زنگ خطر جدی / ایران در آستانه ورود به تونل ۲ ساله بحران!
ایران روزهای دشواری را پشت سر گذاشته، اما به گفته اقتصاددانان، این تنها یک مقدمه بوده است. هشداری جدی فضای تحلیلی کشور را فرا گرفته: دو سال آینده میتواند از تمام سالهای گذشته «سختتر» باشد و جامعه را با یک طوفان سهبعدی از بحرانهای اقتصادی و اجتماعی روبرو کند.

اما ریشههای این پیشبینی تاریک چیست و آیا راه نجاتی وجود دارد؟
تحلیلگران اقتصادی با اشاره به روندهای فعلی، معتقدند ایران در دو سال آینده وارد مرحله جدیدی از فرسایش خواهد شد که پیامدهای آن در سه حوزه اصلی نمایان میشود:
۱. بحران در اقتصاد و معیشت
موتور اقتصاد کشور در حال خاموش شدن است. پیشبینی میشود بخش تولیدی و صنعتی با رشد منفی یا ناچیز مواجه شود که نتیجه مستقیم آن، عدم ایجاد اشتغال پایدار است. بازار کار زیر فشار سهگانه تورم مزمن، رکود عمیق و ناترازی انرژی (قطعی برق و گاز) قرار خواهد گرفت. این وضعیت به افزایش مشاغل غیررسمی، کاذب و اشتغال ناقص دامن میزند و امنیت شغلی را بیش از پیش از بین میبرد.
۲. بحران در جامعه و روان جمعی
فشار اقتصادی مستقیماً به جامعه منتقل شده و به فرسودگی روانی گسترده و کاهش شدید سرمایه اجتماعی (اعتماد و همبستگی عمومی) منجر خواهد شد. در نتیجه، روندهای ویرانگری مانند مهاجرت نخبگان و متخصصان، انزوای فردی و شکاف عمیق نسلی تشدید میشود. جوانان که با آینده شغلی و سیاسی مبهمی روبرو هستند، بیش از گذشته نسبت به سیستم بیاعتماد خواهند شد.
پیام نهایی برای شما
این پیشبینی یک سناریوی محتوم نیست، بلکه یک هشدار جدی است. پیام اصلی تحلیلگران این است که ادامه مسیر فعلی، ایران را به سمت یک چرخه معیوب از رکود اقتصادی، فروپاشی اجتماعی و بنبست سیاسی سوق میدهد.
راه خروج از این تنگنا، یک بسته سیاستی سهگانه و همزمان است:
- اصلاحات ساختاری در اقتصاد: توقف قیمتگذاری دستوری، کنترل تورم، و ایجاد محیط باثبات برای تولید.
- شفافیت در حکمرانی: مبارزه واقعی با فساد و پاسخگو کردن نهادها برای بازگرداندن اعتماد عمومی.
- دیپلماسی فعال و تنشزدا: عادیسازی روابط خارجی برای رفع تحریمها، جذب سرمایه و بازگشت به اقتصاد جهانی.
در غیاب اراده برای اجرای این سه اصل، “روزهای سختتر” تنها یک پیشبینی نخواهد بود، بلکه واقعیتی است که هماکنون در حال وقوع است و در دو سال آینده با شدتی بیشتر خود را نشان خواهد داد.