سرآمد انتخاب هوشمندانه

نفت، قاتل خاموش بودجه! فاش شد: رانت ۱۰ هزار میلیاردی، عامل اصلی بحران مالی

وابستگی شدید بودجه به نفت، اقتصاد ایران را در معرض شوک‌های تورمی و کسری بودجه قرار داده است.

نفت، قاتل خاموش بودجه! فاش شد: رانت ۱۰ هزار میلیاردی، عامل اصلی بحران مالی

وابستگی مزمن بودجه به نفت، همچنان به عنوان یک ضعف ساختاری در اقتصاد ایران، این کشور را در برابر شوک‌های قیمتی و نوسانات مالی آسیب‌پذیر نگه داشته است.

نفت؛ موتور محرک یا عامل ناپایداری بودجه؟

دهه‌هاست که بحث وابستگی بودجه به نفت، یکی از محورهای اصلی اقتصاد ایران بوده است. با وجود هشدارهای کارشناسان و نهادهای پژوهشی، این وابستگی نه تنها کاهش نیافته، بلکه در برخی سال‌ها شدت نیز گرفته است. نفت همچنان به عنوان منبع درآمدی سریع و در دسترس، بخش قابل توجهی از هزینه‌های جاری و عمرانی دولت را تأمین می‌کند. این اتکا به منابع ناپایدار، اقتصاد را در برابر تکانه‌های بیرونی شکننده کرده و منجر به کسری بودجه، افزایش بدهی و تورم می‌شود.

شوک‌های درآمدی؛ پیامدهای مثبت و منفی

اقتصاد ایران بارها شاهد شوک‌های نفتی بوده است. در دوره‌های افزایش قیمت نفت، مخارج دولت افزایش یافته و وابستگی بودجه‌ای به نفت عمیق‌تر شده است. این در حالی است که کاهش قیمت نفت یا محدودیت‌های صادراتی، به سرعت منابع درآمدی دولت را کاهش داده و منجر به کسری بودجه، فشار بر پایه پولی و افزایش تورم شده است. شوک قیمتی سال ۲۰۱۴، که قیمت جهانی نفت از بیش از ۱۰۰ دلار به زیر ۴۰ دلار سقوط کرد، نمونه بارزی از این آسیب‌پذیری است.

نفت؛ منبع درآمد یا بودجه‌ریزی پایدار؟

سینا عبدالهی، اقتصاددان حوزه مالیه عمومی، معتقد است که مشکل اصلی ایران در وابستگی به نفت، "تبدیل کردن یک منبع پرنوسان به منبع پوشش هزینه‌های دائمی" است. او تأکید می‌کند که نفت باید صرف سرمایه‌گذاری و توسعه زیرساخت‌ها شود، نه تأمین حقوق و یارانه‌ها. در ایران، برخلاف استانداردهای مالی، نفت نقش یک منبع جاری را داشته که نتیجه آن کسری مزمن و رشد بدهی بوده است.

کسری بودجه پنهان؛ میراث وابستگی به نفت

وابستگی به نفت منجر به شکل‌گیری "کسری بودجه پنهان" شده است. زمانی که دولت درآمدهای نفتی را بیش‌برآورد کرده یا هزینه‌ها را کمتر از واقعیت لحاظ کند، بودجه از ابتدا با کسری بسته می‌شود. این کسری پنهان در طول سال با تأخیر در پرداخت‌ها، فشار بر منابع بانکی یا رشد بدهی خود را نشان می‌دهد. وابستگی به نفت همچنین باعث شده تا مالیات، که باید ستون اصلی درآمدهای پایدار باشد، کوچک بماند.

نهضت جهانی کاهش وابستگی به نفت؛ عقب‌ماندگی ایران

بسیاری از کشورها در دو دهه گذشته به طور جدی در مسیر تنوع‌بخشی درآمدی و کاهش نقش نفت در بودجه حرکت کرده‌اند. تجربه کشورهایی مانند مالزی، نروژ، مکزیک و امارات نشان می‌دهد که اصلاحات مالیاتی، تقویت صندوق‌های ثروت ملی و افزایش درآمدهای پایدار، بهترین راه برای مقابله با شوک‌های نفتی است. در عربستان، برنامه "چشم‌انداز ۲۰۳۰" سهم نفت در بودجه را به کمتر از ۵۰ درصد رسانده است. در ایران، تلاش‌هایی برای جداسازی بودجه هزینه‌ای از نفت آغاز شده اما همچنان کامل نیست.

پیامدهای مالی وابستگی به نفت

استمرار اتکای بودجه به نفت سه پیامد کلیدی دارد: تورم ساختاری ناشی از اتکا به بانک مرکزی برای جبران کسری، ناترازی در هزینه‌ها با تأمین هزینه‌های جاری از منابع ناپایدار، و رشد بدهی دولت به دلیل نبود درآمدهای پایدار.

راهکارهای برون‌رفت؛ از اصلاحات مالیاتی تا صندوق‌های تثبیت

اقتصاددانان چهار مسیر اصلی برای خروج از چرخه وابستگی به نفت پیشنهاد می‌کنند: افزایش سهم مالیات از درآمدهای دولت، ایجاد و تقویت صندوق‌های تثبیت و ثروت ملی، کاهش تدریجی نقش نفت در هزینه‌های جاری، و مدیریت شوک‌های درآمدی با سیاست مالی ضدچرخه‌ای.

نفت نعمت است اگر بودجه بر آن سوار نشود

وابستگی بودجه به نفت، ریشه بسیاری از ناترازی‌ها، بحران‌های تورمی و بی‌ثباتی‌های اقتصادی است. تنها با کاهش نقش نفت در تأمین مخارج عمومی و تقویت پایه‌های پایدار درآمدی است که می‌توان به "پایداری مالی" واقعی دست یافت. نفت باید به منبع سرمایه‌گذاری و پس‌انداز ملی تبدیل شود، نه تکیه‌گاهی برای جبران کسری‌ها و پرداخت هزینه‌های جاری. تا زمانی که این واقعیت اصلاح نشود، اقتصاد ایران در معرض شوک‌های درآمدی و ناترازی‌های مزمن باقی خواهد ماند.

ارسال نظر