سرآمد انتخاب هوشمندانه

هلاکت یک نظامی دیگر ارتش اسرائیل؛ خودکشی‌ها در تل‌آویو رکورد زد!

تلفات روانی ناشی از جنگ و پرتاب پهپادها در ارتش اسرائیل منجر به خودکشی نظامیان شد.

هلاکت یک نظامی دیگر ارتش اسرائیل؛ خودکشی‌ها در تل‌آویو رکورد زد!

افسر اسرائیلی به دلیل تبعات روانی جنگ، به زندگی خود پایان داد

افسر عالی‌رتبه ذخیره ارتش، تکنیسین هدایت پهپاد بود

روزنامه هاآرتص در گزارشی به داستان تکان‌دهنده یک افسر عالی‌رتبه ذخیره ارتش اسرائیل پرداخت که به دلیل تبعات روانی ناشی از جنگ، دست به خودکشی زده است. این نظامی که از تکنیسین‌های هدایت هواپیماهای بدون سرنشین ارتش اسرائیل بود، به دلیل حساسیت شغلی‌اش، ارتش از افشای نام وی خودداری کرده است.

"عواقب جنگ بسیار بیشتر از تصور است"

یکی از نزدیکان این افسر که هویتش فاش نشده، نقل کرده است که وی همواره تاکید می‌کرد عواقب جنگ بسیار فراتر از تصور است، چرا که شاهد جنایات و کشتارهایی بوده که فراموش‌شدنی نیستند. این گفته‌ها نشان‌دهنده عمق تاثیرات روانی جنگ بر نظامیانی است که مستقیماً درگیر عملیات‌ها هستند.

مراسمی خاموش در آرامگاه نظامی

در بخشی از این گزارش آمده است که در مراسمی در یک آرامگاه نظامی در مرکز فلسطین اشغالی، ده‌ها افسر نیروی هوایی، از جمله فرماندهان ارشد، در سکوت حضور یافته بودند. صدها نفر دیگر نیز در کنار آن‌ها ایستاده بودند. اگرچه کلمات ستایش بر زبان‌ها جاری بود، اما هیچ میکروفون یا دوربینی اجازه ثبت این لحظات را نداشت. این مراسم، شبیه به یک خاکسپاری پشت درهای بسته بود.

ممنوعیت انتشار نام قربانی

با گذشت چندین ماه از آن روز، نام مردی که در آنجا به خاک سپرده شد، همچنان ممنوع‌الانتشار باقی مانده است. او یک افسر ذخیره بلندپایه و از برجسته‌ترین اپراتورهای هواپیماهای بدون سرنشین در ارتش اسرائیل بود. وی، مانند بسیاری دیگر که جنگ روح و روانشان را در هم شکسته، برای عموم مردم ناشناخته باقی ماند و دلایل خودکشی‌اش نیز مبهم ماند.

فرسایش روانی در میان اپراتورهای پهپاد

یکی از همکاران این افسر در تشریح وضعیت وی گفته است: "او نتوانست فجایع جنگ، فشار و مرگی را که همه چیز را احاطه کرده بود، تحمل کند. دیدم که او ذره‌ذره پژمرده شد، تعادل روانی‌اش را از دست داد، گویی زندگی در حال ترک کردن او بود."

این افسر بلندپایه مسئول اجرای حملات نبود، بلکه مسئول بلند شدن و فرود آمدن هواپیماهای بدون سرنشین بود. اما او همه چیز را می‌دید و از نتایج هر پرواز آگاه بود. این مشاهده مداوم جنایات، زخم‌هایی در درونش باقی گذاشته بود. "بسیاری از ما موفق می‌شویم آنچه را که می‌بینیم انکار کنیم، اما دیوار او شکست. این اتفاق ناگهانی نیفتاد، بلکه آهسته و گام به گام دچار فرسایش شد."

"نزدیک‌ترین افراد به میدان نبرد از نظر روانی"

یک اپراتور دیگر هواپیماهای بدون سرنشین که بیش از پانصد روز در دوره خدمت ذخیره بوده، این احساسات را تایید کرده و گفته است: "مردم فکر می‌کنند کار ما شبیه بازی کردن با پلی‌استیشن است، اما بسیار از این تصور به دور است. درست است که ما از نظر فیزیکی از میدان نبرد دور هستیم، اما از نظر روانی نزدیک‌ترین افراد به آن هستیم. ما حملات را با وضوحی فراتر از تصور می‌بینیم، همه چیز را از طریق دستگاه‌های ارتباطی می‌شنویم، و کاملاً درک می‌کنیم که هر فشار دکمه چه معنایی دارد."

ارسال نظر