منتظر خاموشیهای برنامهریزیشده یا ناگهانی باشیم؟
عاطفه خسروی- مدیر مسئول
«سازمان هواشناسی با انتشار اطلاعیهای نسبت به وضعیت بحرانی خشکسالی در کشور هشدار داد و از احتمال رسیدن برخی سدهای تأمینکننده آب شرب به «روز صفر آبی» خبر داد.»
« پاییز جاری، ششمین پاییز بسیار خشک متوالی در کشور بوده و میزان بارندگی در این فصل به طور چشمگیری کمتر از حد نرمال ثبت شده است.»
«دادههای هواشناسی نشان میدهد که نیمه اول سال شمسی جاری و به خصوص ۴۰ روز گذشته پاییز، خشکترین دوره در ۴۰ سال اخیر برای بسیاری از استانها، بهویژه در فلات مرکزی و استانهای همجوار زاگرس بوده است.»
«فشار بیسابقه بر منابع آبی ایران، خطر بروز «روز صفر آبی» را جدی کرده و گفته میشود در شهرهای بزرگی مانند تهران، تبریز، مشهد و اراک، برخی سدهای اصلی تأمینکننده آب شرب به «روز صفر آبی» رسیدهاند. »
« ذخایر قابل برداشت به حداقل رسیده و اتکای کامل به منابع زیرزمینی ناگزیر خواهد بود. این روند، خطر تشدید فرونشست و فقر منابع آبی در سالهای آینده را به طور جدی افزایش میدهد.»
« با کاهش ۳۹ درصدی ورودی آب و افت ۲۵ درصدی کل ذخایر نسبت به سال گذشته، اکنون بیش از دو-سوم از ظرفیت سدهای کشور خالی است و زنگ خطر برای تأمین آب شرب، کشاورزی و صنعت در سراسر ایران به صدا درآمده است.»
« میزان آب ذخیرهشده در سدهای پنجگانه تهران به حداقلهای تاریخی رسیده و سطح ورودی آب به این سدها به شدت کاهش یافته است. در پی این وضعیت، وزارت نیرو با اعلام وضعیت هشدار، اجرای طرحهای اضطراری برای مدیریت مصرف، کنترل برداشتهای غیرمجاز و افزایش بهرهوری منابع موجود را در دستور کار قرار داده است.»
« در حالی که ایران ششمین پاییز خشک متوالی خود را تجربه میکند، جدیدترین آمار رسمی وزارت نیرو از وضعیت منابع آبی کشور، تصویری بحرانی و به شدت نگرانکننده را به نمایش میگذارد.»
جملات بالا بخشی از خبرهای مطرح درباره بحران آب در بسیاری از شهرهای ایران است. بحرانی که هر روز روی خروجی خبرگزاریها قرار میگیرد و مسئولان نسبت به رسیدن روزهای سخت آبی هشدار میدهند.
ایران در سالهای اخیر با یکی از شدیدترین بحرانهای آب در تاریخ معاصر خود مواجه شده است. کاهش چشمگیر بارشهای پاییزه، که به عنوان فصل اصلی تأمین ذخایر آبهای سطحی و زیرزمینی شناخته میشود، نگرانیهای فراوانی را ایجاد کرده است. سدها و مخازن آبی کشور که پیش از این پشتیبان کشاورزی، صنایع و تأمین آب شرب بودند، اکنون با سطح بسیار پایین آب روبهرو هستند و این امر زنگ خطری برای ادامه حیات اقتصادی و اجتماعی بسیاری از مناطق ایران است.
اما موضوع آنجا دراماتیکتر میشود که باور کنیم آسیب کارش بارندگی تنها محدود به کمبود آب و مشکلات تامین آب شرب نمیشود و باید دیر یا زود منتظر قطع برق ناشی از خروج نیروگاههای برقآبی از مدار باشیم. چرا که یکی از پیامدهای مستقیم کمبود آب، تهدید به تأمین انرژی برق است. نیروگاههای حرارتی و حتی برخی نیروگاههای برقآبی برای تولید برق به آب وابسته هستند. کاهش منابع آبی باعث کاهش راندمان تولید برق و ایجاد خطر کمبود انرژی میشود.
با ورود به فصل سرد، نگرانیها درباره توازن میان ظرفیت تولید برق و میزان مصرف شدت یافته است. مقامات وزارت نیرو اذعان کردهاند که ظرفیت تولید کشور در شرایط مطلوب حدود ۶۵ هزار مگاوات است، در حالی که مصرف در مواقع پیک به حدود ۸۵ هزار مگاوات میرسد، یعنی اختلافی جدی وجود دارد.
این «ناترازی» ساختاری، به معنای آن است که در صورت عدم مدیریت دقیق، شبکه برق کشور با خطر خاموشیهای گسترده مواجه خواهد شد. در این شرایط، امکان شروع برنامههای قطعی برق یا مدیریت مصرف اضطراری برق به منظور جلوگیری از خاموشیهای گسترده افزایش مییابد، موضوعی که تأثیر مستقیمی بر زندگی روزمره مردم و فعالیتهای اقتصادی خواهد داشت.
از سوی دیگر، تجربه چند سال گذشته نشان داد کاهش ذخایر آب و کاهش کارایی برخی نیروگاههای برقآبی در نتیجه خشکسالی، کار را برای تأمین برق در فصل سرد دشوارتر کرده و تأخیر در تعمیرات نیروگاهها، کمبود سوخت و اثرگذاری وضع تحریمها بر زیرساختهای انرژی، عبور از زمستان بی برق و گاز را به چالشی جدی برای مردم و دولت تبدیل کرده است. تا آنجا که برخی کارشناسان معتقدند با وجود تاکید مداوم مسئولان برای کاهش مصرف انرژی، حتی اگر مصرف در سطح متعارف باشد، باز هم احتمال بروز اختلال در تامین انرژی، به دلیل ضعف در تأمین یا تولید وجود دارد. به همین دلیل، اگر برای بهبود شرایط تأمین سوخت و آب اصلاح ساختاری جدی و عملیاتی صورت نگیرد، باید منتظر شروع خاموشیهای برنامهریزیشده یا حتی ناگهانی در ماههای پیشرو بود.
پیشنهادات قابل بیان برای بهبود پایدار شرایط تأمین انرژی در کشور (آب، برق و گاز) نیز همان توصیههای نخ نمای همیشگی است. از اصلاح نظام قیمتگذاری گرفته تا اصلاح ساختار مدیریت یکپارچه انرژی و اصلاح ساختار سرمایهگذاری و مشارکت بخش خصوصی. در نهایت، اصلاح فرهنگی و فناورانه در مصرف نیز باید در کنار سیاستهای ساختاری پیش رود. چرا که بدون اصلاح رفتار مصرفی و ارتقای فناوری، حتی بهترین سیاستهای ساختاری نیز دوام نخواهند داشت.