پزشکیان به آمریکا میرود؟
سیدمهدی طباطبایی معاون ارتباطات و اطلاع رسانی دفتر رئیس جمهور گفت: نه رئیس جمهور را میشود سانسور کرد و نباید سانسور کرد. رئیسجمهور یک آدم صریح، خیلی شفاف و صادق است که آنچه را که باور دارد را بدون اینکه درگیر پیرایههای عجیب غریبی و چند لایه و تفسیر بردارش بکند، با مردم در میان می گذارد.

سیدمهدی طباطبایی با بیان اینکه رئیسجمهور در استفاده از ظرفیتهای سیاسی و اداری کشور سعی کرد وارد دوگانه غلط چپ و راست و اصلاح طلب و اصولگرا نشود، اظهار کرد: مفهوم وفاق این است که از همه جریانهای سیاسی استفاده بشود حتی جریانی که با ما موافق نبوده، حتی جریانی که در ایام انتخابات رقیب ما بوده و حتی جریانی که در انتخابات حضور پیدا نکرده است.
وی همچنین گفت: این نهایت جوانمردی بوده که ایشان از دورترین جریان سیاسی و حتی جریان رقیب هم یارکشی کرده و آنها را در تیم خودش مسئولیت داده است.
معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهور درباره تحقق وعده رفع فیلترینگ بیان کرد: رئیسجمهور نسبت به وعدههایی که داده است، خیلی خیلی مقید و پایبند است. من میپذیرم اینکه شاید زودتر باید این اتفاق میافتاد یعنی انتظار مردم این بود که زودتر این اتفاق بیفتد ولی این وعده انجام میشود و در مسیر انجام است.
طباطبایی همچنین درباره امکان شکلگیری مذاکره با آمریکا تصریح کرد: در فرایند بررسی است. شکل و محتوای مذاکره در حال بررسی است. باید در نظر داشت که ملاحظات شورای عالی امنیت ملی به عنوان یک مرجع تصمیمگیر در حوزه کلان مسائل امنیتی، سیاسی و راهبردی همیشه مدنظر قرار میگیرد.
وی درباره تصمیمات کلان اقتصادی دولت خاطرنشان کرد: دولت برای اینکه نرخ حاملهای انرژی را در همین وضعیت فعلی نگه دارد خیلی فشار سنگینی را متحمل شده است ولی همان بحث پیوست اجتماعی تصمیمات توجه داشته تا کاری را نکند که به جامعه فشاری تحمیل شود که آمادگی و انتظارش را ندارد.
دولت چهاردهم که نام وفاق ملی را برای خود برگزید، به یک سالگی رسید. بعد از یک سال فرصت خوبی برای مرور برنامهها و شعارهای دولت است. از همین موضوع وفاق ملی شروع میکنیم. شما فکر میکنید چقدر وفاق ملی با آن مفهومی که مدنظر رئیس جمهور بود در کشور محقق شده و این وفاق ملی چه کارکردهایی برای کشور داشته است؟
دال مرکزی یا جدیترین مسئلهای که آقای رئیس جمهور به عنوان ایده مطلوب و ایده مرکزی خودش در تشکیل و در اداره دولت قرار داده بودند، همین وفاق ملی بود و آنچه که به تواتر در بیانات ایشان تکرار میشود، این است که از دعوا و رقابتهای مخرب پرهیز شود. همچنین مکرر بر همگرایی، انسجام و وحدت تاکید شده است. این موضوع در صحبتهای ایشان در جمعهای مختلف به عنوان دغدغه اشاره میشود.
وفاق ملی ریشه در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی دارد
مسئله وفاق مسئله جدیدی در کشور ما نیست. شاید یکی از کلیدیترین نکاتی که بنیانگذار انقلاب اسلامی در سالهای اول انقلاب تاکید داشتند، بحث وحدت کلمه بود یعنی مردم در اشکال مختلف و در طبقات مختلف حول مفاهیم کلیدی، وحدت و اتحاد داشته باشند. ابتدای انقلاب ارکان نظری برای جامعه مشخص شد مثلا مسئله استقلال که توجه به اقتضای زمان هم بود چون کشور در عصر پهلوی و قبل از آن شاید در دوران قاجار به شکل نیمه مستعمره اداره شده بود و مسئله استقلال برای آحاد مختلف مردم، طبقات مختلف و کسانی که بهرههای قابل اعتنایی از آگاهی عمومی داشتند، یک مسئله خیلی جدی بود.
در کنار استقلال، بحث آزادی به معنای آزادی بیان، آزادی فعالیتهای اجتماعی و سیاسی، آزادی مخالفت و آزادی نقد مطرح شد. اینها امهاتی بود که شاید مثلاً چپ و راست و مذهبی و غیر مذهبی و زن و مرد و پیر و جوان و همه و همه روی این شعارهای واحد تاکید داشتند و تجلی آن شعارها این بود که ۹۸ درصد مردم در روز ۱۲ فروردین سال ۵۸ در پای صندوق رای، جمهوری اسلامی را انتخاب کردند و این یعنی وفاق.
وفاقی که الان دوباره باز تعریف و دوباره به عنوان سکه زمانه مطرح میشود، موضوعی است که ریشه در ابتدای انقلاب داشت و رمز موفقیت کشور بود یعنی محمل و در حقیقت ابزاری که کشور را در سختترین شرایط از جمله دوره جنگ ۸ ساله و بحران های اول انقلاب عبور داد، همین انسجامی و وحدت کلمهای بود که وجود داشت.
با این حال بعد از دوران جنگ، کشور دچار یک تلاطمهایی شد. ابتدا باید به این نکته اشاره کرد که رقابتهای سیاسی امری طبیعی است و باید وجود داشته باشه و هیچ وقت معنی وفاق و وحدت این نیست که همه یک شکل بشوند. اختلاف و تفاوت دیدگاه در ذات بشر وجود دارد و شما شاید دوقلوی همسانی هم نتوانید پیدا کنید که مثل هم فکر کنند اما مهم این است که همه بر سر منافع مشترک دچار یک زبانی و تفاهمی بشوند که در عین رقابت، حریمهایی همدیگر را حفظ کرده و به همدیگر آسیب نزنند.
هدف رئیسجمهور زدودن وجوه آسیبزای اختلافهاست
آنچه که آقای پزشکیان در نیمه دوم دهه چهارم انقلاب اسلامی به عنوان وفاق مطرح می کنند، پاک کردن و زدودن وجوه آسیبزای اختلافهاست نه وجوه مثبت اختلافها. اختلاف یک وقتی حتی موجب پیشرفت هم می شود. رقابت سازنده اگر ایجاد شود، کشور را جلو میبرد ولی وقتی این رقابتها تبدیل به آسیب زدن به یکدیگر، توهین، تخطئه و تخریب یکدیگر شود، به کشور آسیب می زند. طی سال های اخیر این موارد بیشتر مشاهده شده است. یعنی بداخلاقیهایی در فضای عمومی و سیاسی کشور ایجاد و تسری پیدا میکرد و یک رجحانهایی شکل میگرفت یعنی مذهبی و غیر مذهبی، انقلابی و غیر انقلابی، چپ و راست، اصلاح طلب و اصولگرا که دو قطبیهای کاذبی بودند، ایجاد میشد و همه هم خود را حق مطلق و طرف مقابل را باطل مطلق می دانستند که اساساً این دو قطبی ها اشتباه است.
رئیسجمهور به وفاق ملی خیلی پایبند بود
آقای پزشکیان این مشکل را به عنوان یک مساله جدی کشف و به عنوان شعار انتخاباتی انتخاب کرد و هم در طول یک سال اداره دولت، خیلی به این مسئله پایبند بود. رئیس جمهور در استفاده از ظرفیتهای سیاسی و اداری کشور سعی کرد وارد دوگانه غلط چپ و راست و اصلاح طلب و اصولگرا نشود و در سطح عمومیترش هم این حس را در جامعه منعکس کند که ما از برچسب زدن، از دو دسته کردن جامعه، از چند دسته کردن و رجحانهایی بیخودی بخشیدن به یک طبقه و یک گروه عبور کردیم یا تصمیم به عبور گرفتیم.
من میخواهم از خود آقای رئیس جمهور وام بگیرم. ایشان مکرر در سخنرانیهاش راجع به تعریف تقوا صحبت کرده و معتقد است که تقوا یعنی عمل بدون خطا. ایشان سعی کرده است این معنای تقوا را به یک فرهنگ عمومی در فضای اداری و سیاسی کشور تبدیل کند. خود رئیس جمهور هم خیلی به این مسئله پایبند بوده است.
من معتقدم که وفاق ملی خیلی تاثیر جدی بر فضای سیاسی داشته و گمان میکنم که به اندازه یک سال و اندازه ای که ما انتظار داشتیم، این فرهنگ نهادینه شده و عمق پیدا کرده است. به عنوان یک ناظر بیرونی نه به عنوان کسی که وابستگی تشکیلاتی به دولت دارد، معتقدم نهادینه کردن وفاق ملی عملکرد و شروع خوبی داشته است.
برخی تحلیلگران سیاسی معتقدند که وفاق ملی یک وفاق بین خود گروههای سیاسی است نه وفاق ملی یعنی دامنه اش محدود به جریان های سیاسی شده و به جامعه نرسیده است. سوال این است که آیا این وفاق باید بین جریان های سیاسی باشد یا جامعه را هم در بر بگیرد؟ یا اینکه کافی است که فقط آثار وفاق ملی به جامعه برسد؟
دولت به سراغ رفع تبعیضهای تاریخی در کشور رفت
اینکه فرض کنیم که نقطه عزیمت این وفاق میخواهد از محل جریانها و گروههای سیاسی باشد، اشکالی ندارد. عیبی ندارد وفاق از طبقهای که تصمیم گیر، تعیین کننده، یا سیاست گذار است، شروع و تسری پیدا کند. ولی اگر بخواهیم فرض مان این باشد که در آن سطح متوقف بماند، این حتماً غلط است البته من معتقدم اصلاً اینطور نیست. من با شواهد و قرائن میخواهم خدمت شما عرض کنم که اینطوری نیست. در دولت آقای پزشکیان مثلا بحث این شده که ما در راستای وفاق ملی باید به سراغ رفع یک سری تبعیضهای تاریخی که در کشور وجود داشته برویم. در ادوار مختلف دولتها، یک یا دو نفر از بانوان در دولت حضور داشتند که البته این حضور، مسئله هم بوده است و در دوره ای، طبقه سنتی جامعه ما به هر دلیلی تفاسیر و تعابیری راجع به مسئولیت زنان داشتند که شاید خیلیها آن تعابیر را نپذیرند.
در دولت آقای پزشکیان چندین خانم در کابینه حضور دارند. در دولت آقای پزشکیان، معاون رئیس جمهور از اهل سنت است. در دولت آقای پزشکیان در استانهای سنینشین ما استاندار سنی است. در دولت آقای پزشکیان، سلایق بخش زیاد و قائل اعتنایی از جامعه بیشتر مورد توجه قرار میگیرد ولو این سلیقه با قالب سلایق جریانهای حاکم سیاسی در تضاد باشد. مشخصا به همان لایحه عفاف و حجاب اشاره دارم.
این مسائل هیچ کدامش توافقهای جریانهای سیاسی نیست و واقعا ملاحظات، ملاحظات ملی است یعنی ما در گام اول در بین همان جریانهای سیاسی به یک مفاهیم مشترک رسیدیم و سرریزش در توجه به مصالح عمومی و منافع عمومی و خواستهای اجتماعی مشاهده میشود.
یک مفهوم جدی وفاق ملی این است که ما تا جای ممکن بتوانیم جوابگوی مطالبات مردم باشیم. مطالبات اگر از منظر مفاهمه، اعتمادزایی، آشتی و پرهیز از چالش و دعوا و تنش بین جریانهای سیاسی شکل بگیرد، اشکالی ندارد. این نقد را من نقد بلا وجهی میدانم که برخی معتقدند جریان های سیاسی بین خودشان به تفاهم رسیدند زیرا چه اشکالی دارد که این تفاهم، مقدمه تفاهم با مردم و مقدمه پوشش دادن مطالبات ملی باشد؟
پس چرا برخی از حامیان دولت به همین رویکرد وفاق ملی انتقاد دارند؟ آنها میگویند که ما در مقطع زمانی انتخابات برای آقای پزشکیان رای جمع کردیم ولی الان جریانی که حتی رقیب آقای پزشکان بودند، در کابینه حضور دارند ولی ما نیستیم.
رئیسجمهور در برابر زور و زیادهخواهی با شهامت و جسارت عمل میکند
رویکرد آقای دکتر پزشکیان و دولت چهاردهم گفت و گو است. ایشان معتقد به یک صلح کل است و در فضای جهانی کلاً بحث صلح را دنبال میکند و طبیعی است وقتی این نگاه را دارد، رویکرد اساسی و کلی هم تفاهم و گفتگو و ارتباط برقرار کردن است اما جایی که پای زور، تجاوز، جنایت و زیاده خواهی در میان باشد، رئیس جمهور خیلی با شهامت و با جسارت و با قاطعیت عمل می کند.
در موضوع مذاکره با آمریکا اشاره کردید که فرایند تصمیم گیری در حال انجام است. در مورد مکانیزم ماشه بفرمایید که آیا تصمیم گیری در این زمینه انجام شده است؟ در مورد تاثیرات مکانیزم مکانیسم ماشه بر اقتصاد ایران، فکر نمیکنید از سوی دولت ساده انگاری می شود؟
اروپا نمیتواند به مکانیسم ماشه متوسل شود
اروپاییها به یک چیزی متوسل می شوند که از نظر قانونی حق ندارند. یعنی اروپاییها بعد از خروج امریکا از برجام، عملاً برجام رو ملغی کردند یعنی دیگر به هیچ بندی از برجام پایبند نبودند. خب وقتی به برجام پایبند نبودند، نمیتوانند به مکانیسم ماشه که در همان چارچوب تعریف شده است، متوسل بشوند. اساسا این کار اروپایی ها از نظر حقوقی اشکال دارد. مکانیزم ماشه بیشتر یک فضای روانی است که میخواهند به کشور تحمیل کنند. در حوزه اقتصاد بیشتر از آنچه که تا الان به کشور تحمیل کردند و بیشتر از آنچه که تحریم وضع شده است، قرار نیست اتفاقی بیفتد.
البته میتوانند اقدامات نامشروعی از جمله تحریمها، تهدید نظامی و جنگ را با استفاده غیرحقوقی از مکانیزم ماشه، جنبه مشروعیت بدهند و چیزی فراتر قرار نیست به کشور تحمیل بشود.
رئیس جمهور در نیویورک برنامه ای برای دیدار با مقامات اروپایی دارد؟
برنامههای سفر نیویورک در دست تدوین بوده ولی منعی برای انجام این دیدارها وجود ندارد.
بعد از پایان جنگ ۱۲ روزه جامعه هنوز به شرایط عادی برنگشته و بازار همچنان انتظار تلاطم و شروع دوره جدیدی از جنگ را دارد و سوال شاید همه مردم این باشد که آیا دوباره جنگ شروع خواهد شد یا خیر. به نظر میرسد دولت هنوز نتوانسته است به مردم و بازار این آرامش را بدهد تا وضعیت به شرایط عادی برگردد. چرا این موفقیت هنوز حاصل نشده است؟
شرایط پیشاجنگ هم شبیه جنگ بود
من شاید در مصداق با شما موافق نباشم. چرا فکر میکنید دولت موفق نبوده یا چه باید میکرده که انجام نداده است؟ ما با چه معیار و شاخصی عملکرد دولت را ارزیابی میکنیم؟ بالاخره ما هم درگیر جنگ شدیم و هم شرایط پیشاجنگ، شبیه جنگ بود چون تحریم حداکثری و تهدید حداکثری وجود داشت و هم الان که حدود مثلاً ۵۰ روز از توقف جنگ گذشته، هنوز هم شرایط خیلی با ثبات نبوده و دائم در معرض تهدید هستیم که این تهدید، درونی نیست یعنی تهدید بیرونی است و این تلاطم به کشور تحمیل میشود و اتفاقاً با وجود اصرار دشمن به تزریق این تلاطم، ما در اداره امور جاری کشور کمتر دچار مشکل شدیم.
شما ببینید که کشور درگیر جنگ مستقیم شد و دو قدرت هستهای جهان وارد رویارویی نظامی مستقیم با جمهوری اسلامی ایران شدند و با اینکه درخواست توقف جنگ و آتش بس کردند، ولی فشارهایشان را به انواع مختلف و با همه ابزارها و دست و پاهای درازی که دارند به کشور تحمیل میکنند.
این مقدمات چقدر فراهم شده است؟
ما اگر این چنین ناگهانی به میانه جنگ نیفتاده بودیم و شرایط حتی نیمه پایدار را در حوزه بین المللی داشتیم و به وضعیت تفاهم بیشتر با مجموعه قدرتهای تاثیرگذار در جهان رسیده بودیم، من گمان میکنم هسته اصلی و مقدمه حل مشکلات اقتصادی کشور شکل گرفته بود.
قبل از هر چیزی، عادیسازی مناسبات مان با جهان مقدمه اصلاح اقتصادی کشور است. آن عادیسازی، مقدمه بهبود شرایط اقتصادی، تقویت پول ملی و کاهش نرخ تورم است. این اتفاق باید بیفتد. لاجرم هم باید بیفتد. دولت هم نسبت به این موضوع فهم دارد و این مسائل را انضمامی و واقعی میبیند و علی الارض دارد با مسائل مواجه میشود و در یک فضای رویایی، تخیلی و ایدئالیستی سیر نمیکند بنابراین فکر میکنم که اتفاق خواهد افتاد.
آثار این اقدامات چه زمانی در سفره مردم حس میشود؟
فکر میکنم تا پایان دولت چهاردهم وضعیتی که اشاره کردم را میبینیم. البته اول باید این مسائلی که عرض کردم، حل بشود. اینکه این مسائل در چه بازه زمانی حل بشود، باز هم تابع همان عرض قبلی بنده بوده یعنی خیلی قطعی نمیشود بیان کرد زیرا این مسیری است که باید طی شود تا ما در ابتدای آن راهی قرار بگیریم که بخواهیم فرایندها را اصلاح کنیم و به روندها شکل بهتری بدهیم.
در صورت تحقق این شرایط، در میانه سال سوم دولت یا در ابتدای سال چهارم آثار و ثمرات این اتفاقات را مشاهده خواهیم کرد.
رئیس جمهور به توزیع بستههای معیشتی اهتمام ویژه دارد
بله، رئیس جمهور نسبت به این مساله اهتمام ویژه دارند. رئیس جمهور در جلسه اخیر دولت هم نسبت به این مسئله تاکید مستقیم کردند.
توزیع مرحله قبل بسته معیشتی به خاطر تامین منابع مالی به تاخیر افتاده بود. پرداخت منظم بسته های معیشتی هم اهمیت دارد.
محدودیتهای دولت زیاد است و دولت از حوزههای مختلف تحت فشار است ولی مسئله این است که دولت دارد خودش را تنظیم میکند که خیلی پارتیزانی در هر مقطعی از هر ظرفیتی استفاده بکند و به ترتیب اولویتها، پرداخت ها را انجام دهد که البته این مسئله در اولویت اصلی و نخستین رئیس جمهور قرار دارد و توزیع بستههای معیشتی به عنوان یک مسئله جدی در نظر گرفته است. حالا ممکن است که یک مقدار در زمانش بینظمیهایی رخ داده باشد ولی حتما اصل این سیاست مورد توجه و تداوم خواهد بود.
برخی سخنان رئیس جمهور حاشیهدار میشود و بازتاب خوبی در جامعه پیدا نمیکند مثلا این جمله «که اگر مذاکره نکنیم، چه کنیم؟ هر بار بسازیم، میزنند». منتقدان دولت معتقدند که این جملات نشان دادن علامت ضعف به دشمنان است. از سویی برخی معتقدند رئیس جمهور واقعیات را بیان می کند. به نظر شما بهتر نیست در انتشار این چنین جملاتی دقت بیشتری صورت بگیرد؟
رئیسجمهور ادبیات خیلی صریحی دارد
البته من بخشی از این انتقادات را نشأت گرفته از این میدانم که در هر شرایطی قرار است که نقد انجام شود. در حالیکه همان نکتهای هم که اشاره فرمودید و مسئلهای که در صحبتهای اخیر آقای رئیس جمهور بود، قبل و بعد داشت و بخش تقطیع شده صحبت ها بود. ایشان دقیقا قبل از آن جمله می گویند که ما اصلا اهل تسلیم نیستیم و در ذات ما تسلیم شدن وجود ندارد. این جمله دقیقا قبل از همان جمله ای است که مورد نقد واقع شده است. بعد رئیس جمهور از مخاطبان سوال میکند که شمایی که میگویید مذاکره نکنیم، بگویید چیکار بکنیم؟ فقط بجنگیم؟ حالا یک بخشی از صحبت های رئیس جمهور را گزیده جویی یا گزیده گزینی میکنند. همیشه هم این مساله وجود داشته و شاید دنبال این بودند که بالاخره یک گافی را شکار کنند.
رئیسجمهور را نباید سانسور کرد
به هر حال رئیس جمهور ادبیات خیلی صریحی دارد و نه فقط در داخل حتی در گفت وگوهای بین المللی هم ایشان خیلی از صراحت خوبی برخوردار است. ایشان خیلی راحت مسائل را بدون اینکه درگیر پیچیدگی و چند لایه ای بکند، خیلی صریح مطرح میکند و البته طبیعی هم است که وظیفه دستگاههای رسانهای هم که نزدیکترینش که ما در ریاست جمهوری هستیم مراقبت کنیم که اگر سهو لسانی صورت میگیرد، دروازهبانی بکنیم البته ما مبرا از خطا نیستیم و ممکن است ما هم جایی کوتاهی کنیم اما نه رئیس جمهور را میشود سانسور کرد و نباید سانسور کرد. تصویر واقعی آقای رئیس جمهور همین است. یک آدم صریح، خیلی شفاف و خیلی صادق که آنچه را که به آن باور دارد را بدون اینکه درگیر پیرایههای عجیب غریبی و چند لایه و تفسیر بردارش بکند، با مردم در میان می گذارد.
من بخشی از این نقدی هم که نسبت به این صحبتهای اخیر آقای رئیس جمهور شد را منصفانه و واقعی نمیدانم چون حرف عجیبی نزد و بحث، مقدمه و ادامهای داشت که نه به آن مقدمه و نه به آن ادامه توجه نشد. این بیشتر از جنس شیطنتهایی بود که ایران اینترنشنال و بیبیسی فارسی میکنند که دیدم اتفاقا اول آنها خیلی به این صحبتهای رئیس جمهور توجه کردند. نباید در دام شیطنت آنها افتاد و به آن دامن زد.
اتهام مخابره پیام ضعف از سوی رئیسجمهور، خیلی دور از انصاف است
رئیس جمهور در عین اینکه در حوزه دیپلماسی بسیار واقع گرایی است، بسیار هم قاطع و شجاع است و در ایستادگی و پایمردی و ستاندن حقوق ملت هیچ لغزش و لرزشی ندارد. اتهام مخابره پیام ضعف و ضعیف و ترسو بودن به مسعود پزشکیان واقعا اتهام خیلی دور از انصاف و خیلی بیربطی است.
یک انتقاد دیگر به رفتار رئیس جمهور در ملاقاتهای خارجی بر میگردد. ملاقاتهای خارجی پروتکل های خاص خود را دارد که گاهی رئیس جمهور آن ها را رعایت نمی کند که نمونه اخیر آن در دیدار با الهام علی اف بود.
اردوغان سرش را در برابر رئیسجمهور خم کرده بود
یک بخشی از این ها شیطنتهای رسانهای است که در یکی از اجلاسها انجام شد. آقای رئیس جمهور ملاقاتی با آقای اردوغان داشت و خیلی جنجال شد که رئیسجمهور در برابر اردوغان دست روی سینه خود گذاشته است، ولی دو تا عکس دیگر هم بود که حرکت و زبان بدن آقای اردوغان دقیقا عکس آن لحظه ملاقات او با آقای پزشکیان بود و سرش را در مقابل رئیس جمهور ایران خم کرده بود. این ها لحظه هایی است که رسانه ها شکار می کنند.
آقای دکتر پزشکیان بسیار آدم اکتیو و هم خیلی آدم متواضعی است. این افراد ربات نیستند که برای آنها بشود برنامه تعریف کرد. رئیسجمهور اکت طبیعی خودش را دارد و ممکن است در یک لحظه، زبان بدنش در مواجه با فلان مسئول مقابل خودش یک برداشت و تفسیری بشود در حالی که در ثانیه بعدش عکس این رخ بدهد که مصداقش همان مورد آقای اردوغان بود که اتفاقاً خیلی اهل پروتکل است.
از این شیطنتها شما خیلی زیاد میتوانید پیدا بکنید که در ملاقاتها، فلان رئیس، صندلی فلان رئیس را میکِشد. این مسائل در ملاقات های مختلف از جمله آقای اردوغان با آقای پوتین، پوتین با ترامپ و دیگران دیده می شود مثلا یکی صندلی دیگری را میکشد یا منتظرش نگه میدارد.
عرض کردم این ها خیلی لحظههای آنی است اما اصالتاً این یک ویژگی شخصیتی آقای پزشکیان است که خیلی اهل پروتکل نیست البته وقتی پای آبروی کشور در میان بوده، ایشان خیلی همراهی زیادی داشته و به پروتکل ها تن داده و آنها را پذیرفته است.
رعایت نکردن پروتکلها وقتی بیشتر نمود پیدا میکند که رئیسجمهور در در مقابل مقام کشوری قرار میگیرد که چالشهایی با آن کشور داریم مثل جمهوری آذربایجان.
بخشی از چالش ما با آذربایجان بیهوده است. ما چه چالشی با این کشور داریم؟ آذربایجان کشور همسایه و مسلمان است و رئیسجمهور به این کشور به چشم فرصت نگاه می کند و حداقل من معتقدم که رئیس جمهور اصلاً نمیپذیرد و ذهنیتش این نیست که آذربایجان چالشی برای کشور ماست.
شاید به جای چالش میتوان گفت حساسیت نسبت به این کشور وجود دارد.
ما باید تلاش کنیم در حد امکان ضریب حساسیتها را کمتر کرده و سعی بر این داشته باشیم که همگراتر نگاه کنیم.
احترامی که علیاف در جلسات به آقای پزشکیان گذاشت خیلی زیاد بود
اشکالی که به آقای پزشکیان وارد کردند این است که وقتی رئیس جمهور آذربایجان وارد شد، ایشان به احترامش پا شده است. اگر فیلمهایی که از ملاقات آقای علیاف و پزشکیان منتشر شد را نگاه کنید، متوجه می شوید که احترامی که علیاف در جلسات به آقای پزشکیان گذاشت خیلی زیاد بود.
آقای دکتر پزشکیان یک ترمی را وارد این جنس مناسبات کرده که من احساس میکنم به تدریج از ناحیه این رؤسای کشورهایی که با ایشان مراوده داشته است، پذیرفته می شود که تابع آن ترم خشک تشریفات متداول نیست. اشکالی هم ندارد، رئیسجمهور که زمینه وهن یا ضعف کشور را ایجاد نکرده است، بلکه در ملاقات های خارجی با صمیمیت برخورد کرده و مقابل هم صمیمیت طرف مقابل را دیده است. رئیسجمهور به آقای اردوغان احترام کرده بود و لحظه بعد، اردوغان دو برابر احترام کرد که ما آن لحظهها را شکار و منتشر کردیم. ما بعد از اینکه شیطنتی از ناحیه رسانه ترکی صورت گرفت، عکس های احترام اردوغان به آقای پزشکیان را منتشر کردیم.
میخواهم بگویم این ملاقات ها یک تبادلات انسانی است که البته خب یک چارچوب متعارف هم دارد و آنجایی که خیلی نظم پذیر، تعریف شده و لایتغیر است، ایشان خیلی همراه شده است و یک جاهایی هم بالاخره انعطاف می توان داشت.