سرآمد انتخاب هوشمندانه

افول امپراتوری یانکی: جهان در آستانه تسلیم به شرق؟

ایران، چین و روسیه بر لزوم مقابله با یکجانبه‌گرایی آمریکا و ایجاد نظم نوین بین‌المللی مبتنی بر حقوق بین‌الملل تاکید کردند.

افول امپراتوری یانکی: جهان در آستانه تسلیم به شرق؟

تحولات جاری در عرصه بین‌الملل نشان می‌دهد که نظام حاکم در حال گذار از تک‌قطبی به چندقطبی است. این تحول در مناطق مختلف از اروپا و غرب آسیا تا جنوب شرق آسیا و آمریکای لاتین قابل مشاهده است. در این میان، چین با اقتصاد پویا به عنوان یکی از قطب‌های نوظهور نظام بین‌الملل تثبیت شده است.

تغییر رویکرد چین از بی‌طرفی به کنشگری فعال

چین پس از جنگ جهانی دوم با سیاست بی‌طرفی و برقراری روابط دوستانه با کشورها، به بازیگری مستقل در عرصه بین‌المللی تبدیل شد که به توسعه اقتصادی این کشور کمک کرد. اما در رویکرد جدید، این کشور سیاست بی‌طرفی را به کنشگری فعال تغییر داده و در شکل‌گیری نظم نوین بین‌المللی با هدف محدود کردن نفوذ ایالات متحده نقش ایفا می‌کند.

ایران؛ آلترناتیوی برای تغییر معادلات منطقه

چین با درک موقعیت استراتژیک ایران، گفتمان ضداستکباری ایران را تنها آلترناتیو برای تغییر معادلات منطقه غرب آسیا و انتقال آن از نفوذ نظم آمریکایی-صهیونیستی به سوی استقلال عمل می‌داند. به این ترتیب، قرن بیست و یکم که با زوال هژمونی آمریکا آغاز شد، با اراده کشورهای مهمی چون چین در راستای بازتعریف ساختار حقوقی و سیاسی نظام بین‌الملل ادامه می‌یابد.

نامه مشترک ایران، چین و روسیه؛ نمادی از تغییر در نظم حقوقی بین‌المللی

نامه مشترک ایران، چین و روسیه به رئیس شورای امنیت سازمان ملل متحد و دبیرکل این سازمان، نمونه‌ای از دگردیسی در نظم حقوقی بین‌المللی است. این سه کشور با استناد به اصول حقوق بین‌الملل از جمله برابری حاکمیت دولت‌ها و عدم مداخله در امور داخلی، تحریم‌های یکجانبه علیه ایران را به رسمیت نشناختند.

همگرایی راهبردی در عرصه بین‌المللی

این سه کشور همچنین به مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اعلام کردند که با توجه به پایان مهلت مقرر در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، نیازی به تداوم پروتکل‌های برجام وجود ندارد. این اقدام نشان‌دهنده عدم مشروعیت تحریم‌ها از دیدگاه این کشورها و تاکید بر تقدم حقوق بین‌الملل عام بر توافقنامه‌های خاص است.

فرصت تاریخی برای ایران در نظم چندقطبی جدید

این همسویی سه جانبه در چارچوب منشور ملل متحد و در جهت مقابله با یکجانبه‌گرایی، نشان‌دهنده شتاب گذار از نظم هژمونیک پیشین به سوی سیستم چندقطبی نوین در عرصه روابط بین‌الملل است. این شرایط، فرصتی تاریخی برای ایران به عنوان بازیگری کلیدی در غرب آسیا فراهم آورده تا با بهره‌گیری از این تحولات ساختاری، موقعیت خود را به عنوان یک قدرت منطقه‌ای تثبیت کند.

تبدیل تهدید به فرصت؛ خطای راهبردی محور آمریکایی-صهیونیستی

تهاجم نظامی ۱۲ روزه صهیونیستی علیه مقاومت، به یک خطای راهبردی برای محور آمریکایی-صهیونیستی تبدیل شد. این عملیات ناخواسته در تبدیل قدرت بالقوه ایران به قدرت بالفعل و عینی در عرصه نظامی و منطقه‌ای نقش ایفا کرد.

ایران؛ محور ثبات و قدرت در خاورمیانه

جهان دریافت که ایران تنها بازیگر منطقه‌ای است که از قابلیت ایستادگی در برابر زیاده‌خواهی‌ها برخوردار است. این ایستادگی موفقیت‌آمیز، شکست نظم پیشین تحت رهبری آمریکا در منطقه غرب آسیا را رقم زد و به جامعه جهانی ثابت نمود که ایران با اراده ملی، اقتدار نظامی و نفوذ منطقه‌ای، ظرفیت ایفای نقش به عنوان «محور ثبات و قدرت در منطقه پرتلاطم خاورمیانه» را دارد. این تحول، جایگاه نوین ایران را در معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی بازتعریف می‌کند.

ارسال نظر