کارت خوان های مشکوک: چه رازی پشت این دستگاه های جنجالی است؟
دستگاههای کارتخوان ابزاری برای مبارزه با فرار مالیاتی و افزایش شفافیت اقتصادی است.
شواهد میدانی حاکی از شکلگیری یک چرخه معیوب در سیستم پرداختها در کشور است. در حالی که دستگاههای کارتخوان در بسیاری از مراکز خدماتی به ظاهر فعال هستند، اما اراده و تمایل به استفاده از آنها در عمل دیده نمیشود. در یکی از روزهای پرترافیک، سالن انتظار یک درمانگاه دولتی مملو از مراجعهکنندگان است. پشت پیشخوان، سه دستگاه کارتخوان مرتب کنار هم قرار گرفتهاند، چراغهایشان روشن، کاغذ دستگاه پر و صفحههای لمسی سالم است. با این حال، متصدی پذیرش، پیش از آنکه بیمار کارت بانکی خود را از کیفش خارج کند، با لحنی بیحوصله اعلام میکند: «دستگاه خرابه، لطفاً کارت به کارت کنید. بفرمایید این شماره کارت.»
فرار از سامانه مالیاتی؛ دلیل پنهان پشت «خرابی» دستگاهها
این پاسخ، سرآغاز پرسشها و تردیدهای مراجعین است. مردی که نسخهاش در دست دارد، با تعجب میپرسد: «مگر این هزینه درمانگاه نیست؟ چرا باید به حساب شخصی واریز کنیم؟» متصدی پذیرش، بدون اینکه سرش را بالا بیاورد، پاسخ میدهد: «سیستم مالیاتی اذیتمون میکنه، کارت به کارت کنید، سریعتر لطفاً.» این سناریو، تنها مختص به این درمانگاه نیست و مشابه آن را میتوان در دهها مرکز درمانی، اداری و خدماتی دیگر نیز مشاهده کرد. این پدیده، جریانی آرام اما فراگیر از پرداختهایی است که از مسیر رسمی عبور نمیکنند؛ مسیری که شاید از مطب برخی پزشکان آغاز شد، اما این روزها در برخی ادارات و سازمانهای خدماتی نیز مشاهده میشود.
«سیستم قطع است»؛ رمز مشترک فرار از شفافیت
به نظر میرسد این روزها از برخی مطبها تا تعدادی از مراکز خدماتی، یک رمز مشترک شنیده میشود: «سیستم قطعه». این جمله، پوششی برای فرار از نظارتهای مالیاتی و عدم ثبت تراکنشها در سامانههای رسمی است. در یک اداره خدمات نیمهدولتی، زنی جوان پس از ساعتها انتظار به باجه پرداخت میرسد. کارمند اداره، تلفن همراهش را کنار گذاشته و برگه کوچکی روی میز قرار میدهد: «این شماره کارت، لطفاً همینجا کارت به کارت کنید، سیستم پوز قطع است.» زن جوان با تعجب میپرسد: «چرا با دستگاه نمیگیرین؟ جلوی چشممه!» کارمند با لحنی محکمتر اما آهستهتر پاسخ میدهد: «بخشنامه جدید مالیات اذیت میکنه. اگر کارت به کارت نکنین، پروندهتون امروز بسته نمیشود.»
تکرار سناریو؛ از کلینیکها تا بیمارستانهای خصوصی
این رویه در مراکز تصویربرداری، کلینیکها، دفاتر پیشخوان و حتی برخی بیمارستانهای خصوصی نیز مشاهده میشود. جملهی «دستگاه خرابه، کارت به کارت کنید» به امری رایج تبدیل شده است. این در حالی است که سازمان امور مالیاتی اعلام کرده است بیش از ۲۳ میلیون دستگاه کارتخوان در کشور ساماندهی شده و به پرونده مالیاتی متصل هستند و بخش زیادی از کارتخوانهای فاقد پرونده مالیاتی غیرفعال شدهاند تا شفافیت اقتصادی افزایش یابد. پرسش اینجاست که داستان این خرابیهای روزافزون دستگاههای کارتخوان در مراکز خدماترسان به مردم چیست؟
تناقض در میدان؛ بیاعتمادی رو به افزایش
اما در کف میدان، موضوع متفاوت در جریان است. مردم میپرسند: «اگر دولت سیستم کارتخوانها را ساماندهی کرده، چرا در این مرکز دولتی دستگاه کار نمیکند؟ چرا کارمند شماره کارت شخصی میدهد؟» این تناقضها، دقیقاً همان نقطهای است که بیاعتمادی مردم را تقویت میکند و این تصور را ایجاد میکند که بخشی از سیستم، عامدانه از شفافیت اقتصادی گریزان است.
چرخش پنهان؛ گریز از نظارت با استفاده از دستگاههای روشن
مهدی براتی، کارشناس حوزه اقتصاد، در این باره معتقد است: «زمانی که مرکز درمانی یا اداره دولتی کارتخوان روشن دارد اما از مراجعهکننده میخواهد کارت به کارت کند، این انتخاب آگاهانه برای پنهان کردن درآمد است. این رفتار تنها یک تخلف کوچک نیست؛ زمانی که از برخی مطبهای پزشکان به مراکز بزرگتر و رسمی تکرار شود، تبدیل به یک روند نهادینهشده میشود که به دنبال دور زدن سیستم نظارتی است. پرداخت کارت به کارت، در عمل امکان ردیابی و نشان در سامانه مالیاتی را ایجاد نمیکند.» وی هشدار داد که ادامه این روند، شفافیت اقتصادی را از درون تهی میکند و تصویری دوگانه ایجاد میکند؛ از یک سو دولت از ساماندهی کارتخوانها میگوید و از طرف دیگر، برخی مراکز رسمی با شگردهای ساده از اجرای همان سیاست فرار میکنند.
سپر دفاعی «خرابی»؛ فرار از شفافیت با جملات تکراری
گزارشهای میدانی نشان میدهد جملات تکراری «سیستم قطعه»، «این دستگاه خرابه»، «پوز به سامانه وصله»، «از این یکی استفاده نمیکنیم»، بیش از اینکه واقعی باشند، به یک سپر دفاعی برای فرار از شفافیت تبدیل شدهاند. مراجعین در کلینیکها و مراکز خدماتی شاهد بودهاند که دستگاه در ظاهر کار میکند، اما در زمان ثبت تراکنش، «خراب» اعلام میشود؛ گویی دستگاه برای برخی کار میکند و برای برخی دیگر خیر.
شفافیت در نقطه عدم پذیرش؛ پرسش بیپاسخ از نظام مالیاتی
آنچه این روزها در میدان مشاهده میشود، یک زنگ خطر اجتماعی است. در حالی که دولت از شفافیت مالیاتی سخن میگوید، مراکز رسمی از کوچکترین منافذ برای فرار مالیاتی استفاده میکنند و مردم را مجبور میکنند به حسابهای شخصی پول واریز کنند. در نهایت، این پرسش بیپاسخ باقی میماند: «اگر دستگاههای کارتخوان به واقع «خراب» است، چرا تنها زمانی پای ثبت درآمد در سامانه مالیاتی به میان میآید، از کار میافتند؟»