اختصاصی سرانه:
پلاسکو؛ تراژدی که میتوانست رخ ندهد
آتش از طبقه ۱۱ شروع شد و به سرعت ساختمان را دربرگرفت. خیابانها و مسیرهای منتهی به چهارراه استانبول مملو از خانوادههایی بود که با اشک و دعا، امید داشتند عزیزانشان از دل آتش بیرون بیایند. آتشنشانان، دلیرانه به دل شعلهها رفتند تا جان انسانها را نجات دهند؛ اما لحظهای که پلاسکو فرو ریخت، همه امیدها به خاک تبدیل شد.
روز پنجشنبه ۳۰ دیماه ۱۳۹۵، آسمان تهران زیر سایه دود سیاهی فرو رفت. ساختمان ۱۷ طبقه پلاسکو، این بنای ۵۴ ساله در قلب پایتخت، گرفتار شعلههای آتش شد و در کمتر از چهار ساعت، در برابر چشمان بهتزده مردم فرو ریخت. این حادثه نهتنها پایان غمانگیز یکی از نمادهای اقتصادی شهر بود، بلکه ۱۶ آتشنشان و ۴ شهروند جان خود را از دست دادند و هزاران نفر در سوگ عزیزان، سرمایهها و رؤیاهایشان فرو رفتند.
لحظات نفسگیر حادثه
آتش از طبقه ۱۱ شروع شد و به سرعت ساختمان را دربرگرفت. خیابانها و مسیرهای منتهی به چهارراه استانبول مملو از خانوادههایی بود که با اشک و دعا، امید داشتند عزیزانشان از دل آتش بیرون بیایند. آتشنشانان، دلیرانه به دل شعلهها رفتند تا جان انسانها را نجات دهند؛ اما لحظهای که پلاسکو فرو ریخت، همه امیدها به خاک تبدیل شد.
خسارت جانی و مالی
در این حادثه، ۲۳۵ نفر مجروح شدند و خسارت مالی آن بالغ بر ۱,۵۰۰ میلیارد تومان تخمین زده شد. از ۵۶۰ واحد تجاری فعال در ساختمان، تنها ۲۵ درصد تحت پوشش بیمه بودند. مابقی سرمایهها و داراییهای مردم، در میان آوار مدفون شد و رؤیاهایشان را با خود برد.
درس تلخ برای تهران
پلاسکو، زنگ خطری برای بیش از ۷۰ ساختمان ناایمن دیگر در پایتخت بود؛ اما هنوز اقدام جدی برای ایمنسازی این سازهها انجام نشده است. امروز، بافتهای فرسوده تهران و خطرات احتمالی، هر روز جان و سرمایه هزاران نفر را تهدید میکند.
سخن پایانی
حادثه پلاسکو، تراژدی تلخی بود که میتوانست از وقوع آن جلوگیری شود. اکنون زمان آن رسیده که با نگاهی جدیتر به ایمنی ساختمانها و مسئولیتپذیری، از تکرار چنین حوادثی جلوگیری کنیم. آیا باید منتظر تراژدی دیگری باشیم تا به این تهدیدها پایان دهیم؟