مهریه در حقیقت، حق زن نیست
احتمالا بسیاری از زنان و البته مردان ایرانی از آنچه که در این مصاحبه درباره مهریه روایت میشود، اطلاعی ندارند. مثلا این که مهریه در حقیقت، حق زن نیست.
احتمالا بسیاری از زنان و البته مردان ایرانی از آنچه که در این مصاحبه درباره مهریه روایت میشود، اطلاعی ندارند. مثلا این که مهریه در حقیقت، حق زن نیست.
مهریه، یکی از کهنترین نهادهای حقوقی جهان، در ایران امروز به نماد تنش میان عشق، قانون و اقتصاد تبدیل شده است. یعتنی چیزی که برای ایجاد مِهر بنا نهاده شده، حالا ابزار مهمی علیه عشق و مهر در خانواده هاست.
مهریه در قوانین ایران، از عندالمطالبه و عندالاستطاعه هم پیشتر و فراتر است، و مِلک زن تلقی میشود. این معنای وسیع تر دارد و بر اساس آن، از لحظه عقد، زن برای مِلک و دارایی خود میتواند هر تصمیمی بگیرد، بدون آن که بحث به مرحله عندالمطالبه یا عندالاستطاعه بودن برسد؛ حتی اگر زنی بدکاره و شهره باشد.
آنچه در آغاز روایت شد، بخشی از محتوای صحبتهای دکتر آیدین اَشترانی، استاد حقوق کیفری و جرمشناسی دانشگاه مونپلیه فرانسه، در گفتوگو با خبرنگار سرویس اجتماعی تابناک، درباره مهریه در قوانین ایران است.
این، گزیده روایت تاریخی و حقوقی، نویسنده کتابهای متعدد از جمله «مختصر حقوق خانوادههای تطبیقی» و مسلط به چندین زبان دنیا همچون فرانسه، انگلیسی، یونانی و ترکی استانبولی، است که تاکید دارد با مطالعه از منابع اصلی، ابعاد تازهتری از مهریه ارائه میکند.
اظهارات آیدین اَشترانی، استاد حقوق:
تاریخچه مهریه در حقوق باستان و اروپا (از پیش از ادیان تا قرن سیزدهم میلادی)مهریه نهادی بسیار کهن است که پیشینه آن به پیش از ظهور ادیان توحیدی بازمیگردد. در حقوق باستان، «مهر» یا «مهر موجّل» (مهریه با مهلت و بدون مهلت)، «محرالمثل» یا «محرالمسمی»، یک اصطلاح حقوق باستان است که بر قسمتی از مال شوهر اطلاق میشد و شوهر آن را برای زن ذخیره میکرد تا زن پس از مرگ شوهر بتواند به زندگی ادامه دهد. وارث مهر نامیده میشد و مهر یک عنصر اساسی زناشویی در حقوق باستان بوده است. تعریف مهر در انسانشناسی خویشاوندی: اموالی که در هنگام عقد نکاح از سوی شوهر به زن اعطا میگردد. در حقوق باستان اروپا، مهر اساساً «حق انتفاع تخصیصیافته عرفی به بیوهگان» از اموال متوفی بود. ریشه آن به اقوام ژرمن بازمیگردد.
فیلیپ آگوست در سال ۱۲۱۴ میلادی با فرمان خود قانونی وضع کرد که بیوهگان نصف دارایی شوهر را ببرند. هنری دوم پادشاه انگلستان نیز چیزی مشابه داشت با تفاوت یکسوم اموال. ماهیت آن «عطیه» (هدیه بار معنوی) بود نه بخشش مجانی. تعهدی بود که زوج در زمان عقد برای تأمین امرار معاش زن به ذمه میگرفت؛ حتی اگر شوهر پیش از زن فوت میکرد، زن حق انتفاع داشت. شرط اصلی وقوع عقد نکاح بود و در همه شهرستانهای اروپا اجرا میشد مگر استثنائاتی مانند سنتوم در فرانسه که فقط برای اشرافزادهها بود. سهم مهر از یکسوم تا نصف اموال شوهر متفاوت بود و به اموال منقول و غیرمنقول بستگی داشت. در مواردی مانند پاریس، اموال بالفعل موجود در هنگام عقد یا ارثبریشده در دوران زوجیت موضوع مهر بود.