بفرمایید گوشت قسطی
در بازارهای میوه و ترهبار دیده میشود که فروشندهها برای مشتریان قدیمی، دفتر حساب دارند. افزایش قیمت میوه و کاهش توان خرید، موجب شده مردم حتی در این حوزه هم به خرید نسیه یا قسطی پناه ببرند.

در شرایطی که قدرت خرید خانوارها تحت فشار شدید تورم و کاهش درآمد قرار گرفته، شکل تازهای از سازوکار خرید در حال گسترش است: خرید قسطی، حتی برای کالاهای روزمره و مصرفی. پدیدهای که پیشتر محدود به کالاهای سرمایهای یا اقلام لوکس بود، حالا وارد سبد خوراک و خواروبار و حتی ملزومات معمول زندگی شده است.
بررسیهای میدانی در برخی نقاط پایتخت نشان میدهد فروشگاههای خرد، از سوپرمارکتها تا فروشندگان اقلامی مانند رنگ، پلاستیک و شیرآلات، برای جلب رضایت مشتریان و حفظ گردش فروش، پرداخت اقساطی یا نسیه را- حتی بدون ضامن یا چک- پذیرفتهاند. هرچند این شیوه بر پایه اعتماد شخصی یا مشتریهای ثابت انجام میشود، اما نشان از شکلگیری یک رفتار اقتصادی جدید دارد: مدیریت هزینههای روزمره با توسل به قسط.
قسطی از سوپرمارکت محله
در خیابانهای مرکزی تهران، سوپرمارکتهایی پیدا میشوند که برای مشتریان ثابت، حساب دفتری باز کردهاند. فروشندهها میگویند میزان این خریدهای نسیه یا اقساطی در یکی- دو سال اخیر چند برابر شده.
یکی از سوپرمارکتداران میگوید: «بعضی مشتریها فقط برای خرید هفتهشون میان و اول برج که حقوق گرفتن، حسابشون رو تسویه میکنند. یک جور خرید قسطی شده دیگه، فقط بیواسطه و بین خودمون.»
میوهفروشیهایی که حساب دفتری دارند
در بازارهای میوه و ترهبار هم دیده میشود که فروشندهها برای مشتریان قدیمی، دفتر حساب دارند. افزایش قیمت میوه و کاهش توان خرید، موجب شده مردم حتی در این حوزه هم به خرید نسیه یا قسطی پناه ببرند.
قسطی کردن گوشت و مرغ
در برخی قصابیها، مشتریان با هماهنگی قبلی، اقلام پروتئینی را به صورت خرد و اقساطی تهیه میکنند.
نجاتبخش یا باری تازه بر دوش؟
در حالی که هزینههای زندگی در ایران روزبهروز افزایش مییابد، خرید قسطی به ابزاری رایج برای مدیریت دخلوخرج تبدیل شده است. پلتفرمهای معروف فعلی حالا بخشی از سبد مصرف بسیاری از خانوادهها شدهاند؛ آن هم با شعارهایی مانند «خرید بدون چک و ضامن» و «پرداخت در چند ماه آینده». اما آیا این روش، راهی به سوی تسهیل زندگی است یا فقط مسکنی موقت در برابر فشار مزمن اقتصادی؟ بررسیها نشان میدهد که نظرات کاربران دوگانه و متضاد است؛ از رضایت تا ناچاری، از استقبال تا هشدار.
نظر اول: راهکار نجات در نبود نقدینگی
برخی از کاربران این پلتفرمها، خرید قسطی را یک فرصت واقعی برای تهیه کالاهای ضروری میدانند: «اگر برخی اپلیکیشنهای معروف فعلی نبود، من هیچوقت نمیتونستم یخچال نو بخرم. نه چک دارم، نه ضامن. ولی اینجا راحت تونستم تو ۴ قسط بخرم.» او ادامه داد: «با تورم الان، پولت تا فردا هم ارزش نداره. حداقل اینطوری میشه از پس خریدهای ضروری بر اومد.»
نظر دوم: خریدِ گران از سر ناچاری
در سوی دیگر، کاربران زیادی میگویند که به اجبار به سمت خرید قسطی سوق داده شدهاند؛ حتی با وجود اینکه کالاها در پلتفرمهای اقساطی گرانتر از بازار آزاد عرضه میشوند: «همین لباس که از یه فروشگاه اینترنتی معروف داخلی گرفتم، ۱۵۰ تومان گرونتر از مغازه بود. ولی خب آنجا قسطی نمیداد! مجبور شدم این را بخرم.»
«قسطی خریدن خوبه، ولی وقتی نرخ سودش پنهان باشد و قیمت واقعی را گرونتر حساب کنند، در واقع داری بیشتر از ارزش کالا پول میدی.» برخی از کاربران هشدار میدهند که این مدل خرید، میتواند باعث مصرف بیشتر، بدهی بیشتر و فشار روحی و مالی در آینده شود. در مقابل، پلتفرمهای دیگری نیز روشهای متفاوتی را به کار گرفتهاند. این پلتفرمها با تکیه بر اعتبارسنجی مالی کاربران و دریافت چک یا سفته، وامهای خرید اقساطی ارایه میدهند که بازپرداخت آنها بسته به شرایط کاربر، به صورت ۳ تا ۱۲ ماهه تنظیم میشود. اما این خدمات با واکنشهای متفاوتی از سوی کاربران مواجه شده است. برخی از کاربران از روند اعتبارسنجی پیچیده و نرخهای سود بالا گلایه دارند. یکی از کاربران در شبکههای اجتماعی نوشته است: «برای خرید یک گوشی قسطی، باید چک و سفته بدم، تازه با سودی که اگر حساب کنی، قیمت از بازار آزاد بیشتر درمیآید. ولی چارهای نیست.» در سوی دیگر، افرادی هم هستند که خرید اقساطی را راهی برای گذر از شرایط دشوار تورمی میدانند.
یکی دیگر از کاربران میگوید: «الان دیگه حتی نمیشود یک خرید خونه معمولی را نقدی انجام داد. اگر همین خریدهای اقساطی هم نبود، خیلیها باید از خیلی چیزها صرفنظر میکردند.» درواقع، آنطور که از روند بازار برمیآید، خرید اقساطی به انتخابی ناگزیر تبدیل شده است؛ انتخابی که نه برای کالاهای تجملی، بلکه برای تأمین مایحتاج روزمره به کار گرفته میشود. بسیاری از خانوادهها حالا بهجای ذخیرهسازی و پسانداز، سراغ اعتبار گرفتن و قسط دادن میروند.
کارشناسان میگویند خرید اقساطی که پیشتر محدود به کالاهای لوکس بود، اکنون به راهکاری اساسی برای تأمین نیازهای روزمره تبدیل شده است. کاهش قدرت خرید و رکود تورمی، همراه با کمبود نقدینگی، خانوادهها را مجبور کرده تا با استفاده از اعتبار و اقساط، هزینههای زندگی را مدیریت کنند. این روند اگرچه تا حدی فشار مالی را کاهش میدهد و امکان دسترسی به کالاهای ضروری را فراهم میکند، اما در غیاب قوانین و نظام اعتبارسنجی دقیق، خطر ایجاد بدهیهای سنگین و مشکلات مالی بلندمدت را به همراه دارد.
خرید اقساطی راه نجات است
احمد جانجان، کارشناس اقتصادی، با اشاره به تغییر ماهیت خریدهای اقساطی در جامعه میگوید: تا چند سال پیش، خرید اقساطی عمدتا مختص کالاهای لوکس یا طبقه متوسط بود، اما امروز این شیوه خرید به راه نجاتی برای تأمین مایحتاج ضروری تبدیل شده است. بهعبارتی، خرید قسطی چند پله از لوکسگرایی پایین آمده و به بخشی از تلاش برای زنده نگهداشتن حداقلهای معیشت تبدیل شده است. جانجان توضیح میدهد که این تغییر، دلایل متعددی دارد؛ مهمترین آن، کاهش شدید قدرت خرید مردم است.
در شرایطی که تورم بالا و افسارگسیخته ادامه دارد، بسیاری از خانوارها قادر به پرداخت یکجای هزینه کالاهای ضروری خود نیستند. به همین دلیل، خرید قسطی به راهحلی برای حفظ حداقلی از کیفیت زندگی تبدیل میشود. از سوی دیگر، جانجان به کمبود و نبود نقدینگی در خانوارها اشاره میکند و میگوید: پسانداز برای بسیاری ناممکن شده و خانوادهها ناچارند هزینهها را بهتدریج و در قالب اقساط پرداخت کنند.
در شرایطی که ارزش پول روزبهروز کاهش مییابد، برخی ترجیح میدهند کالا را زودتر بخرند حتی بهصورت قسطی و بعدا اقساطش را بپردازند. این رفتار، بهنوعی از «امید به آینده» و احساس «برنده بودن» ناشی میشود؛ حس اینکه چیزی را همین امروز به دست میآورند، حتی اگر مجبور باشند بهتدریج آن را بپردازند.
این کارشناس اقتصادی معتقد است این شیوه خرید برای بسیاری از مردم نهتنها انگیزه ایجاد میکند، بلکه حتی موجب افزایش تلاش برای درآمدزایی بیشتر و حفظ سبک زندگی نیز میشود. در این میان، فروشندگان و پلتفرمهای آنلاین نیز بیکار نماندهاند. جانجان توضیح میدهد: پلتفرمهایی مانند دیجیکالا، اسنپپی و دیگران با ارایه طرحهای متنوع اقساطی، سعی دارند سهم بیشتری از بازار را جذب کنند و گستره مشتریان خود را افزایش دهند. در پاسخ به این سوال که خریدهای اقساطی بیشتر در چه حوزههایی دیده میشود، جانجان میگوید: «از موبایل، لپتاپ و لوازم خانگی گرفته تا کالاهای مصرفی مثل مواد غذایی، دارو، پوشاک و حتی سفر و تور، بهصورت اقساطی فروخته میشوند. کالاهایی مانند خودرو، مبلمان و تجهیزات دیجیتال تقریبا بهطور کامل وارد چرخه خرید قسطی شدهاند. حتی خدماتی مثل آموزش، مشاوره و درمان نیز اکنون به شکل اقساطی ارایه میشوند.»
اما جانجان درباره تبعات و چالشهای این روند هم هشدار میدهد. او میگوید: در کشوری که قوانین شفاف و منسجمی برای خرید اقساطی وجود ندارد، این روند میتواند عواقب جدی به همراه داشته باشد. به گفته او، لازم است نظام اعتبارسنجی قابل اعتماد و قوانین مشخصی برای حمایت از مصرفکننده طراحی شود تا مردم دچار بدهیهای سنگین و نکول مالی نشوند.
جانجان تأکید میکند: افراد ممکن است بدون در نظر گرفتن توان مالی واقعیشان، زیر بار تعهدات بیش از حد بروند؛ چراکه وسوسه به دستآوردن فوری کالا بر میل به ارزیابی دقیق آینده غلبه میکند. اگر این وضعیت بدون نظارت ادامه پیدا کند، نتیجهای جز فشار مالی، بدهی انباشته و جریمههای سنگین به دنبال نخواهد داشت. در پایان، جانجان راهکار را در دو سطح پیشنهاد میدهد: نخست، طراحی قوانین نظارتی و اعتبارسنجی حرفهای و جامع؛ دوم، ورود دولت و نظام بانکی به حمایت از معیشت مردم از طریق ارایه وامهای هدفمند و کمبهره برای خرید کالاهای ضروری.
رشد خرید و فروش اقساطی
مرتضی افقه، اقتصاددان، با اشاره به گسترش روزافزون خرید و فروش اقساطی در بازار ایران تأکید میکند که این شیوه از مدتها پیش، بهواسطه تمایل مشترک میان فروشندگان و خریداران، در فرهنگ خرید جای خود را باز کرده است. با این حال، به گفته او، هرچه به شرایط فعلی نزدیکتر میشویم، دامنه و تنوع خرید اقساطی با شتاب بیشتری گسترش مییابد.
او در تشریح دلایل این روند، ابتدا به مفهوم «رکود تورمی» اشاره میکند و میگوید: «ما نهتنها با تورم و رکود بهصورت همزمان مواجهایم، بلکه ترکیب این دو به شکل رکود تورمی، به یک عارضه مزمن در اقتصاد ایران تبدیل شده که مقابله با آن دشوارتر و زمانبرتر است.» افقه توضیح میدهد که رکود تورمی عمدتا زمانی رخ میدهد که تورم ناشی از افزایش هزینههای تولید باشد؛ یعنی برخلاف برخی اشکال دیگر تورم (مثل تورم ناشی از رشد نقدینگی یا تورم وارداتی)، در اینجا فشار قیمتها از سمت هزینهها وارد میشود.
او ریشه این هزینهزایی را در ناکارآمدیهای متعدد در ساختار حکمرانی اقتصادی کشور میداند؛ از جمله ناکارآمدی مدیریتی، بروکراسی پیچیده، قوانین و مقررات متغیر و بیثباتی سیاسی. این اقتصاددان میافزاید: «مجموعه این عوامل، موجب میشود هزینه تولید در ایران بهشکلی غیرمنطقی بالا باشد، بهطوریکه حتی در مواردی، کالای تولید داخل از نمونه وارداتی مشابه، با احتساب هزینه حملونقل هم گرانتر تمام میشود.» افقه همچنین به قاعده شناختهشده عرضه و تقاضا در علم اقتصاد اشاره میکند و میگوید: هر زمان که تقاضا از عرضه پیشی بگیرد، افزایش قیمتها اجتنابناپذیر میشود و بالعکس.
او تأکید میکند که در شرایط رکود تورمی و کاهش قدرت خرید عمومی، مردم برای حفظ حداقلهای مصرفی خود ناچارند به شیوههایی چون خرید قسطی روی بیاورند. بهاینترتیب، به باور او، گسترش فرهنگ خرید اقساطی، نهفقط نشانهای از انعطاف بازار، بلکه نشانگر فشارهای مضاعف اقتصادی بر تولیدکننده و مصرفکننده است؛ فشاری که ریشه در ساختارهای ناکارآمد و سیاستگذاریهای ناپایدار دارد.