«قتل ایران» زیر چرخهای یک آمریکایی/ روایتی از جنایتی که با «مصونیت دیپلماتیک» لاپوشانی شد
یک نام، یک سرنوشت تلخ و یک سند تاریخی که عمق بیعدالتی را فریاد میزند. داستان «ایران سلیمی»، دختربچه ۱۱ سالهای که در مسیر مدرسه قربانی شد، تنها یک حادثه تصادف نیست؛ بلکه نماد روشنی از دوران حاکمیت قانون ننگین کاپیتولاسیون و بیارزش شمردن جان شهروندان ایرانی است.
    صبح یکی از روزها، «ایران» در راه رسیدن به مدرسه بود که یک خودروی آمریکایی با سرعتی سرسامآور او را زیر گرفت. شدت جراحات به حدی بود که این دختربچه ساعاتی بعد جان باخت. قاتل، یک درجهدار آمریکایی، بازداشت شد و به نظر میرسید عدالت در مسیر اجرا قرار گرفته است.

اما تراژدی واقعی تازه آغاز میشد. قاتل آمریکایی در کمال ناباوری و در حالی که خون یک کودک بیگناه بر دستانش بود، بر اساس قانون کاپیتولاسیون آزاد شد و به سادگی از کشور خارج شد.
افشاگری از اسناد لانه جاسوسی: سند مصونیت قاتل
این ادعا نیست؛ یک سند رسمی است که از قلب لانه جاسوسی آمریکا استخراج شده و حقیقت ماجرا را برملا میکند. در جلد هفتم اسناد لانه جاسوسی، صفحه ۷۷۲، نام قاتل و دلیل مصونیت او به وضوح قید شده است:
«آقای چارلز گری طبق ماده ۳۷ کنوانسیون وین در مورد روابط دیپلماتیک از امتیازات و مصونیتهای سیاسی که در مورد کارکنان سفارت صادق است برخوردار و مصونیت سیاسی دارد.»
این سند به صراحت نشان میدهد که چگونه یک توافق دیپلماتیک، به ابزاری برای فرار از مجازات یک جنایت تبدیل شد. «مصونیت سیاسی» کلماتی بود که روی خون «ایران سلیمی» ۱۱ ساله مهر تأیید زد و به قاتل او اجازه داد بدون هیچ محاکمه و مجازاتی، به زندگی عادی خود بازگردد.
داستان ایران سلیمی، تنها روایت مرگ یک کودک نیست؛ بلکه سندی است از دورانی که حاکمیت ملی قربانی توافقات دیپلماتیک یکطرفه میشد و ارزش جان یک انسان، در برابر مصونیت یک خارجی، هیچ بود.