افشای راز موفقیت "طرح رویش" وزارت اقتصاد: اعتمادسازی یا طرحی برای ناامیدی؟
طرح رویش با هدف اعتمادسازی و تزریق نقدینگی به اقتصاد واقعی، داراییهای راکد بازار سرمایه را وارد چرخه مولد میکند.
یک کارشناس بازار سرمایه، هدف طرح جدید دولت برای به گردش درآوردن داراییهای راکد مردم، موسوم به "طرح رویش" را فعالسازی سرمایههای خاموش از جمله ارز، طلا و حتی رمزارزها عنوان کرد. این داراییها قرار است در قالب ابزارهایی نظیر اوراق مرابحه ارزی و صندوقهای تضمین، در بستر بازار سرمایه به کار گرفته شوند.
نقش بازار سرمایه در هدایت منابع
این کارشناس با اشاره به ظرفیتهای موجود در بازار سرمایه، بیان کرد که ابزارهای فعلی توانایی جذب این منابع و هدایت آنها به سمت بخش تولید را دارند. با این حال، وی بر لزوم تکمیلتر شدن این ابزارها و افزودن ابزارهای جدید برای افزایش اثربخشی طرح تأکید کرد.
اصلاح اقتصاد واقعی؛ پیششرط موفقیت ابزارهای مالی
تجریشی، ریشه مشکلات اقتصادی را نه در ابزارهای بازار سرمایه، بلکه در وضعیت اقتصاد واقعی دانست. وی معتقد است که تا زمانی که شرایط اقتصاد واقعی اصلاح نشود، ابزارهای مالی نیز نمیتوانند کارکرد مؤثر خود را ایفا کنند. به گفته او، اقتصاد واقعی مانند لوکوموتیو اصلی است که حرکت آن، سایر بخشها را به جلو میراند.
عوامل آسیبزا در اقتصاد واقعی
وی، شکاف بین نرخ ارز نیما و بازار آزاد، قیمتگذاری دستوری، بیثباتی در قوانین و مقررات، و اجرای ناعادلانه قوانین را از جمله عوامل ساختاری مؤثر بر آسیبدیدگی بخش واقعی اقتصاد برشمرد. این عوامل، جذابیت سرمایهگذاری در تولید را کاهش داده و منابع را به سمت داراییهای غیرمولد سوق داده است.
تجربه تلخ سپردهگذاری ارزی و لزوم اعتمادسازی
این کارشناس، سابقه منفی سپردهگذاری ارزی در نظام بانکی را یادآور شد و گفت که تجربه دریافت معادل ریالی با نرخ مصوب به جای ارز هنگام برداشت، موجب بیاعتمادی مردم شده است. وی تأکید کرد که در صورت انتشار اوراق ارزی، باید این طرح با اعتمادسازی واقعی همراه باشد، در غیر این صورت، حتی اعتماد اندک موجود نیز از بین رفته و طرح با شکست مواجه خواهد شد.
تأثیر طرح بر بازار سرمایه
تجریشی پیشبینی کرد که انتشار ابزارهای مالی جدید، به دلیل تزریق منابع مالی تازه به بازار سرمایه و تنوعبخشی به سبد محصولات نهادهای مالی، به گسترش این بازار منجر خواهد شد. این امر همچنین فرصتهای تازهای برای مدیران سرمایهگذاری جهت عرضه محصولات نوآورانه فراهم میکند.
اصلاح ساختار تأمین مالی، راهحل جامع نیست
وی در ادامه تصریح کرد که نباید تغییر ساختار تأمین مالی را راهحل همهی مشکلات دانست. نکته کلیدی، عملکرد صحیح کل اقتصاد است، نه بانکمحور یا بازارمحور بودن نظام تأمین مالی. وی با اشاره به نمونههای موفق در هر دو مدل در کشورهای دیگر، تأکید کرد که ناکارآمدی شاخصهای واقعی اقتصاد، موجب ناتوانی در هر دو مدل میشود.
راهحل پایدار: اصلاح بنیادین اقتصاد و بازگرداندن اعتماد
در جمعبندی، این کارشناس بازار سرمایه، راهحل پایدار را در گروی اصلاح بنیادین اقتصاد واقعی و بازگرداندن اعتماد عمومی دانست. وی افزود که اگر دولت قصد دارد داراییهای راکد مردم را به کار گیرد، باید ثبات سیاستگذاریها و نظارت دقیق را تضمین کند، در غیر این صورت، سرمایهگذاران ترجیح خواهند داد دارایی خود را خارج از چرخه اقتصادی حفظ نمایند.