امنیت غذایی ایران به طالبان گره خورد!
یک اعتراف تکاندهنده در لفافه دیپلماسی اقتصادی! در حالی که بحران آب، کشاورزی ایران را به ورطه نابودی کشانده، رئیس اتاق مشترک ایران و افغانستان از طرحی عجیب پرده برداشت: «کشت قراردادی» در خاک افغانستان برای تأمین نیازهای اساسی ایران! قرار است پنبه، گوشت، و خوراک دام مورد نیاز ما در مزارع افغانستان تولید شود. آیا این به معنای پایان کشاورزی در ایران و آغاز وابستگی غذایی به همسایه شرقی است؟
مقامات رسمی دلیل این طرح را «عدم توازن تجاری» و اعتراض طرف افغانستانی اعلام میکنند. صادرات ۳ میلیارد دلاری ایران در برابر واردات ناچیز ۱۰۰ میلیون دلاری. اما کارشناسان یک دلیل پنهان و بسیار نگرانکنندهتر را مطرح میکنند:
ایران به جای حل ریشهای بحران آب در داخل، سادهترین راه را انتخاب کرده است: برونسپاری کشاورزی آببَر به کشوری دیگر.
به عبارت دیگر:
- پنبه (یک محصول به شدت آببر) در افغانستان کشت شود تا آبهای باقیمانده ایران هدر نرود.
- خوراک دام و حبوبات در آنجا تولید شود تا فشار از روی منابع داخلی برداشته شود.
این استراتژی، در ظاهر یک معامله تجاری، اما در باطن، زنگ خطری برای امنیت غذایی بلندمدت کشور است.
کالاهای ایرانی حتی استاندارد افغانستان را هم ندارند!
فاجعه به همینجا ختم نمیشود. رئیس اتاق مشترک رسماً تأیید میکند که محمولههای صادراتی ایران (شامل میعانات گازی و آهنآلات) به دلیل عدم انطباق با استانداردهای دولت افغانستان، برگشت خوردهاند!
این یعنی:
- استانداردهای طالبان از کیفیت کالای ما بالاتر است؟ در دورهای که افغانستان تحت حاکمیت طالبان به سر میبرد، آنها در حال اجرای استانداردهایی هستند که تولیدکنندگان و صادرکنندگان ایرانی توانایی پاس کردن آن را ندارند.
- آبروی تولید ملی در مرزها حراج شد! این اتفاق یک ضربه سنگین به اعتبار کالای ایرانی در بازارهای منطقهای است و نشان از افت شدید کیفیت و نظارت در داخل دارد.
ایران، معمار صنعتی شدن افغانستان؛ تیشه به ریشه بازار خودی!
و اما پرده سوم این تراژدی اقتصادی: ایران با افتخار در حال انتقال دانش فنی، ماشینآلات صنعتی و تکنولوژی به افغانستان است تا به «صنعتی شدن» این کشور کمک کند. آمارها میگوید تعداد واحدهای صنعتی هرات در ۴ سال از ۲۰۰ به ۱۲۰۰ واحد رسیده است.
نتیجه فاجعهبار این سیاست:
افغانستان که زمانی یک بازار تشنه برای کالاهای نهایی ایران بود، به سرعت در حال تبدیل شدن به یک رقیب است. با وضع تعرفههای سنگین بر کالاهای مشابه تولید داخل، به زودی درهای بازار افغانستان یکییکی به روی محصولات ایرانی بسته خواهد شد. ما با دستان خودمان، مشتری را به رقیب تبدیل میکنیم.
سوال نهایی: آیا سیاستگذاران متوجه هستند که با این استراتژی سهگانه (وابستگی غذایی، تحقیر کیفی، و ساختن رقیب)، در حال از دست دادن همزمان امنیت غذایی، اعتبار تولید، و بازارهای صادراتی خود هستیم؟ این «تجارت با همسایه»، بیشتر شبیه به یک بازی باخت-باخت برای آینده ایران نیست؟