چرا قیمت دلار به سیاست گره خورده است؟
بررسی نوسانات بازار ارز در سالهای اخیر حاکی از این است که نرخ دلار بیشتر از آنکه تابعی از متغیرهای اقتصادی باشد، تحت تأثیر مستقیم تحولات سیاسی بهویژه در عرصه سیاست خارجی قرار گرفته است. بررسی نمودار روند نرخ دلار نشان میدهد روند کلی نرخ دلار با تورم همراه است اما موجهای صعودی و نزولی بازار ارز از رخدادهای سیاسی خط میگیرند. وابستگی مزمن اقتصاد کشور به سیاست خارجی، کنترل نرخ ارز را از مسیر اقتصادی خارج کرده است.

بررسی نوسانات بازار ارز در سالهای اخیر حاکی از این است که نرخ دلار بیشتر از آنکه تابعی از متغیرهای اقتصادی باشد، تحت تأثیر مستقیم تحولات سیاسی بهویژه در عرصه سیاست خارجی قرار گرفته است. بررسی نمودار روند نرخ دلار نشان میدهد روند کلی نرخ دلار با تورم همراه است اما موجهای صعودی و نزولی بازار ارز از رخدادهای سیاسی خط میگیرند. وابستگی مزمن اقتصاد کشور به سیاست خارجی، کنترل نرخ ارز را از مسیر اقتصادی خارج کرده است.
بازار ارز، به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای روانی و اقتصادی در فضای عمومی کشور، طی سالهای اخیر بیشترین اثر را از جریانات سیاسی گرفته است.
بررسی نرخ دلار در پنج سال اخیر حاکی از این است که هر زمان مسئولان کشور برای روابط مساعد سیاسی گامهای عملیاتی برداشتهاند نرخ دلار و سایر ارزهای مهم با ریزش قابل توجهی مواجه شده است.
۳ سقوط با یک الگو!
قیمت دلار در سال ۱۳۹۹ بعد از تغییر دولت در امریکا و روی کار آمدن بایدن از محدوده ۳۰ هزار تومان به مرور تا منطقه ۲۱ هزار تومانی پایین آمد. این رخداد سیاسی امید به احیای برجام در ایران را تقویت کرد و در این مقطع زمانی ۶ دور مذاکرات در وین انجام شد.
در اسفند ۱۴۰۱ بعد از یک دوره مذاکره پس از حدود هفت سال، روابط ایران و عربستان از سرگرفته شد. این رخداد سیاسی توانست نرخ دلار را در بازهای کمتر از ۱۵ روز از منطقه ۵۹ هزار تومان تا ۴۲ هزار تومان پایین بیاورد.
در فروردین ۱۴۰۴ طی کمتر از دو روز، دلار با سیگنالهایی در خصوص دور تازهای از مذاکرات میان ایران و امریکا بیش از ۱۵ هزار تومان کاهش نرخ پیدا کرد.
راه دلار از اقتصاد جدا شده است
در حالی که نرخ دلار و بازار ارز باید تحت تاثیر متغیرهای اقتصادی نظیر تورم، بهرهوری، تولید یا تراز تجاری باشد به نظر میرسد وابستگی عمیقی به سیاست خارجی دارد. این وابستگی نیز در تحریمها و محدودیت در تأمین منابع ارزی، وابستگی دولت به دلارهای نفتی، کنترل دولت بر بازار ارز و بیاعتمادی عمومی نسبت به ابزارهای اقتصادی داخلی ریشه دارد.
بنابراین تا زمانی که ساختار اقتصادی ایران اصلاح نشده و درآمدهای ارزی از وابستگی به نفت و روابط خارجی فاصله نگرفتهاند، راهحل کاهش پایدار نرخ ارز، نه در تصمیمات اقتصادی داخلی، بلکه در گرهگشاییهای سیاسی جستوجو میشود.
این در حالی است که گفتوگوهای سیاسی، تنها گام نخست برای بهبود شاخصهای خرد و کلان از طریق رفع تحریمها و گشایشهای اقتصادی است. بر همین اساس شاید بهتر باشد این روزها با احتیاط بیشتری به بازارهای ارز و طلا نگاه و از بیشواکنشی نسبت به خبرهای سیاسی پرهیز کرد.