نبض همبستگی در زمانه جنگ / نقش نخبگان و رسانهها
با گذشت یک هفته از آغاز حمله اسراییل به ایران بازسازی همبستگی ملی بیش از هر زمانی ضرروی و حیاتی است.

با گذشت یک هفته از آغاز حمله اسراییل به ایران بازسازی همبستگی ملی بیش از هر زمانی ضرروی و حیاتی است.
در دل بحرانیترین لحظات، آنچه ملتها را از فروپاشی نجات میدهد، تنها قدرت نظامی یا منابع اقتصادی نیست؛ بلکه سرمایه اجتماعی، اعتماد عمومی و همبستگی واقعی است.
اکنون، در میانه جنگی که امنیت و روان جمعی ایرانیان را نشانه رفته، دو گروه نقشآفرین بیش از همیشه باید خود را در آینه مسئولیت ببینند: نخبگان فکری و رسانهها.
شاید در این شرایط رسانه ها باید بیش از هر زمان دیگری زبان جامعه باشند، صدای مردمی که در میان استرس و اضطراب تنها یک هدف مشترک دارند و آن دفاع از وطن است.
تکصدایی و حذف روایتهای بدیل، نهتنها به همبستگی کمک نمیکند، بلکه شکافها را عمیقتر میکند. در نبود حقیقتگویی، ترس و شایعه جای واقعیت را میگیرد، و جامعهای که حقیقت را نشنود، دچار بیحسی و انزوا میشود.
از سوی دیگر، نخبگان فکری، دانشگاهیان، روشنفکران، تحلیلگران مستقل باید در لحظات بحران، نقش قطبنما را ایفا کنند. نخبه کسیست که بتواند خطر را تحلیل کند، روایت آلترناتیو بسازد، و به مردم در فهم پیچیدگیهای قدرت یاری برساند.
سکوت نخبگان، به همان اندازه خطرناک است که فریادهای پرشور بیپشتوانه رسانهای. جامعه امروز ایران، در میانه ترس و خشم، نیازمند صداقت، شفافیت و شجاعت فکری است؛ نه تکرار کلیشهها، نه تفسیرهای سادهانگارانه، و نه نادیده گرفتن رنج انسانی پشت هر آژیر خطر.
آیا هنوز فرصتی هست؟
بله. رسانههایی که از دل جامعه برخاستهاند، روزنامهنگارانی که جانشان را بر سر حقیقت گذاشتهاند، و تحلیلگرانی که از درون خاکستر بحران، چشم به آیندهای متفاوت دارند، هنوز هستند.
همبستگی، از همین صداهای مستقل آغاز میشود. از هر صدای کوچک اما راستگو، از هر تحلیل صادقانه و بیطرف، و از هر روایت جایگزینی که به مردم احترام میگذارد.
امروز، همبستگی یک پروژه رسانهای-فکری است. اگر رسانهها و نخبگان این لحظه را درک کنند، شاید بشود از دل این جنگ، فرصتی برای گفتوگوی نو، سیاستی متفاوت، و آیندهای انسانیتر ساخت.
کتایون ملکی -کارشناس مسائل ایران