سرآمد انتخاب هوشمندانه

اختصاصی سرانه؛

تنفس مصنوعی به شهر مرده/ چرا نفس تهران هنوز سنگین است؟

با آغاز موج تازه آلودگی در تهران، تعطیلی مدارس، اجرای طرح زوج‌و‌فرد از درِ منزل و تشدید برخورد با خودروهای دودزا، بار دیگر به دستور کار مدیریت شهری بازگشته است. اما در حالی که این تصمیمات برای «مهار هوای آلوده» اجرا می‌شود، واقعیت میدانی حکایت از آن دارد که شاخص‌ها تنها به طور موقت کاهش یافته و چند روز بعد دوباره در وضعیت قرمز قرار می‌گیرند. شهروندان حالا می‌پرسند: تا کِی می‌توان با «تعطیلی مقطعی» سراغ بحران مزمن رفت؟

تنفس مصنوعی به شهر مرده/ چرا نفس تهران هنوز سنگین است؟

در هفته‌های اخیر، افزایش غلظت ذرات معلق زیر ۲.۵ میکرون باعث شد کیفیت هوا در پایتخت و چند کلان‌شهر دیگر در وضعیت «ناسالم برای همه گروه‌ها» قرار گیرد. در پاسخ، کمیته اضطرار آلودگی، تصمیم به تعطیلی ادارات و مدارس، و همچنین اعمال طرح زوج و فرد از درب منزل گرفت.

اما این پرسش همچنان بی‌پاسخ مانده است که آیا تعطیلی، واقعاً به کاهش آلودگی کمک می‌کند یا صرفاً عدد شاخص را برای چند ساعت پایین می‌آورد. داده‌های سامانه پایش هوا در سال‌های گذشته نشان می‌دهد که اجرای هم‌زمان تعطیلی و محدودیت تردد، تنها بین ۵ تا ۱۰ درصد از تعداد روزهای آلوده را کاسته، درحالی‌که منابع اصلی آلودگی یعنی خودروهای فرسوده، ناوگان حمل‌ونقل عمومی و سوخت غیراستاندارد تغییر محسوسی نداشته‌اند. به بیان ساده‌تر، تصمیمات اضطراری بیشتر به «توقف موقت تولید آلودگی» شباهت دارد تا درمان علت آن.

زوج و فرد از درب منزل؛ مسکنی برای شهر بیمار

محدودیت تردد از درب منزل که در قالب «نسخه جدید طرح زوج و فرد» اجرا می‌شود، از لحاظ نظری می‌تواند حجم ترافیک را کاهش دهد، اما در عمل، بخش زیادی از مردم با خودروی دوم یا استفاده از پلاک‌ دیگر، عملاً آن را دور می‌زنند. تجربه سال‌های گذشته نشان می‌دهد که اجرای این طرح بدون اصلاح ساختار حمل‌ونقل عمومی، به افزایش نارضایتی طبقه متوسطی منجر می‌شود که نه خودروی دوم دارند و نه از شبکه حمل‌ونقل ارزان و مطمئن برخوردارند.

از سوی دیگر، ترافیک لزوماً کاهش نمی‌یابد؛ بلکه به سمت مسیرهای خاص و ساعات غیرمحدود منتقل می‌شود. کارشناسان محیط‌زیست معتقدند اگر هدف، کاهش واقعی آلاینده‌هاست، باید سیاست محدودیت تردد با توسعه مترو، بهبود کیفیت سوخت و خروج فوری خودروهای فرسوده همراه شود. در غیر این صورت، طرح زوج و فرد بیشتر نقش یک «نمایش مدیریتی برای آرام کردن افکار عمومی» را ایفا می‌کند تا راه‌حل علمی.

جریمه‌ها و بازدارندگی از جنس هشدار؟

افزایش جریمه خودروهای فاقد معاینه فنی و موتورسیکلت‌های دودزا تصمیمی است که در ظاهر جنبه بازدارنده دارد، اما نظام فعلی نظارت و اعمال قانون، همچنان با ضعف اجرا مواجه است. آمارها نشان می‌دهد بیش از دو میلیون وسیله نقلیه فرسوده در محدوده پایتخت تردد دارند که بخش عمده آنها با هزینه کم قابل بازسازی یا اسقاط‌اند، ولی فرآیند اقتصادی این جایگزینی هنوز به‌صرفه نیست.

در غیاب نظارت مؤثر، جریمه‌های تکرارشونده نیز تأثیر قابل‌توجهی در کاهش آلودگی نداشته است. اجرای ناقص معاینه فنی و فروش عادی سوخت بی‌کیفیت، عملاً تأثیر جریمه را خنثی می‌کند. از همین‌روست که بسیاری از تحلیلگران، سیاست فعلی برخورد با خودروهای آلاینده را به «نوشتن نسخه خوب برای بیماری که دارویش در بازار نیست» تشبیه می‌کنند.

منطق تکرار تصمیمات موقت

چرخه تصمیمات تکراری در آلودگی هوا  از تعطیلی‌ها تا طرح‌های ترافیکی  نشانه‌ای از غیبت سیاستی بلندمدت در حکمرانی شهری است. اجرای مکرر طرح‌های مشابه، بدون اصلاح نظام سوخت یا نوسازی ناوگان عمومی، نتیجه‌ای ندارد جز تداوم وضع موجود. در حالی‌که در بسیاری از کشورها، کنترل پایدار آلودگی هوا از تغییر سوخت پتروشیمی‌ها و کارخانه‌ها آغاز شده، در ایران همچنان تمرکز اصلی بر خودروهای شخصی و تعطیلی دوره‌ای است.

کارشناسان حمل‌ونقل تأکید دارند که چاره اصلی در طراحی انگیزه‌های اقتصادی و مالیاتی برای اصلاح رفتار مصرف سوخت و جایگزینی خودروهای پاک است، نه تنظیم بخشنامه‌های کوتاه‌مدت. شهر تهران درحالی‌که بیش از ۴ میلیون خودرو فعال دارد، فقط با کمتر از هزار دستگاه اتوبوس استاندارد یورو ۶ کار می‌کند؛ آماری که خود گویای عمق مسئله است.

سخن پایانی

تجربه سال‌های اخیر نشان داده که هیچ کلان‌شهری با «تعطیلی و طرح ترافیک» از بحران آلودگی نجات نیافته است. ریشه مشکل در ترکیبی از ناکارآمدی سوخت، فرسودگی ناوگان و عدم توازن میان رشد جمعیت و زیرساخت حمل‌ونقل عمومی است. کاهش پایدار آلودگی، جز با اصلاح ساختاری ممکن نیست؛ اصلاحی که از پالایشگاه‌ها آغاز می‌شود و به خیابان‌ها می‌رسد. شاید اجرای طرح‌های محدودکننده در کوتاه‌مدت ضروری باشد، اما آنچه تهران نیاز دارد، نه «تعطیلی برای تنفس»، بلکه «برنامه‌ای برای زنده ماندن» است.

 

ارسال نظر