پیش‌بینی شوکه‌کننده ارزی: پشت پرده اظهارات جنجالی یک مسئول!
تحلیلگران اقتصادی عملکرد بانک مرکزی را در مدیریت نرخ ارز بازار و تاثیر آن بر اقتصاد ایران با توجه به پرونده بابک زنجانی مورد بررسی قرار دادند.
تهران - در شرایطی که دولت و بانک مرکزی با هدف کنترل نقدینگی و مهار التهاب ارزی، مجموعه‌ای از سیاست‌ها را در دستور کار قرار داده‌اند، انتشار یک متن هشداردهنده از سوی بابک زنجانی درباره نرخ ارز، واکنش‌های متعددی را در میان فعالان بازار و نهادهای اقتصادی برانگیخته است.
اظهارات بابک زنجانی و حواشی آن
بابک زنجانی در این اظهارنظر مجازی، با لحنی انتقادی، بانک مرکزی را هدف قرار داده و ادعا کرده است که «ارز در مسیر رسیدن به ...هزار تومان قرار دارد». این اظهارات، وی را بار دیگر در جایگاه یکی از بازیگران تاثیرگذار در اقتصاد ایران قرار داده است.
بی‌پشتوانه بودن ادعاهای ارزی
به نظر می‌رسد این ادعاهای مطرح شده درباره نرخ ارز، فاقد پشتوانه کارشناسی بوده و بیان جزئیات دقیق آن به دلیل خطر تحریک بازار، امکان‌پذیر نیست. بابک زنجانی پیش از این نیز در موارد مختلف، پیش‌بینی‌هایی مشابه درباره نرخ ارز، طلا و تورم مطرح کرده بود که هیچ‌یک تحقق نیافت و تنها به التهاب و سوداگری در بازار دامن زد.
تحلیل تحلیلگران اقتصادی
تحلیلگران اقتصادی معتقدند این‌گونه پیام‌رسانی‌های نسنجیده، که مبنای کارشناسی ندارند، می‌تواند به عنوان هدایت افکار عمومی به سمت بی‌اعتمادی نسبت به سیاست پولی تلقی شود. این اقدامات که با عنوان «پیش‌بینی» منتشر می‌شوند، در واقع کارکردی سیاسی و روانی دارند.
دیدگاه کارشناسان حقوقی
کارشناسان حقوقی نیز بر این نکته تأکید دارند که بر اساس قوانین موجود، انتشار عمدی تحلیل‌ها یا اطلاعاتی که منجر به اخلال در نظم بازار یا نا‌امن‌سازی اقتصادی شود، می‌تواند مشمول برخورد نهادهای نظارتی و قضایی گردد.
سوالات کلیدی از افکار عمومی
پرسش اساسی افکار عمومی این است که چرا هیچ نهاد رسمی در برابر این‌گونه پیش‌بینی‌های تحریک‌آمیز که مستقیماً بر معیشت میلیون‌ها ایرانی تأثیر می‌گذارد، واکنشی جدی نشان نداده است؟ آیا باید منتظر وقوع پیامدهای واقعی چنین ادعاهایی در بازار و ذهن مردم بود تا سپس اقدام به برخورد نمود؟
ضرورت ورود نهادهای قضایی و نظارتی
اظهارات اخیر زنجانی درباره قیمت «دلار»، بدون استناد به آمار و مبانی کارشناسی، در واقع ادامه‌ی همان رویکرد رسانه‌ای است که با هدف بی‌اعتبار کردن سیاست پولی و افزایش فشار روانی بر بازار ارز دنبال می‌شود. اکنون زمان آن رسیده است که نهادهای قضایی و نظارتی به فوریت برای جلوگیری از این‌گونه پیش‌بینی‌های ساختگی و مخرب وارد عمل شوند؛ چرا که سکوت در برابر چنین اقداماتی، بازار را به دست شایعه‌سازان خواهد سپرد.
