یکی از دلایل اصلی این افزایش قیمتها را تداوم مشکلات در تامین نهادههای دامی عنوان کرد. وی تاکید کرد که معضل تامین نهاده هنوز به طور کامل حل نشده و دامداران ناچارند نیازهای خود را از بازار آزاد و با قیمتهای گزاف تامین کنند. به گفته صدردادرس، در حال حاضر نهادههای دامی یا به دست دامداران نمیرسد یا باید آنها را با قیمتهای بین ۲۴ تا ۲۶ هزار تومان و حتی در برخی مقاطع تا ۳۰ هزار تومان از بازار سیاه تهیه کنند که فشار هزینهای زیادی بر تولیدکنندگان وارد میکند.
تاثیر خشکسالی بر افزایش قیمت دام
خشکسالی سال جاری عامل دیگری است که فشار بر دامداران و در نتیجه قیمت دام را تشدید کرده است. صدردادرس توضیح داد که به دلیل خشکسالی، دامها در نیمه نخست سال نیاز مبرم به تغذیه دستی داشتند، اما نهاده کافی برای این منظور پیشبینی و تامین نشده بود. وی افزود که با فرا رسیدن فصل سرد، شرایط نگهداری دامها تغییر میکند؛ در حالی که معمولاً از اواخر شهریور دامهای سبک به جایگاهها منتقل و تا پایان سال به صورت دستی تغذیه میشوند، امسال به دلیل کمبود نهاده، تا آذرماه نیز دامها در مراتع رها بودند، بدون اینکه عملاً علوفهای برای تغذیه وجود داشته باشد.
مدیرعامل اتحادیه دام سبک هشدار داد که سرمای اخیر این امکان را نیز از دامداران گرفته است و با آغاز سرما، دامها دیگر نمیتوانند در مرتع حضور داشته باشند و باید به جایگاهها بازگردانده شوند. این وضعیت باعث شده حتی دامدارانی که تاکنون از بازار سیاه نهاده تهیه نمیکردند، اکنون مجبور به خرید با قیمتهای بالا شوند که به افزایش بیشتر هزینههای تولید منجر میشود.
کاهش عرضه دام در انتهای فصل تولید
صدردادرس به چرخه طبیعی تولید دام نیز اشاره کرد و اظهار داشت که در حال حاضر به انتهای فصل تولید دام سبک نزدیک میشویم. فصل اصلی تولید دام سبک از ابتدای سال تا نیمه اول آن است و برههای متولد شده در این دوره در ماههای پایانی سال به بازار عرضه میشوند. با اتمام این دوره، میزان عرضه به تدریج کاهش مییابد و این روند تا اسفندماه ادامه خواهد داشت.
وی پیشبینی کرد که از حدود یک ماه آینده، زایشهای جدید آغاز میشود و برههای جدید متولد خواهند شد، اما عرضه آنها به بازار تا فروردین و اردیبهشت ماه سال آینده به تعویق میافتد. در آن مقطع زمانی، با افزایش عرضه، انتظار میرود قیمت دام نیز کاهش یابد. بنابراین، کاهش عرضه کنونی به دلیل قرار گرفتن در انتهای فصل تولید، پدیدهای طبیعی در چرخه دام سبک به شمار میرود.
اختلاف نجومی قیمت دام زنده تا گوشت در خردهفروشی
مدیرعامل اتحادیه دام سبک با تفکیک بازار دام زنده و گوشت قرمز، تاکید کرد که این دو مقوله علیرغم لزوم وجود یک رابطه منطقی، در عمل هیچگاه به هم مرتبط نبودهاند. صدردادرس با اشاره به اختلاف شدید قیمتها، بیان کرد: در ماههای تیر، مرداد و شهریور، قیمت هر کیلو دام زنده آماده کشتار حدود ۲۵۰ هزار تومان بود که در آن زمان قیمت لاشه در کشتارگاه حداکثر باید ۵۶۰ هزار تومان میشد، اما در عمل قیمت گوشت در خردهفروشیهای تهران هیچگاه کمتر از یک میلیون تومان نبود.
وی افزود: اکنون با افزایش قیمت دام زنده به حدود ۳۵۰ هزار تومان، قیمت لاشه در کشتارگاه باید بین ۷۴۰ تا ۷۶۰ هزار تومان باشد، در حالی که گوشت در مغازههای تهران با قیمتی کمتر از یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان به فروش نمیرسد. این فاصله ۴۵۰ تا ۵۰۰ هزار تومانی بین قیمت لاشه در کشتارگاه و قیمت عرضه در مغازهها، به هیچ عنوان منطقی نیست.
صدردادرس در پایان با انتقاد شدید از ساختار توزیع گوشت در کشور، خاطرنشان کرد که قیمت گوشت در بازار ایران هیچگاه بر اساس منطق علمی و اصول بازار از قیمت دام زنده تبعیت نکرده است. این شکاف قیمتی سنگین و بیسابقه، نشاندهنده وجود اشکال اصلی در بخش توزیع است و به هیچ عنوان قابل توجیه نیست و نیازمند اصلاحات اساسی است.