سرآمد انتخاب هوشمندانه

مالیات بر سوداگری: ترمز جنجالی بر دارایی‌های پرریسک!

اصلاح اقتصاد از طریق مالیات سوداگری برای رشد اقتصادی با هدف گذاری بازار دارایی، زمین، خودرو، ارز و طلا

مالیات بر سوداگری: ترمز جنجالی بر دارایی‌های پرریسک!

اهمیت اخذ مالیات بر سوداگری و سفته‌بازی؛ گامی در جهت نجات اقتصاد

کارشناس حوزه سیاست‌گذاری، اجرای قانون مالیات بر سوداگری و سفته‌بازی را حرکتی بنیادین در مسیر اصلاح اقتصاد و مقابله با دلالی و تلاطمات قیمتی در بازارهای دارایی دانست. این قانون نه تنها در جهت درآمدزایی دولت مؤثر است، بلکه از منظر اصلاح رفتار اقتصادی و هدایت سرمایه‌ها به سمت تولید نیز اهمیت راهبردی دارد.

بازگرداندن سرمایه‌ها به چرخه تولید

در شرایطی که سال‌هاست سرمایه‌های کشور به جای فعالیت در بخش‌های مولد، در بازارهای زمین، خودرو، ارز و طلا گردش کرده است، اجرای این قانون می‌تواند نقطه عطفی در تغییر جهت سرمایه‌گذاری‌ها و بازسازی منطق اقتصادی کشور باشد. این اقدام، سرمایه‌های راکد را از فعالیت‌های غیرمولد و سوداگرانه به سمت بخش‌های تولیدی هدایت می‌کند.

مهار انحراف سرمایه‌ها با ابزار مالیاتی

نبود پایه‌های مالیاتی تنظیم‌گرایانه، یکی از دلایل اصلی کندی رشد اقتصادی و فرار سرمایه‌ها از بخش مولد به سمت فعالیت‌های غیرمولد و سوداگرانه بوده است. تا زمانی که خرید و فروش کوتاه‌مدت دارایی‌ها، بدون خلق ارزش افزوده، سودهای چندبرابری نسبت به تولید واقعی داشته باشد، هیچ سیاست حمایتی نمی‌تواند تولید را جذاب کند. قانون مالیات بر سوداگری با هدف افزایش هزینه دلالی و کاهش بازدهی سفته‌بازی طراحی شده است.

اصلاح رفتار بازار و کاهش تلاطمات قیمتی

در اقتصادی که منطق سود بر پایه نوسان قیمت‌ها شکل گرفته است، سیاست‌گذار باید با ابزارهای هوشمندانه رفتار بازار را اصلاح کند. مالیات بر سوداگری، به‌نوعی ترمز فعالیت‌های پرریسک و هیجانی در بازار دارایی‌هاست. با اعمال نرخ مالیاتی بالا بر معاملات کوتاه‌مدت و بدون پشتوانه اقتصادی، انگیزه سفته‌بازی کاهش یافته و تقاضای کاذب از بازار حذف می‌شود. در نتیجه، قیمت‌ها واقعی‌تر شده و بازارها ثبات می‌یابند.

ایجاد شفافیت و ثبات در محیط کسب‌وکار

اجرای قانون مالیات بر سوداگری منجر به ایجاد شفافیت در گردش سرمایه‌ها و معاملات می‌شود. تفکیک معاملات واقعی از معاملاتی که صرفاً با هدف نوسان‌گیری انجام می‌شود، به دولت امکان می‌دهد تا تصویری دقیق از رفتار نقدینگی در اقتصاد به دست آورد. این شفافیت موجب قیمت‌گذاری دارایی‌ها بر اساس واقعیت‌های اقتصادی و نه موج‌های هیجانی شده و در نهایت، منجر به شکل‌گیری محیط کسب‌وکار قابل پیش‌بینی‌تر و باثبات‌تر می‌گردد.

ارسال نظر