سناریو مهم بورس در سایه مذاکرات
برای تحلیل وضعیت بازار سرمایه با فرض ادامه مذاکرات هستهای و نتایج احتمالی آن، باید چندین عامل کلیدی را در نظر گرفت.

برای تحلیل وضعیت بازار سرمایه با فرض ادامه مذاکرات هستهای و نتایج احتمالی آن، باید چندین عامل کلیدی را در نظر گرفت.
برای تحلیل وضعیت بازار سرمایه با فرض ادامه مذاکرات هستهای و نتایج احتمالی آن، باید چندین عامل کلیدی را در نظر گرفت. بیشتر مسئولان سیاسی و حکومتی تأکید دارند که اقتصاد و معیشت مردم نباید به نتایج مذاکرات وابسته باشد. این دیدگاه صحیح است، اما تحقق آن در عمل دشوار و گاهی نزدیک به غیرممکن به نظر میرسد. زیرا بازارها از افراد تشکیل شدهاند و احساسات، پیشبینیها و انتظارات آنها از آینده، عرضه و تقاضا را شکل میدهد. حتی در یک بازار کاملاً کارا، این عرضه و تقاضاست که قیمتها را تعیین میکند.
قیمت بسیاری از نیازهای زندگی در ایران به دلار وابسته است. دلار، سکه و طلا بهعنوان داراییهای امن و منابع سرمایهگذاری برای مردم عادی محسوب میشوند. بسیاری از افراد برای محافظت از خود در برابر ریسکهای اقتصادی، مانند تورم یا نوسانات ارزی، به خرید دلار، طلا یا سکه روی میآورند. این رفتار، عرضه و تقاضای این داراییها را تحت تأثیر هیجانات و انتظارات قرار میدهد. برای مثال، در سالهای اخیر، افزایش ناگهانی نرخ دلار باعث هجوم سرمایهگذاران به بازار طلا و سکه شده و این روند به کاهش نقدینگی در بازار سرمایه منجر شده است. دادهها نشان میدهند که در سال ۱۴۰۰، حجم معاملات بورس تهران به دلیل افزایش تقاضا برای داراییهای امن تا ۳۰ درصد کاهش یافت.
در مقابل، بازار سرمایه محیطی پرریسک است که حتی اظهارنظرهای کلامی مقامات میتواند نوسانات چنددرصدی ایجاد کند، چه برسد به اقدامات عملی مانند رفع تحریمها یا تغییرات سیاست خارجی. اگر مذاکرات در کوتاهمدت به نتیجه مطلوب، مانند رفع تحریمها، منجر شوند، بازار سرمایه میتواند جهشی قابلتوجه را تجربه کند که سالها از آن محروم بوده است. این جهش نه به دلیل بهبود فوری وضعیت شرکتها یا افزایش سودآوری آنها، بلکه ناشی از انتظارات روانی سهامداران است. آنها معتقدند که با توافق، اقتصاد وارد فضایی باثبات و شفاف خواهد شد که فرصتهای سرمایهگذاری جدیدی فراهم میکند. برای نمونه، در سال ۱۳۹۴ پس از توافق برجام، شاخص بورس تهران در مدت کوتاهی بیش از ۱۰ درصد رشد کرد، هرچند این رشد به دلیل عدم تداوم شرایط و مشکلات داخلی، پایدار نماند.
اما اگر مذاکرات به میانمدت یا بلندمدت کشیده شود، اثرات هیجانی اولیه کاهش مییابد و فاکتورهای اقتصادی، مانند عملکرد شرکتها، نقش اصلی را ایفا میکنند. در این حالت، اگر شرکتها نتوانند سودآوری خود را بهبود بخشند یا زیرساختهای اقتصادی تقویت نشوند، بازار دچار نوسان و رکود میشود. برای مثال، ناترازی انرژی که تولید بسیاری از صنایع، مانند فولاد و پتروشیمی، را محدود کرده، میتواند مانع رشد پایدار شود. گزارشها نشان میدهند که قطعی برق در سال ۱۴۰۱ باعث کاهش ۱۵ درصدی تولید برخی شرکتهای بورسی شد. علاوه بر این، سیاستهای پولی، مانند نرخ بهره بالا، میتوانند جذابیت سرمایهگذاری در بورس را کاهش دهند. برای نمونه، افزایش نرخ بهره در سال ۱۴۰۲ باعث شد سرمایهگذاران به سمت سپردههای بانکی حرکت کنند.
سناریوی دیگر، توافق نکردن یا انتشار اخبار منفی، مانند سوءتفاهمهای سیاسی داخلی یا خارجی، است. در این صورت، جو ناامیدی غالب میشود. مشکلات زیرساختی، مانند کمبود انرژی و ضعف در تولید، این ناامیدی را تشدید میکند. ترس سرمایهگذاران باعث میشود به سمت داراییهای امن مانند دلار و طلا حرکت کنند و بازار سرمایه ضربه میخورد. تجربه سال ۱۳۹۹ نشان داد که ناامیدی سرمایهگذاران میتواند به خروج گسترده نقدینگی از بورس منجر شود، بهطوری که شاخص بورس در آن سال بیش از ۲۰ درصد افت کرد. همچنین، تشدید تحریمها در سالهای گذشته، دسترسی شرکتهای بورسی به بازارهای جهانی را محدود کرد و سودآوری آنها را کاهش داد. علاوه بر مذاکرات، عوامل دیگری مانند سیاستگذاری داخلی، اصلاحات اقتصادی و مدیریت ارزی بر بازار سرمایه تأثیر میگذارند. برای مثال، آزادسازی نرخ ارز و کاهش دخالتهای دولتی میتواند اعتماد سرمایهگذاران را تقویت کند. همچنین، تقویت زیرساختهای دیجیتال در بورس، مانند بهبود پلتفرمهای معاملاتی، میتواند دسترسی سرمایهگذاران را تسهیل کند. در مقابل، ادامه محدودیتهای بینالمللی یا تنشهای سیاسی میتواند ریسک بازار را افزایش دهد. تحلیلگران معتقدند که موفقیت مذاکرات میتواند سرمایهگذاری خارجی را جذب کند، بهویژه در بخشهایی مانند نفت و گاز که ظرفیت بالایی دارند. گزارشها نشان میدهند که ایران میتواند تا ۱۳۷ میلیارد دلار سرمایه خارجی در این بخش جذب کند، مشروط به رفع تحریمها.
برای تقویت بازار سرمایه، دولت باید اقدامات مکمل انجام دهد. ایجاد شفافیت در سیاستگذاری، کاهش بوروکراسی و حمایت از شرکتهای دانشبنیان میتواند به رشد پایدار بازار کمک کند. علاوه بر این، آموزش سرمایهگذاران و ارتقای سواد مالی میتواند از رفتارهای هیجانی، مانند فروش گسترده در زمان بحران، جلوگیری کند. تجربه نشان داده که بازار سرمایه ایران ظرفیت بالایی برای رشد دارد، اما این ظرفیت به مدیریت صحیح و هماهنگی بین سیاستهای داخلی و خارجی وابسته است.
بهطور خلاصه، سه سناریو برای بازار سرمایه قابلتصور است: خوشبینی کوتاهمدت با جهش بازار به دلیل انتظارات مثبت، میانمدت یا بلندمدت با تکیه بر عملکرد واقعی شرکتها و اصلاحات اقتصادی، و بدبینی با رکود و خروج سرمایه به دلیل نکردن. هر یک از این سناریوها به عوامل متعددی، از جمله سیاستگذاری داخلی، همکاری بینالمللی، مدیریت اقتصادی و ثبات سیاسی، بستگی دارد. برای موفقیت بازار سرمایه، دولت باید با ایجاد شفافیت و حمایت از صنایع، اعتماد سرمایهگذاران را جلب کند.