هشت سخنرانی جنجالی در تاریخ ۸۰ ساله سازمان ملل
جلسات مجمع عمومی سازمان ملل، بهویژه مناظرههای آن، عالیترین محفل دیپلماتیک دنیاست؛ جایی که دولتهای سراسر جهان دور هم جمع میشوند و مواضعشان را درباره مسائل روز بینالمللی مطرح و مهمتر از آن تلاش میکنند موضوعهایی را که در دستور کارشان است برجستهتر کنند.

جلسات مجمع عمومی سازمان ملل، بهویژه مناظرههای آن، عالیترین محفل دیپلماتیک دنیاست؛ جایی که دولتهای سراسر جهان دور هم جمع میشوند و مواضعشان را درباره مسائل روز بینالمللی مطرح و مهمتر از آن تلاش میکنند موضوعهایی را که در دستور کارشان است برجستهتر کنند.
هرچند به طور میانگین هر سال کمی بیش از ۱۰۰ رئیسجمهور یا رهبر به همراه دهها وزیر خارجه و دیگر مقامهای بلندپایه در این مراسم شرکت میکنند ولی فقط شمار اندکی موفق میشوند سخنانشان را فراتر از مرزهای کشور یا حوزههای نفوذ خودشان، ببرند.
همزمان با هشتادمین سالگرد تأسیس سازمان ملل متحد، نگاهی به تأثیرگذارترین سخنرانیهایی میاندازد که در مجمع عمومی ایراد شدهاند.
طولانیترین سخنرانی فیدل کاسترو که رکورد گینس را شکست
سپتامبر ۱۹۶۰، تنها ۱۹ ماه پس از پیروزی انقلاب کوبا، فیدل کاسترو در مجمع عمومی سازمان ملل حاضر شد و نامش را در کتاب رکوردهای جهانی گینس ثبت کرد.
سخنرانی او ۴ ساعت و ۲۹ دقیقه طول کشید که طولانیترین در کل تاریخ سازمان ملل به شمار میرود.
فیدل کاسترو جملاتش را اینگونه آغاز کرد: «گرچه ما به سخنرانیهای طولانی شهرت داریم اما نگران نباشید. تمام تلاشم را میکنم که کوتاه صحبت کنم. »
با این که نوبت سخنرانی خودش نبود اما توجهها را به خودش جلب کرد.
خروشچف کفشش را کجا روی میز کوبید؟
۱۳ اکتبر ۱۹۶۰، نیکیتا خروشچف، رهبر وقت شوروی، به سخنرانی نماینده فیلیپین که اتحاد جماهیر شوروی را به «بلعیدن» کشورهای اروپای شرقی و سلب حقوق آنها متهم کرده بود، بهشدت واکنش نشان داد.
آقای خروشچف ابتدا با هر دو مشت به میز کوبید و سپس لنگه کفش خود را از پای راستش درآورد و شروع به کوبیدن آن روی میز کرد.
ویلیام تابمن، مورخ و نویسنده کتاب «خروشچف: یک مرد و دورانش»، روایتهایی را گردآوری کرده که طبق آن به نوعی قضیه کوبیدن کفش روی میز رد شده است و ادعا میکند که او کفش را به شکلی تهدیدآمیز در هوا بالا برده و بدون کوبیدن روی میز گذاشته است.
در هر صورت، از آن روز به بعد، پرتکرارترین سؤالی که گردشگران از بازدیدکنندگان مجمع عمومی میپرسند این است: «خروشچف کفشش را کجا روی میز کوبید؟»
عرفات، یک دست اسلحه و یک دست شاخه زیتون
در ۱۳ نوامبر ۱۹۷۴، یاسر عرفات به عنوان رئیس سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف)، به درخواست جنبش عدم تعهد برای سخنرانی در مجمع عمومی دعوت شد.
حضور او در سازمان ملل به دلیل اقدامات خشونتآمیز اعضای سازمان آزادیبخش فلسطین مانند قتل و گروگانگیری ورزشکاران در المپیک ۱۹۷۲ مونیخ بود که باعث ایجاد تنش و نگرانی در اسرائیل و دیگر کشورها شده بود.
عرفات در سخنرانیاش از سازمان آزادیبخش فلسطین دفاع کرد و اقداماتش را بخشی از یک مبارزه مسلحانه خواند. او خواستار تشکیل یک کشور مستقل ملی برای فلسطینیها شد.
سخنرانی او با این جمله به پایان رسید: «من شاخه زیتون در یک دست و اسلحه یک رزمنده راه آزادی را در دست دیگر دارم. نگذارید شاخه زیتون از دستم بیفتد.»
پس از این سخنرانی، سازمان آزادیبخش فلسطین جایگاه ناظر را در سازمان ملل بهدست آورد و مجمع عمومی، حق فلسطینیها را برای تعیین سرنوشت به رسمیت شناخت.
ایدی امین حاضر نشد به انگلیسی حرف بزند
ایدی امین سال ۱۹۷۵ و تنها چهار سال پس از این که با کودتا قدرت را در اوگاندا بهدست گرفت، در مجمع عمومی سازمان ملل شرکت کرد.
او در سخنرانیاش گفت که به زبان انگلیسی (که کاملاً به آن مسلط بود) صحبت نخواهد کرد زیرا آن را زبانی امپریالیستی و استعماری میداند. به همین دلیل، او از نماینده دائم خود در سازمان ملل خواست تا متن سخنرانیاش را به انگلیسی بخواند.
در آن متن، آقای امین سازمان عفو بینالملل را متهم کرد که با ادعای نقض حقوق بشر، به ۱۰۰ کشور جهان تهمت زده است و همچنین گفت که این سازمان غیردولتی با شایعات بیاعتبار و دسیسههای جنایتکاران در تبعید اداره میشود.
تخمین زده میشود که در طول دوران حکومت او، حدود ۳۰۰ هزار نفر کشته یا ناپدید شدند.
چاوز و ملاقات با شیطان
«دیروز شیطان اینجا بود. درست در همین مکان. هنوز هم بوی گوگرد میآید. پشت همین میز، جایی که از من خواستهاند سخنرانی کنم.» این جملات از هوگو چاوز، رئیسجمهور وقت ونزوئلا، به یادماندنیترین بخش مجمع عمومی سال ۲۰۰۶ بود.
این عبارت که چاوز برای اشاره به جرج دبلیو بوش، رئیسجمهور وقت امریکا، به کار برد، سرتیتر خبرهای سراسر جهان شد.
در آن سخنرانی، رهبر ونزوئلا همچنین خواندن کتاب «هژمونی یا بقا» (Hegemony or Survival) نوشته نوام چامسکی، روشنفکر امریکایی، را توصیه کرد. این اشاره باعث شد کتاب چامسکی به رتبه اول فهرست پرفروشترین کتابهای آمازون برسد.
قذافی و فهرست گلایههایش
معمر قذافی سال ۱۹۶۹ در لیبی به قدرت رسید ولی نخستین حضورش در مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۲۰۰۹ بود.
او در یک سخنرانی ۱۰۰ دقیقهای، فهرستی طولانی از مطالباتش را مطرح کرد که بیشتر آنها مربوط به شورای امنیت بود که حکومت او را با القاعده مقایسه کرده بود. او گفت: «نباید آن را شورای امنیت نامید و باید گفت، شورای ترور.»
قذافی همچنین اتهامات متعددی به ایالات متحده زد، از جمله این که امریکا مسئول ساختن ویروس موسوم به آنفولانزای خوکی است و در روایت رسمی ترور جان اف کندی، رئیسجمهور اسبق امریکا، ایجاد شبهه کرد.
حضور قذافی در نیویورک در خارج از سازمان ملل نیز مورد توجه قرار گرفت، چرا که او پس از چندین درخواست ناموفق، توانست اجازه برپایی چادر بزرگ عشایری خود را در زمینی متعلق به دونالد ترامپ در حومه شهر بهدست آورد.
نظریه احمدینژاد درباره ۱۱ سپتامبر و اعتراض ۳۳ هیات دیپلماتیک
اگر فرض کنیم در مورد آنچه در حملات ۱۱ سپتامبر در واشنگتن و نیویورک رخ داد، نظریههای گوناگون کافی وجود نداشت، محمود احمدینژاد، رئیسجمهور وقت ایران، در نشست مجمع عمومی سال ۲۰۱۰ تصمیم گرفت برداشت و نظریه خودش را هم به آنها اضافه کند.
او گفت: «بخشهایی در داخل دولت امریکا، حملات [سال ۲۰۰۱] را برای معکوس کردن زوال اقتصادی، بهبود موقعیتشان در خاورمیانه و نجات رژیم صهیونیستی اسرائیل، مهندسی کردند.»
در اعتراض به این سخنان، نمایندگان ۳۳ هیات دیپلماتیک، از جمله تمام اعضای اتحادیه اروپا، کانادا، استرالیا، نیوزیلند و کاستاریکا سالن را ترک کردند.
ترامپ قول داد کره شمالی را نابود کند
۱۹ سپتامبر ۲۰۱۷، دونالد ترامپ در نخستین سخنرانیاش به عنوان رئیسجمهور امریکا در مجمع عمومی سازمان ملل، بهشدت از برنامه هستهای کره شمالی انتقاد و آن کشور را به «نابودی کامل» تهدید کرد.
او گفت: «هیچ ملتی روی کره زمین دوست ندارد ببیند که این گروه جنایتکار به سلاحهای هستهای و موشکی مسلح شده است. ایالات متحده قدرت و صبر لازم را دارد اما اگر مجبور به دفاع از خود یا متحدانش شود، هیچ راهی جز نابودی کامل کره شمالی باقی نخواهد ماند.»
«مرد موشکی [اصطلاحی که برای اشاره به کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی، به کار برد] در حال انجام یک مأموریت انتحاری است، هم برای خودش هم برای رژیمش. ایالات متحده آماده، مایل و قادر به انجام این کار است اما امیدواریم که هرگز نیازی به آن نباشد.»
سخنرانی او نه تنها از اساس با سخنان رهبران امریکا در هفت دهه پیش از آن در سازمان ملل متفاوت بود، بلکه حتی تندتر و خشنتر از سخنرانیهای رهبران رژیمهایی بود که تندرو یا افراطی محسوب میشدند.