آذربایجان؛ پل زدن آمریکا به شرق یا مهره شطرنجی در دست ترامپ؟
آمریکا و چین بر سر نفوذ ژئوپلیتیکی در کریدورهای انرژی و ترانزیتی آسیای میانه و اوراسیا، بویژه کریدور میانی و زنگهزور، با روسیه رقابت میکنند.
اجلاس اخیر سران آمریکا و آسیای میانه در واشنگتن، بار دیگر ابعاد تلاشهای ژئوپلیتیک آمریکا برای بازطراحی نقشه انرژی و ترانزیت در اوراسیا را آشکار ساخت. این اجلاس، که در ظاهر بر همکاریهای اقتصادی متمرکز بود، در بطن خود اهدافی چون مهار رقبای شرقی (چین و روسیه) و تضعیف موقعیت ترانزیتی ایران را دنبال میکرد. در این میان، تحرکات دیپلماتیک جمهوری آذربایجان و همسویی آن با این طرحها، نقش باکو را به عنوان یک حلقه وصل کلیدی در پازل آمریکایی برجسته میسازد.
طمعورزی به منابع؛ دلارهای آمریکایی در برابر مواد معدنی حیاتی
یکی از اهداف اصلی دولت آمریکا در این اجلاس، تضمین دسترسی به منابع غنی و مواد معدنی حیاتی آسیای میانه بود. در دنیایی که رقابت بر سر فلزات نادر خاکی و مواد اولیه صنایع پیشرفته شدت گرفته است، واشنگتن به دنبال کاهش وابستگی خود به چین و ایجاد زنجیرههای تأمین جدید است.
در همین راستا، امضای قراردادهای اقتصادی نشاندهنده این رویکرد است:
- قرارداد با تاشکند: این توافق، با تمرکز ویژه بر توسعه مشترک میدانهای فلزات نادر خاکی، نشان میدهد که ازبکستان یکی از مهرههای کلیدی آمریکا برای تأمین این منابع است.
- قرارداد با آستانه: این توافق نیز که شامل توسعه مشترک معادن تنگستن قزاقستان است، بر همین استراتژی صحه میگذارد.
مقامهای آمریکایی بر اهمیت این منطقه به عنوان یک "مخزن جهانی" از جمله در زمینه مواد معدنی حیاتی سخن گفتند و بر لزوم تقویت مشارکت با قزاقستان، ازبکستان، ترکمنستان، قرقیزستان و تاجیکستان تأکید کردند.
کریدورهای آمریکایی برای دور زدن رقبا
مهمترین بُعد این اجلاس، تمرکز ویژه بر مسیرهای ترانزیتی بود. بیانیه مشترک پایانی، نهتنها بر مسائل امنیت سایبری و مواد معدنی، بلکه به طور خاص بر اهمیت استراتژیک "مسیر حملونقل بینالمللی ترانس-خزر" یا همان "کریدور میانی" تأکید ورزید.
اما نکته حیاتی، رونمایی از طرح اتصال این کریدور میانی به پروژهای بود که کاخ سفید آن را (TRIPP) یا "مسیر ترامپ" نامگذاری کرده است؛ نامی که مستقیماً به "کریدور زنگهزور" اشاره دارد.
هدف از این اتصال، ایجاد یک شریان امن برای انتقال کالا، اطلاعات و انرژی در سراسر اوراسیا است که به طور آشکار، دو قدرت سنتی منطقه یعنی ایران و روسیه را دور میزند. این استراتژی، تلاشی مستقیم برای کاهش وابستگی کشورهای آسیای میانه و قفقاز به مسیرهای ترانزیتی موجود و اتصال مستقیم آنها به ترکیه (عضو ناتو) و بازارهای اروپایی از طریق مسیری تحت نظارت غرب است.
نقشآفرینی باکو: مجری طرحهای واشنگتن؟
تحلیل رویدادهای چند سال اخیر نشان میدهد که باکو، به طور سیستماتیک در حال زمینهسازی برای ایفای نقش محوری در این طرح آمریکایی بوده است.
- سال 2023 (دعوت به نشست سران آسیای میانه): برای اولین بار، رهبر یک کشور غیر از آسیای میانه به نشست مشورتی سران CA دعوت شد. در آنجا، آذربایجان و آسیای میانه "حلقه استراتژیک" خوانده شد و زیرساختهای باکو به عنوان "نقطه ترانزیتی قابلاعتماد" به سمت ترکیه و اروپا معرفی گردید.
- نوامبر 2023 (اجلاس اسپکا در باکو): از سرمایهگذاری میلیارد دلاری در زیرساختهای حملونقل خبر داده شد تا باکو به یکی از مراکز لجستیکی اوراسیا تبدیل شود.
- سال 2024 (نشست آستانه): بر "اهمیت عملی کریدور میانی" تأکید شد.
این تحرکات دیپلماتیک، با امضای "اعلامیه مشترک" در ماه اوت سال جاری در واشنگتن میان آذربایجان و ارمنستان، با حضور دونالد ترامپ به عنوان شاهد، به اوج خود رسید. این توافق بر اهمیت بازگشایی ارتباطات، از جمله "ارتباط بدون مانع" میان آذربایجان و نخجوان (یعنی همان کریدور زنگهزور) تأکید داشت.
همچنین از بسترهای بینالمللی دیگر مانند نشست "شانگهای پلاس" در تیانجین چین و هشتادمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل، برای ترویج کریدور زنگهزور به عنوان "بخش مهمی از کریدور میانی" استفاده شده است.
تثبیت "مسیر ترامپ" (TRIPP)
در اجلاس اخیر واشنگتن، با اشاره به توافق میان آذربایجان و ارمنستان، مسیر ترامپ (کریدور زنگهزور) یک "واقعیت" توصیف شد. حمایت صریح برخی رهبران منطقهای از مسیر ترامپ در این نشست، نشاندهنده موفقیت واشنگتن در هماهنگسازی بازیگران کلیدی آسیای میانه با این پروژه است.
مدعی شد که "مسیر ترامپ" به "مردم آسیای میانه کمک خواهد کرد"، اما در واقعیت، این مسیرها در خدمت استراتژی کلان آمریکا برای تسلط اقتصادی بر مناطق غنی از منابع و ایجاد یک محور ژئوپلیتیکی جدید است که نفوذ رقبای منطقهای و فرامنطقهای را به چالش میکشد.
جمعبندی
در حالی که جمهوری آذربایجان تلاش میکند جایگاه خود را به عنوان یک هاب ضروری حملونقل و لجستیک تثبیت کند، اجلاس واشنگتن نشان داد که این تلاشها کاملاً در راستای منافع و طرحهای آمریکا برای بازآرایی ژئوپلیتیک قفقاز و آسیای میانه قرار دارد. آمریکا با درگیر کردن همزمان خود در حیات اقتصادی منطقه خزر و فراتر از آن و با استفاده از ابزارهایی چون کریدور میانی و زنگهزور، به دنبال ایجاد وابستگیهای جدید و تضعیف محورهای سنتی قدرت در اوراسیا است.