سرآمد انتخاب هوشمندانه

آژیر قرمز بی‌آبی در سراسر ایران!/ ۲۰ استان کشور حتی یک قطره باران ندیدند

زنگ خطر نهایی برای آب ایران به صدا درآمده است. بالاترین مقام مسئول مدیریت منابع آب کشور، با ارائه آماری بی‌رحمانه و ویرانگر، رسماً اعلام کرد که ایران در حال تجربه یکی از خشک‌ترین و هولناک‌ترین پاییزهای تاریخ خود است. این اعداد دیگر یک پیش‌بینی نگران‌کننده نیستند؛ بلکه صورت‌حساب تلخ واقعیتی هستند که همین امروز گریبان کشور را گرفته و آینده میلیون‌ها نفر را در هاله‌ای از ابهام فرو برده است.

آژیر قرمز بی‌آبی در سراسر ایران!/ ۲۰ استان کشور حتی یک قطره باران ندیدند

تصور کنید در طول ۵۰ روز، سهم کل ایران از رحمت آسمانی تنها ۳.۵ میلیمتر بوده است! این عدد فاجعه‌بار که معادل تنها ۱۸ درصد از میانگین نرمال بلندمدت است، به تنهایی برای به لرزه درآوردن هر کارشناس و شهروندی کافی است. اما فاجعه زمانی عمیق‌تر می‌شود که بدانیم در همین بازه زمانی، ۲۰ استان پهناور کشور حتی یک قطره باران هم به خود ندیده‌اند و عملاً در یک خشکسالی مطلق به سر می‌برند. این آمارها در ادامه پنجمین سال خشک متوالی و کاهش ۴۰ درصدی بارش‌ها در سال گذشته، نشان می‌دهد که وضعیت از بحران عبور کرده و به یک شرایط اضطراری ملی تبدیل شده است.

پایان عصر سدسازی؟ اعتراف به شکست راه‌حل‌های بتنی

اما تکان‌دهنده‌تر از آمار خشکسالی، اعتراف تاریخی معاون وزیر نیرو به ناکارآمدی و پیامدهای منفی رویکرد ۷۰ ساله مدیریت آب در کشور بود. او برای اولین بار به صراحت اعلام کرد که سیاست‌های گذشته که تماماً بر «ساخت سدها و خطوط انتقال آب» متمرکز بود، اگرچه با هدف توسعه انجام شد، اما در نهایت «تبعات اجتماعی، اقتصادی، امنیتی و سیاسی» به همراه داشته است. این یعنی راه‌حل‌های بتنی که روزی قرار بود فرشته نجات باشند، خود به عاملی برای ایجاد «مناقشات محلی و اختلاف بین مناطق» تبدیل شده‌اند. این یک اذعان رسمی به این حقیقت است که دیگر نمی‌توان تنها با ساخت‌وسازهای عظیم، بر بحران آب غلبه کرد.

از «مهندسی آب» تا «حکمرانی آب»؛ تنها راه نجات چیست؟

پس اگر سد و لوله دیگر جوابگو نیست، راه حل چیست؟ این مقام مسئول کلیدواژه جدیدی را برای بقا معرفی می‌کند: «حکمرانی مؤثر آب». این مفهوم پیچیده به زبان ساده یعنی حل مسئله آب دیگر یک موضوع فنی و محدود به وزارت نیرو نیست. این یک چالش ملی است که نیازمند مدیریت کلان کشوری، هماهنگی کامل تمام نهادها و از همه مهم‌تر، مشارکت مستقیم مردم است. تجربه تهران که از دهه ۵۰ با جمعیت چهار میلیونی با مشکل آب دست و پنجه نرم می‌کرد، نشان می‌دهد که راه‌حل‌های مقطعی فقط بحران را به آینده منتقل می‌کنند. امروز، ایران در نقطه‌ای قرار گرفته که دیگر آینده‌ای برای به تعویق انداختن وجود ندارد و تنها یک مدیریت جامع و ملی می‌تواند کشور را از این گردنه تاریخی عبور دهد.

 

منبع : تجارت نیوز
ارسال نظر