کودتای مالی ایران علیه دوبی در راه است؟
یک مقام ارشد سابق بانک مرکزی با به صدا درآوردن زنگ خطر، از یک “خونریزی استراتژیک” و یک “مسیر абсурд” در قلب روابط تجاری ایران و چین پرده برداشت؛ وضعیتی که در آن، امارات متحده عربی و پول ملی آن (درهم)، نقش یک “باجگیر غیرضروری” را در مبادلات دو کشور ایفا میکنند. کریمی، معاون اسبق بینالملل بانک مرکزی، در یک نشست تخصصی خواستار یک “فرمان حمله” برای حذف این واسطه پرهزینه و ساخت فوری یک بزرگراه مالی مستقیم بین ریال ایران و یوان چین شد.
کریمی با صراحتی بیسابقه این سوال کلیدی را مطرح کرد: چرا با وجود تراز تجاری مثبت و قدرتمند ایران با چین، بخش بزرگی از پول این تجارت باید از کانال پرهزینه و پرریسک امارات عبور کند؟ او فاش کرد: «نبود یک سازوکار مالی مشخص و مستقیم باعث شده امارات و درهم، نقش واسطهای را ایفا کنند. بسیاری از تجار ما تنها به دلیل سهولت در تسویه مالی از مسیر امارات اقدام میکنند، نه به خاطر خرید واقعی از آن کشور.»
این مقام سابق تأکید کرد که برقراری یک رابطه پولی مستقیم میان ریال و یوان، به معنای “نابودی کامل نقش درهم و اکسپورت امارات” در این مبادلات خواهد بود و این خونریزی مالی را متوقف خواهد کرد.
از التماس برای پروژههای بینتیجه تا شراکت راهبردی
معاون اسبق بانک مرکزی در بخش دیگری از سخنان تکاندهنده خود، از رویکرد ایران در تعریف پروژهها با چین به شدت انتقاد کرد و آن را به “التماس برای ورود به حوزههای غیرجذاب” تشبیه کرد. او گفت: «ما انرژی عظیمی را صرف چالشهای بینتیجه و فشار برای ورود طرف چینی به حوزههایی کردهایم که هیچ علاقهمندی راهبردی به آن ندارند.»
او نقشه راه جایگزین را ترسیم کرد: «باید این رویکرد را متوقف کرده و سرمایهگذاریها را بر محور منافع متقابل و طرحهای کلان مانند انرژی و کریدورهای ترانزیتی متمرکز کنیم. باید مسیرهای همجهت را شناسایی کنیم تا دو کشور به عنوان دو مکمل قدرتمند عمل کنند، نه یک طرف نیازمند و یک طرف بیعلاقه.»
اندیشکدهها باید نقشه حمله را طراحی کنند
کریمی در پایان با اشاره به اینکه وزن سیاسی و ژئوپلیتیک ایران در جهان بسیار فراتر از اندازه اقتصادی فعلی آن است، یک مأموریت حیاتی را تعریف کرد. او تأکید کرد که طراحی یک نقشه همکاری منسجم و یکپارچه با چین، از توان دستگاههای اجرایی که درگیر روزمرگی هستند، خارج است.
وی نتیجهگیری کرد: «این مأموریت باید توسط اندیشکدهها به عنوان یک اتاق جنگ اقتصادی انجام شود. امیدوارم این نشستها به طراحی یک نقشه عملیاتی دقیق ختم شود تا دولت بتواند بر اساس آن، ماشه را برای اجرای این تحول استراتژیک بکشد.»