نوشداروی «مدیریت ریسک»
«ریسک» مقولهای آشنا برای دنیای کسبوکار است که در اقتصاد جهان به یک مفهوم کلیدی تبدیل شده و شناسایی، ارزیابی و مدیریت آن منجر به کاهش پیامدهای نامطلوب و بهبود تصمیمگیریها میشود. ریسکها عواملی خطرسازند که میتوانند روند یک پروژه یا کسبوکار را مختل کرده و در صورت عدممدیریت صحیح، موجب شکست پروژه شوند. با این تعبیر برای «مدیریت ریسک» در گام نخست نیاز به شناسایی و ارزیابی ریسکها داریم و در گام بعد در صورت اعمال الگوهای درست مدیریت میتوان به بقای کسبوکار امیدوار بود.

در دنیای امروز، سرعت فزاینده جهانیشدن، توسعه فناوریهای دیجیتال و تغییرات اقلیمی برای کسبوکارها هم فرصت بهشمار میروند و هم تهدید؛ بنابراین شناسایی این فرصتها و تهدیدها، توجه به مدیریت ریسک را بیشازپیش کرده است. با تحلیل درست محیط کسبوکار است که میتوان به درک صحیحی از فرصتها و تهدیدها رسید.
۵ گام برای «مدیریت ریسک»
در حالت کلی، فرآیند مدیریت ریسک و نحوه عملکرد آن، به پنج مرحله اصلی تقسیم میشود که عبارتند از:
مرحله اول: تعیین اهداف
مرحله دوم: شناسایی ریسکها
مرحله سوم: ارزیابی ریسکها
مرحله چهارم: تعریف پاسخها
مرحله پنجم: نظارت و گزارشدهی
برای موفقیت در این مسیر باید از تکنیکهای«مدیریت ریسک» بهره برد که ماتریس، مکنزی و SWOT سه تکنیک اصلی در این حوزه بوده و در دنیای بیزینس و کسبوکارها جایگاه ویژهای دارند.
صرفجویی در زمان با «ماتریس»
تکنیک «ماتریس» با سادهسازی نحوه نمایش سطوح مختلف ریسک، نیاز به تجزیهوتحلیلهای کمی زمانبر را کاهش میدهد. در حقیقت ماتریس ریسک یک نمایش بصری بسیار ساده از ریسک ارائه میدهد تا بتوانید با شناسایی و ارزیابی ریسک به مدیریت آن بپردازید. در تکنیک ماتریس، ریسکها براساس رنگبندی، به ۳ بخش تقسیم شده که هر بخش شرایط کسبوکار و ریسکپذیری آن را به نمایش میگذارد.
خوب و بد «هفت S مکنزی»
تکنیک مدیریت ریسک«هفت S مکنزی» ابتدا برای تحلیل و ارزیابی سیستمهای نظامی بهکار برده میشد و از سال ۱۹۹۰ وارد سیستمهای مدیریتی و برنامهریزی شد و بهسرعت به ابزاری کارآمد در مدیریت صنعتی و کارخانهها تبدیل شد..
مزایای استفاده از مدل هفت S مکنزی، مدیران را به اهدافی مانند تعیین چگونگی دستیابی کسبوکار به اهداف، افزایش بهرهوری و عملکرد، اجرای یک استراتژی پیشنهادی، سیاستهای بهبود مهارت و شایستگی کارکنان میرساند که در نهایت منجر به موفقیت سازمان میشود. هرچند انتقاداتی نیز به این الگو وارد است. منتقدان میگویند این مدل تنها بر مولفههای داخلی سازمان تاکید دارد و درآن از تاثیر عوامل بیرونی مانند سرمایه، ماشینآلات و زیرساختها غفلت شدا است.
SWOT تعیینکننده بنیاد تفکر استراتژیک
SWOT در اصل برگرفته از ۴ واژه کلیدی است که بنیان تفکر استراتژیک کسبوکار شما را میسازد. در تجزیهوتحلیل SWOT با برنامهریزی استراتژیک، نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای اصلی شناسایی شده و در نهایت با تجزیهوتحلیل مبتنی بر واقعیت، چشماندازهای تازه و ایدههای جدید را معرفی میکند.
ریسک هم دو رو دارد
تغییرات در کسبوکار و بازار یکشبه اتفاق نمیافتد. برای ایجاد تغییرات باید با تکیه بر مدلهای کارآمد به شناسایی مشکل پرداخت و در راستای رفع آن گام برداشت. موفقیت در این مسیر نیازمند مثبتاندیشی و درس گرفتن از اشتباهات گذشته است؛ به عبارت دیگر نباید صرفا بر بُعد منفی ریسکها تمرکز کنید و باور کنید گاهی ریسکها میتوانند بُعد مثبتی هم داشته باشند و فرصتهایی را در اختیار شما قرار دهند.
اطلاعات بیشتر درباره «مدیریت ریسک» و تکنیکهای مورد استفاده برای شناسایی ریسکها و نحوه مقابله با آنها را در ماهنامه سرانه بخوانید.