اختصاصی سرانه؛
آمار وحشتناک از فقر پروتئین/ سهم هر خانوار از گوشت در ۳۰ سال گذشته ۶۳ کیلوگرم آب رفت!
وقتی امروز برچسب قیمت روی بستهبندی نیم کیلوگرمی گوشت قیمهای گوسفندی عدد ۷۴۰,۰۰۰ تومان را نشان میدهد به معنای یک میلیون و چهارصد و هشتاد هزار تومان برای هر کیلوگرم این دیگر فقط یک عدد نیست؛ این یک واقعیت اقتصادی کوبنده است. این قیمتهای میلیونی، فصل پایانی داستانی ۳۰ ساله است که آمارها آن را روایت میکنند: سقوط متوسط مصرف سالانه گوشت قرمز در یک خانوار ایرانی از ۹۵ کیلوگرم در سال ۱۳۷۱ به تنها ۳۲ کیلوگرم در سال ۱۴۰۲. این کاهش ۶۳ کیلوگرمی، که معادل سقوط ۶۷ درصدی است، ترجمه دقیق همین برچسبهای قیمتی است که پروتئین را از یک کالای اساسی به یک کالای لوکس تبدیل کرده است.
قبل از بررسی آمارهای تاریخی، بیایید به امروز نگاه کنیم. قیمتهای فعلی در بازار (آبان ۱۴۰۴) به وضوح توضیح میدهند که چرا سبد خرید کوچک شده است:
سردست بدون گردن گوسفند (۱ کیلوگرم): ۱,۱۴۰,۰۰۰ تومان
گوشت قیمهای گوسفندی (۰.۵ کیلوگرم): ۷۴۰,۰۰۰ تومان (معادل ۱,۴۸۰,۰۰۰ تومان برای هر کیلوگرم)
برای درک بهتر این اعداد، کافی است هزینه خرید فقط یک کیلوگرم گوشت خورشتی را با حداقل حقوق یک کارگر مقایسه کنیم. خرید این یک کیلوگرم، بیش از ۱۰ درصد از کل درآمد ماهانه بسیاری از حقوقبگیران را به خود اختصاص میدهد. اینجاست که منطق اقتصادی خانوار وارد عمل شده و به ناچار، مصرف را از کیلوگرم به گرم و از وعده اصلی به طعمدهنده غذا تغییر میدهد.
کالبدشکافی یک سقوط ۳۰ ساله
فرسایش بزرگ
در سال ۱۳۷۱، یک خانوار متوسط ایرانی سالانه ۹۵ کیلوگرم گوشت قرمز مصرف میکرد. اما طی ۲۲ سال، تا رسیدن به سال ۱۳۹۳، این عدد با سقوطی ۵۷ درصدی به ۴۱ کیلوگرم رسید. در این دوره، گوشت قرمز به تدریج از یک کالای روزمره به یک کالای هفتگی یا ماهانه تبدیل شد.
از سال ۱۳۹۳ تا ۱۴۰۲، مصرف گوشت باز هم ۲۲ درصد دیگر کاهش یافت و از ۴۱ کیلوگرم به ۳۲ کیلوگرم رسید. این دوره، مصادف با جهشهای ارزی و تورمهای سنگین بود که تیر خلاص را به باقیمانده قدرت خرید خانوار برای تأمین پروتئین زد و راه را برای قیمتهای میلیونی امروز هموار کرد.
داستانی که اعداد روایت میکنند
این روند نشان میدهد گوشت قرمز که زمانی شاخص رفاه طبقه متوسط بود، اکنون به نمادی از شکاف اقتصادی و کالایی تبدیل شده که خرید آن برای بخش بزرگی از جامعه نیازمند برنامهریزی و حذف هزینههای دیگر است.
جهش قیمت از سطوح چند ده هزار تومانی در دهههای گذشته به بیش از یک میلیون تومان در حال حاضر، به طور مستقیم توضیحدهنده سقوط ۶۷ درصدی مصرف است. این یک رابطه علت و معلولی شفاف و غیرقابل انکار است.
این آمارها فراتر از یک تحلیل اقتصادی، یک هشدار جدی در حوزه امنیت غذایی و سلامت عمومی است. جایگزینی پروتئین حیوانی با منابع ارزانتر و کمکیفیتتر، میتواند در بلندمدت بر سلامت نسل آینده تأثیرگذار باشد.
سخن پایانی
سفر گوشت قرمز بر سفره ایرانی، از مصرف سالانه ۹۵ کیلوگرمی تا برچسب قیمت ۱.۵ میلیون تومانی، خلاصهای از تاریخ اقتصادی ۳ دهه اخیر است. این اعداد، نه سیاهنمایی هستند و نه نیازمند تفسیر پیچیده. آنها تنها روایتگر واقعیتی هستند که هر روز در سبدهای خرید و پای صندوقهای فروشگاهها دیده میشود: سفرههایی که سبکتر و فاصلههایی که عمیقتر شدهاند.