او که سومین حضور انتخاباتی خود را تجربه میکند دو روز پیش افزایش فروش نفت در دولت آقای رئیسی را به حساب طرح خود گذاشته و گفته بود بر اساس آن طرح از ۳۰۰ هزار بشکه در روز به یک میلیون و نیم بشکه در روز رساندیم به جای تکرار آن ادعا موضوعی دیگر را مطرح کرد. تغییر موضع درباره نفت البته تنها تفاوت او در برنامه تازه با قبلی نبود. جلیلی چهارشنبه شب لباس سیاه عزای مرحوم رئیسجمهوری فقید را هم از تن به درآورده و پیراهن سفید پوشیده و ظاهرا آمادۀ مناظرهها شده بود.
جدای این حاشیه و دربارۀ ایدۀ او یک کارشناس اقتصادی گفت: سخنان جلیلی مثل این است که یک کشاورز گندم بگوید اصلا چرا گندم بفروشم؟ گندمها را به آرد و بعد نان تبدیل میکنم و با نرخ بالاتر میفروشم. مشکل اما این است که دولت مشتری گندم اوست نه مشتری نانی که میخواهد طبخ کند تازه اگر این کار را انجام دهد!
دربارۀ سخنان دو روز قبل او که افزایش فروش نفت را به حساب طرح ارائه شده دولت سایه به مرحوم رئیسجمهوری فقید گذاشته بود نیز این نکته گفتنی است که بعد از شروع جنگ اوکراین امریکا چشم خود را به روی فروش نفت ایران به چین بست تا بازار ملتهب نشود و اگر ترامپ بازگردد و جنگ اوکراین خاتمه یابد اوضاع به روال سابق بازمی گردد و آن وقت آقای جلیلی میتواند با خیال آسوده نفت فروش نرفته یا انبار شده روی کشتیها را به فرآورده تبدیل کند!
دیدگاههای تخیلی سعید جلیلی و لحن و چهرۀ سرد و خشک او اما از نظر برخی به سود نامزدهای دیگر است. چون انگیزۀ رأی به رقیبان او را ایجاد میکند و این اشاره هم لازم است که گاه جلیلی فراموش میکند سه سال از عمر دولت مرحوم رئیسی میگدرد و به نظر میرسد برخی از مسائلی که طرح میکند از روی جزوه ۱۴۰۰ است به گونهای که دربارۀ کارخانۀ هپکو آماری از کاهش تولیدات داد و بعد به یاد آورد در ذهن بیننده این پرسش شکل میگیرد که چرا در این زمینه به آقای رئیسجمهوری فقید طرح و مشاوره نداده بود و بلافاصله اضافه کرد البته در دولت آقای رئیسی در حال اصلاح بودند.