سرآمد انتخاب هوشمندانه

بوئینگ، گروگان جنگ تجاری واشنگتن و پکن

جنگ تجاری میان ایالات متحده و چین وارد مرحله خطرناکی شده و این بار، غول هواپیماسازی آمریکا، بوئینگ، به خط مقدم این نبرد تبدیل شده است. رئیس‌جمهور آمریکا به صراحت تهدید کرده که در پاسخ به محدودیت‌های صادراتی چین، واشنگتن می‌تواند صادرات قطعات حیاتی هواپیماهای بوئینگ را متوقف کند. این تهدید، که می‌تواند ناوگان عظیم هوایی چین را با بحرانی جدی مواجه کند، نشان می‌دهد چگونه شرکت‌های بزرگ به ابزاری استراتژیک در این تقابل جهانی تبدیل شده‌اند؛ جنگی که در آن هر دو طرف، برگه‌های برنده‌ای برای زمین‌گیر کردن دیگری در دست دارند.

بوئینگ، گروگان جنگ تجاری واشنگتن و پکن

اظهارات اخیر رئیس‌جمهور آمریکا مبنی بر اینکه “گزینه بزرگی مانند هواپیما” برای اعمال کنترل صادراتی روی میز است، زنگ خطر را برای دومین اقتصاد بزرگ جهان به صدا درآورده است. او با اشاره به وابستگی شدید چین به صنعت هوانوردی آمریکا گفت: “چین هواپیماهای بوئینگ زیادی دارد. بنابراین، به قطعات و چیزهای زیادی از این قبیل نیاز دارند.”

این اولین بار نیست که بوئینگ در مرکز این تنش‌ها قرار می‌گیرد. پیش از این نیز پکن در واکنش به سیاست‌های تجاری تهاجمی دولت آمریکا، به شرکت‌های هواپیمایی خود دستور داده بود تا تحویل جت‌های جدید بوئینگ را موقتاً متوقف کنند.

یک شمشیر دو لبه برای آمریکا

بر اساس آمار شرکت تحلیلی “سیریوم”، شرکت‌های هواپیمایی چین در حال حاضر ۱۸۵۵ هواپیمای بوئینگ در حال خدمت و حداقل ۲۲۲ جت دیگر در صف سفارش دارند. هرگونه ممنوعیت در صادرات قطعات یدکی نه تنها به بوئینگ، بلکه به کل زنجیره تأمین آمریکا از جمله شرکت CFM International (سازنده موتورهای پرکاربرد LEAP برای بوئینگ ۷۳۷) آسیب جدی خواهد زد.

با این حال، اسکات همیلتون، تحلیلگر هوافضا، معتقد است ضربه مالی به بوئینگ شاید کمتر از حد انتظار باشد، زیرا سهم چین از سفارش‌های این شرکت از ۲۵ درصد در گذشته، اکنون به کمتر از ۵ درصد کاهش یافته است.


(بخش کلیدی: تحلیل سرانه / برندگان و بازندگان این جنگ هوایی)

تحلیل سرانه: نبردی در آسمان‌ها با سه بازیگر اصلی

تهدید آمریکا علیه صنعت هوایی چین، یک بازی پیچیده با سه بازیگر اصلی است: آمریکا (بوئینگ)، اروپا (ایرباس) و خود چین (کوماک).

  1. ریسک چین: زمین‌گیر شدن ناوگان: بزرگترین ریسک متوجه چین است. ناوگان عظیم بوئینگ در این کشور برای سرپا ماندن نیاز مطلق به قطعات و پشتیبانی فنی آمریکایی دارد. هرگونه اختلال جدی در این زنجیره می‌تواند پروازها را مختل کرده و صنعت حمل‌ونقل هوایی این کشور را فلج کند. این همان “پاشنه آشیلی” است که آمریکا هدف گرفته.

  2. فرصت اروپا (ایرباس): هر فشاری بر بوئینگ، یک فرصت طلایی برای رقیب اروپایی آن، ایرباس، است. ایرباس که در حال حاضر یک مرکز تولید فعال در چین دارد، می‌تواند به سرعت جای خالی بوئینگ را در بازار تشنه چین پر کند. آمار فعلی نشان می‌دهد ایرباس ۱۸۵ سفارش قطعی از مشتریان چینی دارد و آماده است این سهم را به شکل چشمگیری افزایش دهد.

  3. راهبرد بلندمدت چین (کوماک C919): پکن سال‌هاست که برای رهایی از این وابستگی استراتژیک، پروژه هواپیمای بومی خود، کوماک C919، را دنبال می‌کند. این هواپیما رقیب مستقیم بوئینگ ۷۳۷ و ایرباس A320 است و تاکنون ۳۶۵ سفارش از مشتریان داخلی دریافت کرده است. اما این راهبرد نیز خود با چالش مواجه است؛ زیرا تولید C919 به شدت به قطعات غربی (از جمله موتور و سیستم‌های الکترونیکی) وابسته است. گزارش رویترز نشان می‌دهد که کنترل‌های صادراتی آمریکا همین حالا نیز تولید این جت چینی را به شدت کند کرده است.

در نهایت، این جنگ هوایی نشان می‌دهد که در دنیای اقتصاد درهم‌تنیده امروز، هیچ کشوری نمی‌تواند بدون پرداخت هزینه، به دیگری ضربه بزند. تهدید آمریکا علیه بوئینگ، اگرچه اهرم فشار قدرتمندی علیه چین است، اما همزمان می‌تواند به ضرر خود بوئینگ و به نفع رقبای اروپایی و چینی تمام شود.

 

منبع : ایسنا
ارسال نظر