مناطق آزاد ایران: ناکامی در رسیدن به استانداردهای جهانی!
مناطق آزاد ایران در پیوند با توسعه اقتصادی، سرمایهگذاری، تجارت بینالملل، صادرات، واردات و چالشهای اقتصادی، با الگوبرداری از دبی، سنگاپور و چین، نیازمند راهکارهای نوین هستند.
مناطق آزاد؛ پیشرانهای توسعه اقتصادی یا صرفاً بازارهای وارداتی؟
مناطق آزاد تجاری در عرصه اقتصاد جهانی امروز نقشی کلیدی ایفا میکنند و به عنوان ابزارهایی برای توسعه اقتصادی، جذب سرمایهگذاری و تسهیل تجارت بینالملل شناخته میشوند. این مناطق فراتر از صرفاً محدودههایی برای بهرهمندی از معافیتهای مالیاتی، در عمل «اکوسیستمهای رقابتی» به شمار میروند که با بهرهگیری از سیاستهای هوشمندانه، زیرساختهای مدرن و ارتباط مؤثر با زنجیرههای جهانی تأمین، زمینه را برای رشد پایدار فراهم میسازند.
نمونههای موفق جهانی
تجربه جهانی نشاندهنده اثربخشی این مدل است. منطقه آزاد جبلعلی (JAFZA) در دوبی، با جذب بیش از ۸۰۰۰ شرکت بینالمللی از ۱۰۰ کشور، به یکی از ارکان اصلی اقتصاد غیرنفتی امارات متحده عربی تبدیل شده است. در سنگاپور نیز، مناطق آزاد در کنار سیاستهای تجاری باز، محیطی را مهیا کردهاند تا شرکتهای چندملیتی بتوانند بدون دغدغه بوروکراسی، فعالیتهای صادراتمحور خود را گسترش دهند. در چین، منطقه آزاد شنژن نه تنها محرک انقلاب صنعتی دهه ۱۹۸۰ بود، بلکه الگوی اقتصادی نوینی را برای توسعه صادرات، فناوری و نوآوری به ارمغان آورد.
چالشهای مناطق آزاد ایران
در مقابل این الگوهای موفق، مناطق آزاد ایران با وجود برخورداری از موقعیت جغرافیایی ممتاز و نیروی انسانی توانمند، هنوز با فاصله قابلتوجهی تا استانداردهای جهانی فاصله دارند. بسیاری از این مناطق به جای تبدیل شدن به کانونهای سرمایهگذاری و تولید صادراتمحور، به مسیرهای وارداتی، بازارهای مصرفی و حوزههای معافیتمحور بدل شدهاند. نبود زیرساختهای مناسب، بیثباتی در سیاستهای ارزی و تجاری، ناهماهنگی نهادی و تغییرات پیدرپی مدیریتی از جمله عوامل اصلی این عقبماندگی محسوب میشوند.
تفاوت در نگاه
این کارشناس ارشد مناطق آزاد تصریح کرد: در بسیاری از مناطق آزاد کشور، نگاه به توسعه همچنان «اداری و محلی» است، نه «اقتصادی و بینالمللی». در حالی که مناطق آزاد در سطح جهان بر اساس رقابت، شفافیت و تسهیل سرمایهگذاری عمل میکنند، در ایران همچنان با محدودیتهای بوروکراتیک، مقررات چندگانه و وابستگی شدید به تصمیمهای مرکزی مواجه هستیم.
راهکارهای برونرفت
برای عبور از شرایط موجود، بازتعریف فلسفه وجودی مناطق آزاد امری ضروری است. باید از نگاه سنتی معافیتمحور به سمت مدلهای نوین «توسعهمحور» حرکت کرد. این مناطق باید به پایگاههای صادراتی، مراکز نوآوری صنعتی و حلقههای پیوند ایران با زنجیرههای جهانی تبدیل شوند.
ضرورت اصلاح ساختار مدیریتی
تحقق این هدف نیازمند استقلال مدیریتی واقعی، نظام مالی شفاف و حضور فعال سرمایهگذاران بینالمللی است. مناطق آزاد ایران زمانی میتوانند به مأموریت اصلی خود بازگردند که از حاشیه اقتصاد ملی خارج شده و به قلب تعاملات اقتصادی جهانی راه یابند؛ مسیری که دبی، سنگاپور و شنژن سالها پیش با شجاعت و اصلاح ساختاری پیمودند.