اختصاصی سرانه؛
تور جدید دولت برای بیمه پردازان/ این زیان از جیب بازنشستگان جبران میشود
دنبال ناکامی دولتها در واگذاری سهام باشگاههای فوتبال به بخش خصوصی، دولت فعلی قصد دارد سهام این باشگاهها را از یک وزارتخانه به وزارتخانه دیگری انتقال دهد. این انتقال به هیچ عنوان خصوصیسازی نیست، بلکه دولت با این انتقال به دنبال تحقق دو هدف است. هدف اول رهایی از هزینهکردها و زیانهای انباشته باشگاهی مثل پرسپولیس است و هدف دوم کاهش میزان بدهی خود به سازمان تأمین اجتماعی. دولت با این واگذاری عملاً بار مالی ناشی از هزینههای باشگاه پرسپولیس را بر دوش بیمه شدگان و بازنشستگان تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی نهاده است.

تجزیه و تحلیل محیطی (SWOT) واگذاری باشگاههای فوتبال ایران به بخش خصوصی نشان دادند که واگذاری باشگاههای فوتبال به بخش خصوصی در شرایط موجود، تقریباً محکوم به شکست است چراکه در همه باشگاه های فوتبال ایران، نقاط ضعف و تهدیدهای بیشتری نسبت به نقاط قوت و فرصتها وجود دارد.
واگذاری های محکوم به شکست
حسن صادقی، رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری و معاون خانه کارگر
مهمترین تهدید برای واگذاری باشگاههای فوتبال ایران به بخش خصوصی عدم برخورداری از مؤلفههای درآمدزایی است. بخش خصوصی نیز به خوبی این موضوع را درک کرده و از خرید سهام باشگاههای فوتبال بالأخص استقلال و پرسپولیس در این چند سال، امتناع کرده است. به دنبال ناکامی دولتها در واگذاری سهام باشگاههای فوتبال به بخش خصوصی، دولت فعلی قصد دارد سهام این باشگاهها را از یک وزارتخانه به وزارتخانه دیگری انتقال دهد. این انتقال به هیچ عنوان خصوصیسازی نیست، بلکه دولت با این انتقال به دنبال تحقق دو هدف است. هدف اول رهایی از هزینهکردها و زیانهای انباشته باشگاهی مثل پرسپولیس است و هدف دوم کاهش میزان بدهی خود به سازمان تأمین اجتماعی. دولت با این واگذاری عملاً بار مالی ناشی از هزینههای باشگاه پرسپولیس را بر دوش بیمه شدگان و بازنشستگان تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی نهاده است.
براساس راهنمای مدیریت سرمایهگذاری در صندوقهای بازنشستگی منتشر شده توسط اتحادیه بینالمللی تأمین اجتماعی (ISSA)، در سال ۲۰۱۳ مدیریت عالی صندوق بازنشستگی، مسئولیت دارد از تحقق چهار اصل اولیه و اساسی یعنی سودآوری، امنیت، نقدشوندگی و تنوع، اطمینان حاصل کند. بررسی صورت مالی حسابرسیشده باشگاه پرسپولیس نشاندهنده وجود ایرادات متعدد حسابرسی و مشکلات مالی ریز و درشت در این باشگاه است. این باشگاه درحالحاضر دارای ۲۵۰ میلیارد تومان زیان خالص و ۱۹۳میلیارد تومان بدهی پرداختنشده به کادر فنی و بازیکنان و همچنین شرکتها و اشخاص است. بر اساس اصول سرمایهگذاری اتحادیه ایسا و تجربه بنگاهداری در صندوقهای بازنشستگی ایران، سودآوری این باشگاه پس از واگذاری به سازمان تأمین اجتماعی با اما و اگرهای زیادی روبهروست. از سوی دیگر از منظر امنیت و نقدشوندگی نیز محل تأمل جدی بوده و خرید یک باشگاه زیانده با استفاده از اموال بین النسلی بیمهپردازان و بازنشستگان را نمیتوان توجیه کرد. بنابراین باشگاه فوتبالی مثل پرسپولیس چهار اصل اولیه و مورد نظر اتحادیه ایسا در سرمایهگذاری را دارا نمیباشد و واگذاری آن به سازمان تأمین اجتماعی برای بیمه شدگان، زیان ده خواهد بود و توجیه اقتصادی ندارد.
علاوه بر این درحالیکه مجلس و دولت با توافق در برنامه هفتم توسعه، صندوقهای بازنشستگی کشور را ملزم به خروج از بنگاهداری در طی پنج سال آتی کردهاند، سوال این است که این واگذاری با این حد از تعارض با برنامه هفتم توسعه، چگونه قابلتوضیح خواهد بود؟ آیا انتقال یک شرکت، از یک وزارتخانه به وزارتخانه دیگر به معنای خصوصیسازی است؟
با توجه به نکات ذکر شده از جمله زیانده بودن باشگاه پرسپولیس، آیندهای مبهم در صورت انتقال آن به وزارت کار، عدم امنیت سرمایهگذاری در سهام باشگاههای ورزشی به دلیل وجود ریسکهای متعدد در این حوزه و عدم وجود تجربه باشگاهداری در این وزارتخانه حتی برای یک روز، توصیه میشود از این واگذاری جلوگیری شود و موضوع خصوصیسازی این باشگاهها از سایر روشها دنبال شود.
تحمیل هزینههای جدید به صندوق در حال ورشکستگی
محمد تقی فیاضی- کارشناس حوزه اقتصاد کلان
فروش پرسپولیس یا استقلال مسئلهای است که به دلیل گوناگون مدتی رها شده بود. فشارهای فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا در چند سال گذشته زیاد شده و حتی دیده شده که تیم آبی پایتخت با وجود قهرمانی از حضور در لیگ آسیای چند سال پیش محروم شد. درواقع اقدام اخیر جدای از اینکه دولت هم به دنبال کاهش بدهی خود به تامین اجتماعی است، بیشتر ناشی از فشارهای کنفدارسیون فوتبال آسیا بوده است.
تردیدی در این نیست که این واگذاری هزینههای جدیدی به صندوق در حال ورشکستگی سازمان تامین اجتماعی تحمیل خواهد کرد. این درحالی است که سازمان خود تامین اجتماعی به دلیل ناکارآمدی و اقدامات اشتباهی که توسط مدیران منصوب دولت به آن تحمیل شده در شرایط کاملا بحرانی است.
اقدام اخیر نیز ممکن است منافع دولت را تامین کند ولی منافع جمع بزرگی از مردم ایران که با گذاشتن پول و عمرشان این صندوق بزرگ مالی را شکل دادند را تامین نخواهد کرد. در نهایت هم با افزایش سن بازنشستگی فشار بر گرده همین افرادی گذاشته میشود که منابعشان به شکل غیرعقلانی هدر داده شده است.
این شرکتهای زیانده برای ادامه فعالیتها سالانه به تسهیلاتی چون تسهیلات بانکی، خرید تضمینی، معافیت مالیاتی یا حتی حمایتهای مستقیم مالی دولت وابسته میشوند و ادامه فعالیت آنها به هدر رفت بیشتر منابع منجر میشود. باشگاههای فوتبال ایرانی هم امروز در این وضعیت (از نظر اقتصادی ورشکسته و زیانده) قرار دارند.