خرید خانه در «ارزانترین» نقطه تهران چقدر آب میخورد؟
بازار مسکن تهران دیگر یک بازار نیست؛ یک ماشین حساب بیرحم است که هر روز صبح، آرزوی خانهدار شدن میلیونها نفر را به اعداد و ارقام نجومی تبدیل کرده و به صورتشان میکوبد. در حالی که متوسط قیمت پیشنهادی فروشندگان در پایتخت به عدد هولناک ۱۰۷ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان برای هر متر مربع رسیده، حتی نگاه کردن به ارزانترین نقاط شهر نیز جز حسرت چیزی به همراه ندارد. منطقه ۱۸ تهران، با برچسب «ارزانترین»، قیمتی معادل متری ۵۸ میلیون تومان دارد؛ عددی که خود به تنهایی برای یک عمر پسانداز یک خانواده کارگری کافی است.
آمار روزانه بازار مسکن، بیش از آنکه یک گزارش اقتصادی باشد، نقشه یک شکاف طبقاتی عمیق است. وجود یک اختلاف قیمت نزدیک به ۵۰ میلیون تومانی در هر متر مربع بین متوسط قیمت کل شهر و ارزانترین منطقه آن، نشان میدهد تهران به دو شهر کاملاً مجزا تبدیل شده است: شهری برای سرمایهداران و شهری که ساکنانش حتی توان خرید در حاشیههای آن را نیز از دست دادهاند. عرضه روزانه ۶ تا ۸ هزار فایل جدید، که بخش بزرگی از آن «بهروزرسانی» فایلهای فروشنرفته قبلی است، فریاد رکود و قفلشدگی بازاری را میزند که نه فروشنده به قیمت دلخواهش میرسد و نه خریدار توان ورود به آن را دارد.
محاسبه یک تراژدی: چند سال کار برای یک آپارتمان ۵۰ متری در منطقه ۱۸؟
بیایید از اعداد کلی فاصله بگیریم و واقعیت را لمس کنیم. یک آپارتمان حداقلی ۵۰ متری در منطقه ۱۸ تهران، که عنوان «ارزانترین» را یدک میکشد، چقدر هزینه دارد؟
۵۰ متر × ۵۸,۰۰۰,۰۰۰ تومان = ۲,۹۰۰,۰۰۰,۰۰۰ تومان
بله، دو میلیارد و نهصد میلیون تومان برای یک سرپناه حداقلی در منطقهای که به لحاظ امکانات رفاهی در ردههای پایین پایتخت قرار دارد. حالا این عدد را در مقابل حقوق یک کارگر یا کارمند متوسط با درآمد ماهانه ۱۵ میلیون تومان قرار دهید. چنین فردی اگر تمام حقوق خود را بدون یک ریال هزینه برای خورد و خوراک، پوشاک و اجارهخانه پسانداز کند، به بیش از ۱۶ سال زمان نیاز دارد تا بتواند این واحد را خریداری کند. این دیگر یک تحلیل اقتصادی نیست، این یک جوک تلخ و یک حکم قطعی برای حذف طبقه متوسط و ضعیف از حق مالکیت است.
بازاری در کما یا تب فروش؟ معنای پنهان ۶۵۰۰ فایل روزانه
عرضه حدود ۶۵۰۰ فایل جدید در یک روز تعطیل (شنبه)، برخلاف ظاهر، نشانه رونق نیست، بلکه نبض ضعیف بازاری در کماست. وقتی بخش بزرگی از این فایلها «آپدیت» قیمتهای قبلی است، یعنی فروشندگان ماههاست در صف انتظار مشتری ماندهاند و از سر ناچاری یا برای همگام شدن با تورم افسارگسیخته، قیمتها را دستکاری میکنند. این حجم از عرضه در برابر تقاضای مؤثر که به دلیل نبود قدرت خرید تقریباً به صفر رسیده، نشاندهنده قفل شدن کامل معاملات و سردرگمی مطلق در بازاری است که دیگر هیچ منطق اقتصادی بر آن حاکم نیست.