تهاتر جدید ایران با چین
موضوع ورود ۳۰ هزارمگاوات برق تجدیدپذیر به مدار تا پایان دولت چهاردهم، یکی از شعارهای دولت چهاردهم اسا و تامین مالی این طرح همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد. در همین زمینه، اخیرا رئیس کمیته انرژیهای تجدیدپذیر خبر از تهاتر نفت برای تامین مالی ۱۰ میلیارد دلاری این طرح داده است.
حرکت به سمت انرژیهای تجدیدپذیر، شاید یکی از مهمترین اقدامات برای نجات زمین و کاهش انتشار کربن باشد. اما نکته مورد توجه آن است که راهکارهای زیستمحیطی بدون توجه به اقتصاد جهانی و مسائل ژئوپلیتیکی و اقتصاد سیاسی منطقه، نمیتواند سدی در برابر تغییرات اقلیمی و انتشار کربن باشد.
ایران اکنون با تحریمهای متعدد بینالمللی روبهروست. این موضوع ایران را وادار کرده که نفت خود را با تخفیفهای هنگفت به کشورهای خریدار بفروشد. البته اکنون بیش از ۹۰ درصد نفت ایران را چین میخرد و مشتریهای نفتی ایران به دلیل افزایش تحریمها کاهش پیدا کردهاند.
در همین زمینه باید گفت که به دنبال تحریمهای بینالمللی و نپیوستن ایران به FATF، وصول درآمد نفتی به امری دشوار تبدیل شده است. از این رو، ایران به تهاتر روی آورده و در ازای نفت، عمدتا کالا وارد میکند. به نظر میرسد که یکی از این کالاها، پنلهای خورشیدی باشد.
بر همین اساس، آن طور که ایلنا گزارش داده، کریم کبیری، رئیس کمیته انرژیهای تجدیدپذیر، در مورد تحقق اهداف احداث ۳۰ هزار مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر تا سه سال آینده عنوان کرد: برای تحقق این امر باید هر سال ۱۰ هزار مگاوات نیروگاه احداث شود تا این پروژه به اهداف مورد نظر خود برسد و در این زمینه مهمترین موضوع تامین مالی است. اگر منابع مالی مورد نیاز برای هر مگاوات تقریبا ۳۵۰ هزار یورو در نظر گرفته شود، برای ۳۰ هزار مگاوات ۱۰ میلیارد دلار مورد نیاز است که با تهاتر نفت و یا هر مسیر دیگر باید تامین شود.
نکته مورد توجه در این اظهارات، اشاره به تهاتر نفت با تجهیزات نیروگاههای تجدیدپذیر است. البته با توجه به روند فروش پنلهای خورشیدی و سرآمد بودن چین در فروش پنلهای خورشیدی، به نظر میرسد که یکی از جدیترین گزینههای ایران تهاتر نفت با پنلهای خورشیدی است.
تهاتر نفت با پنل خورشیدی!
به دلیل افزایش تحریمهای بینالمللی، نوع فروش نفت ایران متفاوت شده است. بخشی از درآمد فروش نفت به چین، به صورت تهاتری اتفاق میافتد. در برخی مواقع هم پول نفت نقدا وارد کشور میشود و کارهای دیگری با آن انجام شود و آن جا نیز هزینه انتقال بسیار بالاست.
این موضوعات، از مواردی هستند که پیشتر فرشید شکرخدایی، رئیس کمیسیون تامین مالی اتاق بازرگانی ایرانعنوان کرده بود.
به گفته او، در هنگام انتقال وجه پول نفت به داخل کشور دو آسیب وجود دارد. یک موضوع این است که اگر کالا وارد شود، کالا از محل منابع ایران در کشور مقصد حساب میشود. برای مثال هندیها برنج و چینیها خودرو و موارد دیگری به جای نفت به ما میدهند.
به اعتقاد شکرخدایی در قبال این تجارت، اهرم فشاری اتفاق نمیافتد. یعنی برای مثال اگر ایران ۱۰ میلیارد دلار اهرم فشار داشته باشد، با یک لانگ کردیت ۵۰ میلیارد دلاری میتواند واردات انجام دهد. اما این کشورها بهویژه چین، عین همان مبلغ را اعتبار میدهند و حتی دو برابر نیز حاضر نیستند خط اعتباری باز کنند. آنها از پول خود ایران به ایران کالا میدهند و با توجه به این شرایط، امکان چانهزنی بر سر تخفیف وجود ندارد.
با توجه به این موضوع باید گفت که ایران هم نفت را ارزان میفروشد و هم پول نفت به سختی وارد کشور میشود. به همین جهت، عمدتا نفت با کالاهای دیگر تهاتر میشود.
درحالحاضر چین، در بخش انرژیهای تجدیدپذیر سرمایهگذاری کلانی انجام داده و در تولید و استفاده از انرژی خورشیدی در جهان پیشتاز است. چین اکنون بزرگترین صادرکننده پنلهای خورشیدی جهان محسوب میشود و پنلهای خورشیدی را با قیمتهای ارزانی عرضه میکند. از این رو، به نظر میرسد که چین در حال تهاتر پنلهای خورشیدی با ایران است.
آیا ۳۰ هزارمگاوات برق میتواند در دولت چهاردهم وارد مدار شود؟
پیشتر آرش نجفی، رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران، در گفتوگو با تجارتنیوز درباره ورود ۳۰ هزارمگاوات برق تجدیدپذیر به مدار توضیح داد: کشورهایی مانند چین با نرخ بسیار مناسب و در وسعت کلان به تمام دنیا پنل عرضه میکنند و میفروشند. از این رو، بهرهگیری از این پنلها کاملاً بهصرفه است، چراکه سرعت نصب، راهاندازی و بهرهبرداری از آنها بسیار جذاب است. درحالحاضر، تمامی پنلهای وارداتی از کشور چین خریداری و برخی از آنها در داخل تولید میشود.
وی افزود: وارد مدار شدن ۳۰ هزار مگاوات برق تجدیدپذیر تا پایان دولت چهاردهم شبیه یک آرزو و رویاست. در واقع، زیرساخت و ظرفیت لازم برای این کار وجود ندارد. موضوع فقط ساخت پنل خورشیدی نیست. باید زیرساخت انتقال برق هم وجود داشته باشد و به نظر میآید این زیرساخت فعلاً وجود ندارد، اما اگر تمام امکانات کشور محقق شود، میتوان احتمالا ۱۵ تا ۲۰ هزار مگاوات را وارد مدار کرد.
اقتصاد سیاسی انرژیهای تجدیدپذیر
با توجه به موضوعات بیان شده باید گفت که حرکت به سمت انرژیهای تجدیدپذیر امری ضروری است. به خصوص در ایران که کشوری وابسته به نفت و گاز بوده و حتی بیش از ۷۰ درصد برق موردنیاز کشور از طریق نیروگاههای حرارتی تامین میشود.
اما نکته مورد توجه آن است که کاهش کربن در کشورها، مستقیما وابسته به شرایط اقتصادی-سیاسی آن کشورهاست. ایران به عنوان یک منطقه نفتخیز و تحریمشده، در شرایطی میتواند به فکر استفاده پایدار از انرژیهای تجدیدپذیر باشد که منابع مالی موردنیاز و ثبات اقتصادی وجود داشته باشد.
درحالحاضر، ایران نمیتواند نفت خود را مانند دیگر کشورها بفروشد و از روشهایی برای دور زدن تحریمها استفاده میکند. اگر موضوع واردات پنلهای خورشیدی تنها به تهاتر با نفت گره خورده باشد، امری است که باید به آن توجه شود. چرا که این موضوع در واقع از سر ناچاری اتفاق افتاده و با برنامهریزی مشخص رخ نداده است.
استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر مستلزم سرمایهگذاری در تمامی مراحل تولید، توزیع و انتقال است و مادامی که به تمامی زنجیره توجه نشود، صرف خرید پنل خورشیدی نمیتواند انتشار کربن را کاهش دهد و از طرف دیگر تولید برق در کشور را افزایش دهد. برایگذار پایدار به سمت انرژیها تجدیدپذیر، باید به مسائل کلان کشور یعنی تحریمها، شیوه حکمرانی و شیوه تولید نیز توجه شود.