رشد هر روزه بهای اسکناس امریکایی در بازار آزاد و تفاوت نرخ آن با بهای دلار نیمایی به چالشی جدی برای فعالان صنعتی بدل شده است. در چنین شرایطی اصلاح سیاستهای ارزی کشور به کلافی در همپیچیده بدل شده و اصلاح آن بسیار پیچیده است. کلافی که یک سر آن به رانت برای عدهای و سر دیگر آن به گرانی هر روزه و مداوم محصولات نهایی بدل میشود. درحالحاضر نیز ۱۰ انجمن بزرگ تولیدی در نامهای خطاب به رهبر معظم انقلاب نسبت به سیاستهای بانک مرکزی گلایه کرده و درخواست واقعیسازی نرخ دلار نیمایی را مطرح کردهاند. بااینوجود باید اقرار کرد که در شرایط تورمی حاکم بر اقتصاد ایران، افزایش مجدد نرخ دلار نیمایی نیز درنهایت برای مدت طولانی نتیجهبخش نیست. بنابراین باید برای اصلاح اساسی امور در مسیر اصلاح اساسی اقتصاد گام برداشت.
این ۱۰ انجمن دست بهکار شدند
۱۰ انجمن بزرگ با انتقاد از سیاستهای بانک مرکزی در سرکوب نرخ ارز صادراتی و گواهی سپرده ۳۰ درصدی، خواستار واقعیسازی نرخ ارز نیما بهصورت شناور مدیریت شده از رهبری شدند. ۱۰ انجمن بزرگ تولیدی در نامهای به رهبری، اعلام کردند: در شرایط جنگ اقتصادی و تلاش همه جانبه صنعتگران و کارآفرینان و بازرگانان در راستای حفظ و تعالی جایگاه کشور و همچنین رفع تنگناها و گلوگاههای زنجیرهای تامین کالاها و خدمات موثر بر معیشت آحاد جامعه، استمرار برخی سیاستها از سوی متولیان انتظام امور اقتصادی موجب کاهش انگیزه تولید و مانع مشارکت مردمی میشود.
یکی از موانع جدی پافشاری بر فروش ارز حاصل از صادرات به نرخ سرکوب شده و بسیار پایینتر از نرخ شناور ارز است. این سیاست که بارها شکست در سنوات گذشته تکرار شده و همواره مورد انتقاد متخصصان و جناب رئیسی در بدو تشکیل دولت قرار گرفته بود به مثابه تنبیه صادرکنندگان و تشویق واردکنندگان ایرانی در بازارهای صادراتی است.
تحمیل خسارت جدی به بخش تولید
فعالان بخش تولید تداوم سیاستهای اتخاذ شده از سوی بانک مرکزی را زمینهساز تحمیل خسارت جدی به بخش تولید، صادرات، توزیع گسترده رانت و از میان رفتن منافع صنعتگران میدانند. سیاستی که تداوم آن تولید را متضرر میکند و آسیبهای جدی ناشی از آن، درنهایت اقتصاد کشور را نشانه خواهد گرفت.
بر همین اساس نیز خواستار آن هستند که از یکسو واقعیسازی نرخ ارز در سامانه نیما مبتنی بر نرخ شناور مدیریت شود. در همینحال اعطای تسهیلات برای بخشهای غیر مولد محدود شود و تولیدکنندگان واقعی اقتصاد ملی بتوانند تا حد ممکن و با رعایت مقررات منصفانه به اعتبارات بانکی دسترسی داشته باشند.
خروج از صرفه اقتصادی
آریا صادقنیت حقیقی دبیر سندیکای صنایع آلومینیوم در اینباره اظهار کرد: بازگشت دلار صادراتی با نرخ ارز نیمایی تولید صنایع پاییندستی را از صرفه اقتصادی، خارج کرده است. گویی دولت به دنبال دریافت حقحساب از این صنایع است. الزام صادرکنندگان به بازگشت ارز حاصل از صادرات با بهای دلار نیمایی درحالیاست که مواد اولیه موردنیاز تولید این واحدها با احتساب نرخ دلار در بازار آزاد خریداری میشود.
حقیقی گفت: مسئولان مدعی هستند بعای مواد اولیه تولید بسیاری از صنایع در بورس کالا با احتساب نرخ دلار نیمایی، قیمتگذاری میشود. اما در واقعیت تنها نرخ پایه با احتساب نرخ دلار نیمایی و بهای فروش این محصول در بازار آزاد، قیمتگذاری میشود. اما درنهایت مهندسی عرضه این محصولات در بورس کالا، رقابت گستردهای را برای خرید این محصولات، ایجاد میکند، تاجاییکه باید ادعا کرد در نرخ نهایی فروش، بهای دلار در بازار آزاد، لحاظ خواهد شد. در همین حال سیاستگذاران چشمان خود را به روی واقعیت بستهاند و با انکار این شرایط، صادرکنندگان را موظف به بازگشت ارز حاصل از صادرات با نرخ دلار نیمایی میکنند. در ادامه دلار صادراتی ما در اختیار واردکنندگان قرار میگیرد تا محصولات مشابه را به کشور وارد و به رقیب جدی ما بدل شوند. گویی سیاستگذاران از هیچ تلاشی برای از میان بردن تولید، کوتاهی نمیکنند.
انتقاد فعالان صنایع پاییندستی
بدون تردید انتقاد فعالان صنایع پاییندستی بهجا است، اما نباید فراموش کرد که تغییر سیاستهای ارزی دولت درنهایت میتواند امتیازاتی که در اختیار برخی صنایع قرار میگیرد را بیش از پیش افزایش دهد. صنایع بالادستی که عموما در رده شرکتهای خصولتی قرار دارند، در تمام این سالها از امتیازات ویژهای در روند فعالیت خود برخوردار بودهاند. حال با تغییر شرایط دوباره امتیازات بیشتری در اختیار این صنایع رانتی قرار خواهد گرفت. در همینحال شاهد گرانتر شدن هر روزه محصولات نهایی و تحمیل فشار جدی به مردم خواهیم بود.
همین نامه نیز سبب شد تا یاسر جبرائیلی عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و رئیس مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی دبیرخانه مجمع تشخیص در شبکه اجتماعی خود بنویسد: سال گذشته همین جمع توانستند ابراهیم رئیسی را همراه کنند که نرخ تسعیر را از دلار ۲۸۵۰۰ به دلار نیما تغییر دهد. منظورشان این است که اولاً دلاری که با صادرات بهدست میآورند، به جای ۴۰ هزار تومان، ۶۲ هزار تومان بفروشند. ثانیا قیمتهای جهانی محصولاتشان را به جای اینکه در دلار ۴۰هزارتومان ضرب کنند، در دلار ۶۲هزارتومان ضرب کرده و به ملت بفروشند.»