شوک بزرگ در فرمول یک: قهرمانانی که هرگز لایق نبودند!
آیا لاندو نوریس به جمع قهرمانان بحثبرانگیز تاریخ فرمول یک میپیوندد؟
تهران، خبرگزاری: در تاریخ پرفراز و نشیب مسابقات فرمول یک، عنوان قهرمانی همواره لزوماً به بهترین راننده فصل نرسیده است. از دهههای نخست تا به امروز، بارها پیش آمده که قهرمانان با بحث و تردید درباره شایستگی واقعیشان مواجه شدهاند.
تازهترین نمونه این بحثها، قهرمانی لاندو نوریس در فرمول یک ۲۰۲۵ است که موج گستردهای از پرسشها را در مورد استحقاق او برای این عنوان به راه انداخته است. تاریخ فرمول یک مملو از قهرمانانی است که موفقیتهایشان همواره با تردید و مناقشه در میان هواداران همراه بوده است. در این گزارش، نگاهی دقیقتر داریم به گزیدهای از هفت راننده که قهرمانی آنها بیش از دیگران محل بحث و سؤال بوده است.
در این فهرست، تنها رانندگانی را در نظر گرفتهایم که فقط یک بار قهرمان جهان شدهاند، زیرا بحث اصلی بر سر این است که چه کسی کمترین استحقاق را برای همان یک عنوان داشته است. قهرمانان چند دورهای عمداً کنار گذاشته شدهاند، چرا که هر یک از آنها دستکم یک قهرمانی کاملاً شایسته و بیبحث در کارنامه خود دارند.
کِکه روزبرگ - ۱۹۸۲
روزبرگ در یکی از آشفتهترین و غیرقابلپیشبینیترین فصلهای تاریخ فرمول یک به قهرمانی رسید. در آن سال، او نه سریعترین خودرو را در اختیار داشت و نه عملکرد فردیاش خیرهکننده بود؛ تنها یک پیروزی در ۱۶ مسابقه، آمار چندان قانعکنندهای برای یک قهرمان جهان محسوب نمیشود. قهرمانی روزبرگ بیش از هر چیز حاصل ثبات و امتیازگیری منظم بود.
از نظر سرعت و قابلیت اطمینان، فراری بهترین تیم آن فصل به شمار میرفت و در حالت عادی انتظار میرفت یکی از رانندگان اسکودریا قهرمان شود اما سرنوشت مسیر دیگری را رقم زد. ژیل ویلنوو در جریان مرحله مقدماتی گرندپری بلژیک در زولدر جان خود را از دست داد و دیدیه پیرونی نیز پس از تصادفی شدید در هوکنهایمرینگ دچار مصدومیتی شد که به پایان دوران حرفهای او انجامید.
پیرونی در پایان فصل تنها با پنج امتیاز اختلاف قهرمانی را به روزبرگ واگذار کرد، آن هم در حالی که چهار مسابقه پایانی را از دست داده بود. به سختی میتوان تصور کرد اگر فراری از آن فجایع عبور میکرد، راننده فنلاندی میتوانست قهرمانی را جشن بگیرد.

دیمون هیل - ۱۹۹۶
در مورد شرایط کلی فصل ۱۹۹۶ تردیدی وجود ندارد؛ مسئله اصلی این است که آیا هیل واقعاً قهرمانی را به دست آورد یا صرفاً آن را دریافت کرد. ویلیامز در آن سال خودرویی کاملاً مسلط ساخته بود و تنها رقیب جدی دیمون هیل، ژاک ویلنوو تازهکار بود. حتی همین رقابت درونتیمی نیز تا آخرین مسابقه ادامه داشت و راننده کانادایی تا دور پایانی برای قهرمانی شانس داشت.
در سالهای ۱۹۹۴ و ۱۹۹۵، هیل مقابل رقیبی بسیار قدرتمندتر یعنی میشائیل شوماخر قرار گرفته بود. در هر دو فصل، با وجود برخورداری از خودرویی همسطح نتوانست در نبرد قهرمانی پیروز شود. به بیان دیگر، هر زمان که شرایط تقریباً برابر بود، دیمون از رسیدن به عنوان قهرمانی بازماند.
نکته قابل توجه این است که ویلیامز بلافاصله پس از قهرمانی قرارداد هیل را تمدید نکرد. به عبارت سادهتر، حتی ژاک ویلنوو که عنوان قهرمانی را باخته بود، تأثیر به مراتب بیشتری بر مدیریت تیم گذاشت تا قهرمان تازهتاجگذاریشده.
جان سورتیس - ۱۹۶۴
در استعداد و توانایی سورتیس تردیدی وجود ندارد. او پیش از ورود به فرمول یک سه عنوان قهرمانی جهان در کلاس ۵۰۰ سیسی موتورسواری (نسخه اولیه MotoGP) کسب کرده بود و سپس جایگاه خود را به عنوان یکی از رانندگان برجسته F1 تثبیت کرد. با این حال، شرایط قهرمانی او در سال ۱۹۶۴ پرسشهایی جدی به همراه دارد.
در آن فصل، سورتیس با جیم کلارک و گراهام هیل برای کسب عنوان رقابت میکرد. هیل به عنوان صدرنشین جدول وارد گرندپری پایانی در مکزیک شد. در میانه مسابقه، او در جایگاه سوم قرار داشت و همین رتبه برای قهرمانیاش کافی بود اما لورنزو باندینی، همتیمی سورتیس در نبردی مستقیم وارد ماجرا شد و هنگام تلاش برای سبقت گرفتن با خودروی گراهام هیل برخورد کرد. این حادثه عملاً شانس قهرمانی را از هیل گرفت.
پس از آن، جیم کلارک که صدرنشین مسابقه بود، اصلیترین بخت قهرمانی به شمار میرفت و با اقتدار به سوی دومین عنوان خود پیش میرفت اما تنها دو دور مانده به پایان به دلیل خرابی لوله روغن از مسابقه کنار رفت. طبق قوانین آن زمان، سورتیس فقط به یک مقام دوم نیاز داشت تا قهرمان شود.
با خروج کلارک، سورتیس تنها به رتبه سوم رسید اما خوششانس بود، زیرا باندینی جلوتر از او قرار داشت و طبیعتاً اجازه داد همتیمیاش از او عبور کند. میتوان گفت باندینی در آن روز یکی از ارزشمندترین نقشآفرینیهای یک راننده شماره دو در تاریخ فرمول یک را رقم زد.

جیمز هانت - ۱۹۷۶
برای بسیاری، هانت چهرهای دوستداشتنی است؛ عمدتاً به خاطر سبک زندگی و شخصیت خاصش. بیتردید او رانندهای توانمند بود اما این پرسش مطرح است که اگر تصادف وحشتناک نیکی لائودا در نوردشلایفه رخ نمیداد، آیا هانت باز هم قهرمان میشد؟ پاسخ احتمالا منفی است، به ویژه با توجه به اینکه او فصل را تنها با یک امتیاز اختلاف نسبت به راننده اتریشی به پایان رساند.
لائودا در حالی که از یک آسیبدیدگی شدید بهبود مییافت، دو مسابقه را از دست داد و زمانی هم که بازگشت، به وضوح در شرایط جسمی ایدهآل قرار نداشت. پیش از تصادف، او در هر مسابقهای که به پایان میرساند، روی سکو قرار میگرفت اما پس از بازگشت، تنها یک بار به جمع سه نفر برتر رسید.
در گرندپری پایانی در فوجی، لائودا حتی داوطلبانه از مسابقه کنار کشید یا به دلیل اینکه پلکهای آسیبدیدهاش هنوز به طور کامل بهبود نیافته بود و نمیتوانست در باران رانندگی کند، یا شاید صرفاً به این دلیل که شرایط را بیش از حد خطرناک میدانست.
مایک هاثورن - ۱۹۵۸
این راننده بریتانیایی قهرمانی خود را تا حد زیادی مدیون روحیه جوانمردانه رقیب اصلیاش، استرلینگ ماس بود. هاثورن در گرندپری پرتغال دوم شد اما پس از مسابقه مارشالها نتیجه او را باطل کردند.
او هنگام تلاش برای روشن کردن دوباره خودروی متوقفشدهاش در خلاف جهت مسیر مسابقه حرکت کرده بود و به همین دلیل رد صلاحیت شد. با این حال ماس به دفاع از رقیبش پرداخت و به داوران گفت که شخصاً دیده است هاثورن خودرو را از مسیر خارج کرده است.
در نهایت، هاثورن تبرئه شد و هفت امتیاز مربوط به مقام دوم و سریعترین دور را پس گرفت. در پایان فصل، او تنها با یک امتیاز اختلاف قهرمان شد. بدون این اقدام جوانمردانه از سوی ماس، مایک هاثورن هرگز به عنوان قهرمانی دست نمییافت.
فیل هیل - ۱۹۶۱
فصل ۱۹۶۱ شاهد سلطه کامل فراری بود. زمانی که حتی رانندگان تازهکاری مانند جیانکارلو باگتی با خودروی قرمز پیروز میشدند، میزان برتری تیم کاملاً روشن بود. ولفگانگ فون تریپس و فیل هیل، دو راننده اسکودریا برای قهرمانی با یکدیگر رقابت میکردند.
فون تریپس در طول فصل اندکی عملکرد بهتری داشت و با چهار امتیاز اختلاف وارد دور ماقبل آخر در مونتزا شد. او همچنین در تعیین خط همان مسابقه پیروز شد و بخت اصلی قهرمانی به شمار میرفت اما پس از شروع مسابقه، به جایگاه پنجم سقوط کرد و در دور دوم برخوردی با جیم کلارک داشت که باعث شد خودروی او از پیست خارج شده و به میان تماشاچیان برود. در این حادثه، پانزده نفر از جمله خود راننده جان باختند.
فیل هیل آن مسابقه را برد و در جدول ردهبندی یک امتیاز از فون تریپس پیش افتاد. فراری به دلیل فاجعه مونتزا در گرندپری پایانی آمریکا شرکت نکرد. هیل بیتردید مقصر آن حادثه نبود اما در عین حال، دشوار است که او را سریعترین راننده فصل ۱۹۶۱ بدانیم. اگر فون تریپس زنده میماند، مشخص نبود دوئل نهایی آنها در آمریکا چگونه به پایان میرسید.

لاندو نوریس - ۲۰۲۵
قهرمانی لاندو نوریس همچنان موضوع بحثهای فراوان است. انتقاد اصلی این است که او با وجود در اختیار داشتن سریعترین خودرو تنها با دو امتیاز اختلاف نسبت به مکس فرستاپن قهرمان شد. به بیان دیگر، نوریس به این دلیل زیر سؤال میرود که با وجود فراهم بودن همه شرایط برای یک سلطه قاطع، نتوانست عنوان قهرمانی را به شکلی کاملاً قانعکننده به دست آورد.
نکته قابل تأمل اینجاست که با وجود قهرمانی نوریس، تقریباً تمامی کارشناسان و تحلیلگران مکس فرستاپن را قهرمان واقعی فصل اخیر فرمول یک میدانند.