سرآمد انتخاب هوشمندانه

بنزین ایران را بلعید/ روزانه یک پالایشگاه آبادان دود می‌شود!

آمارها گاهی آنقدر بزرگ و تکان‌دهنده هستند که فراتر از یک عدد، یک وضعیت بحرانی را فریاد می‌زنند. جدیدترین آمار اعلام شده از سوی شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی دقیقاً از همین جنس است: مصرف روزانه بنزین در ایران با ثبت رکوردی تاریخی و بی‌سابقه به ۱۴۳ میلیون لیتر رسیده است.

بنزین ایران را بلعید/ روزانه یک پالایشگاه آبادان دود می‌شود!

برای درک عمق این فاجعه ملی، کافی است به تشبیه هولناک مدیرعامل این شرکت توجه کنیم: افزایش ۱۰ میلیون لیتری مصرف روزانه، “معادل کل ظرفیت تولید پالایشگاه استراتژیک آبادان” است. به عبارت دیگر، هر روز معادل تولید یک پالایشگاه غول‌پیکر در کشور دود شده و به هوا می‌رود؛ اتفاقی که اقتصاد ایران را در آستانه یک بحران بزرگ در حوزه انرژی قرار داده است.

پشت پرده هیولای بنزین‌خوار: چرا به اینجا رسیدیم؟

این مصرف سرسام‌آور، تصادفی نیست و ریشه در مجموعه‌ای از سیاست‌های غلط و مشکلات ساختاری دارد که سال‌هاست گریبان اقتصاد کشور را گرفته است:

  1. قیمت‌گذاری دستوری و بنزین ارزان: قیمت بنزین در ایران یکی از ارزان‌ترین‌ها در جهان است. این ارزانی غیرمنطقی، هیچ انگیزه‌ای برای مدیریت مصرف باقی نگذاشته و عملاً به پرمصرفی و اسراف، یارانه می‌دهد. در حالی که در سراسر جهان قیمت انرژی یک ابزار مدیریتی برای کنترل مصرف و حفظ محیط زیست است، در ایران به یک مسکن سیاسی تبدیل شده که هزینه‌های اقتصادی آن روز به روز سنگین‌تر می‌شود.

  2. قاچاق، زخم باز اقتصاد: اختلاف قیمت فاحش بنزین در ایران با کشورهای همسایه (افغانستان، پاکستان، ترکیه و عراق)، قاچاق سوخت را به یکی از سودآورترین تجارت‌های غیرقانونی تبدیل کرده است. بخش قابل توجهی از این مصرف ۱۴۳ میلیون لیتری، نه در باک خودروهای ایرانی، بلکه در آن سوی مرزها می‌سوزد و سرمایه ملی را به جیب قاچاقچیان سرازیر می‌کند.

  3. ارتش خودروهای پرمصرف: کیفیت پایین و مصرف بالای خودروهای داخلی، یکی دیگر از متهمان اصلی این پرونده است. در حالی که استانداردهای جهانی به سمت خودروهای هیبریدی و برقی با مصرف سوخت زیر ۵ لیتر در صد کیلومتر حرکت می‌کند، میانگین مصرف خودروها در ایران همچنان بالاست و این ارتش آهنی، بنزین یارانه‌ای را با ولع می‌بلعد.

پیامدهای ویرانگر: از بحران ارزی تا فرسودگی زیرساخت‌ها

ادامه این روند، پیامدهای ویرانگری برای اقتصاد خواهد داشت. مهم‌ترین خطر، تبدیل شدن مجدد ایران به واردکننده بنزین است. کشوری که با سرمایه‌گذاری‌های کلان در صنعت پالایشگاهی به خودکفایی و حتی صادرات بنزین رسیده بود، حالا در خطر بازگشت به دوران وابستگی و خروج میلیون‌ها دلار ارز برای تأمین بنزین مورد نیاز کشور قرار دارد.

علاوه بر این، توزیع روزانه ۱۴۳ میلیون لیتر سوخت، یک فشار خردکننده و ۲۴ ساعته بر شبکه توزیع، خطوط لوله، نفتکش‌ها و جایگاه‌های سوخت وارد می‌کند که به فرسودگی سریع زیرساخت‌های استراتژیک کشور منجر می‌شود. این یک جنگ فرسایشی علیه دارایی‌های ملی است که در سکوت خبری در حال وقوع است.

هرچند مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی از موفقیت در کاهش مصرف نفت‌گاز و ذخیره‌سازی مناسب سوخت مایع برای نیروگاه‌ها در آستانه زمستان خبر داده که نقطه مثبتی در کارنامه این شرکت است، اما این موفقیت نمی‌تواند سایه سنگین بحران بنزین را پنهان کند. بمب ساعتی مصرف بنزین در حال تیک تاک کردن است و اگر سیاست‌گذاران با تصمیمی شجاعانه و علمی به سراغ “مدیریت مصرف” از طریق اصلاح قیمت، توسعه حمل و نقل عمومی و مقابله جدی با قاچاق نروند، انفجار آن می‌تواند اقتصاد کشور را با چالشی به مراتب بزرگ‌تر از بحران‌های فعلی روبرو کند.

 

ارسال نظر