پکن به ترامپ هشدار داد
در حالی که چشمانداز بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، اقتصاد جهانی را با عدم قطعیت مواجه کرده، پکن با ارسال یک پیام قاطع و صریح، خود را برای دور دوم یک جنگ تجاری تمام عیار آماده میکند. وزارت بازرگانی چین با “عزم جزم” اعلام کرد که در صورت عملی شدن تهدید ترامپ مبنی بر اعمال تعرفه ۱۰۰ درصدی، نه تنها عقبنشینی نخواهد کرد، بلکه با تمام قوا “مقابله به مثل” خواهد کرد. این بیانیه، بیش از یک واکنش دیپلماتیک، یک اعلام استراتژی برای دوران پساانتخابات آمریکاست.

این تقابل لفظی که یادآور جنگ تجاری پرتنش سالهای ۲۰۱۸-۲۰۲۰ است، این بار در شرایطی متفاوت و با بازیگرانی باتجربهتر در حال شکلگیری است. تحلیل این موضعگیری چین نیازمند بررسی سه بعد کلیدی است:
نمایش قدرت و بازدارندگی
بیانیه وزارت بازرگانی چین یک اقدام پیشدستانه با هدف بازدارندگی است.
- ارسال پیام به تیم ترامپ: پکن به تیم کمپین ترامپ این پیام را میدهد که سیاست فشار حداکثری دیگر کارساز نخواهد بود و هزینه هرگونه اقدام خصمانه، برای خود اقتصاد آمریکا نیز سنگین خواهد بود.
- مدیریت انتظارات داخلی و جهانی: چین با این موضعگیری قاطع، به شرکای تجاری و بازارهای مالی جهانی نشان میدهد که از ثبات اقتصادی خود اطمینان دارد و قصد ندارد در برابر فشار خارجی تسلیم شود. این کار به جلوگیری از فرار سرمایه و حفظ اعتماد کسبوکارها کمک میکند.
- نقد “استانداردهای دوگانه”: اشاره چین به “استانداردهای دوگانه” آمریکا، یک حمله هوشمندانه به روایت آمریکاست. پکن، واشنگتن را متهم میکند که از یک سو دم از تجارت آزاد میزند و از سوی دیگر با ابزار تعرفه، قوانین تجارت جهانی را نقض میکند.
جعبه ابزار “مقابله به مثل” چین چیست؟
وقتی چین از “مقابله به مثل جدی” صحبت میکند، گزینههای متعددی روی میز دارد که برخی از آنها بسیار دردناکتر از تعرفههای متقابل هستند:
- محدودیت صادرات مواد خام حیاتی: چین بر زنجیره تامین جهانی مواد معدنی کمیاب (Rare Earth Elements) که در تولید همه چیز از گوشیهای هوشمند گرفته تا تجهیزات نظامی کاربرد دارند، تسلط دارد. محدود کردن صادرات این مواد میتواند صنایع پیشرفته آمریکا را فلج کند.
- تحریم شرکتهای آمریکایی: پکن میتواند شرکتهای بزرگ آمریکایی که بازار بزرگی در چین دارند (مانند اپل، تسلا، استارباکس و بوئینگ) را هدف قرار دهد. این کار از طریق بازرسیهای سختگیرانه، تعلیق مجوزها یا تشویق به تحریم مصرفکننده داخلی انجام میشود.
- فروش اوراق قرضه خزانهداری آمریکا: چین یکی از بزرگترین دارندگان بدهیهای دولت آمریکاست. هرچند فروش گسترده این اوراق به اقتصاد خود چین نیز ضربه میزند، اما حتی تهدید به انجام آن میتواند بازارهای مالی آمریکا را به شدت متلاطم کند.
- کاهش ارزش یوآن: چین میتواند با کاهش ارزش پول ملی خود، اثر تعرفههای آمریکا را خنثی کرده و کالاهای خود را همچنان ارزان نگه دارد.
ترامپ به دنبال چیست؟
تهدید ترامپ نیز صرفاً یک اقدام اقتصادی نیست، بلکه ریشه در استراتژی سیاسی داخلی او دارد.
- جلب رای طبقه کارگر: ترامپ با شعار “اول آمریکا” (America First) و مقصر دانستن چین در از بین رفتن مشاغل صنعتی در آمریکا، به دنبال جذب آرای کارگران در ایالتهای کلیدی (Rust Belt) است.
- نمایش قدرت: شخصیت سیاسی ترامپ بر پایه نمایش یک رهبر قوی و اهل معامله بنا شده است. تهدیدهای بزرگ، بخشی از تاکتیک مذاکراتی او برای به دست آوردن امتیازات بیشتر است.
تحلیل سرانه
- برای مصرفکنندگان جهانی (از جمله ایران): یک جنگ تجاری تمام عیار به معنای افزایش تورم جهانی است. تعرفهها هزینه واردات را بالا میبرند و این هزینه در نهایت از جیب مصرفکننده نهایی پرداخت میشود. قیمت بسیاری از کالاها، از لوازم الکترونیکی تا پوشاک، افزایش خواهد یافت.
- برای اقتصاد جهانی: این تقابل میتواند زنجیرههای تامین جهانی را که هنوز از شوک کرونا و جنگ اوکراین بهبود نیافتهاند، دوباره دچار اختلال کند. شرکتها مجبور به بازنگری در استراتژیهای تولید و تامین خود میشوند که این امر به کاهش رشد اقتصادی جهان منجر خواهد شد.
- برای ایران و دیگر کشورها: تشدید تنش بین دو ابرقدرت، فضای مانور را برای سایر کشورها پیچیدهتر میکند. از یک سو، ممکن است فرصتهایی برای جایگزینی کالاها در بازارهای یکدیگر ایجاد شود. از سوی دیگر، فشار برای انتخاب یک طرف در این تقابل افزایش مییابد و تجارت با هر دو کشور را دشوارتر میسازد.