اختصاصی سرانه؛
آفتابه هم طلا شد + قیمت عجیب در بازار
اظهارات صریح وزیر نیرو و سخنگوی صنعت آب، آخرین امیدها را برای عبور بدون تنش از بحران آب از بین برد؛ حالا شهروندان تهرانی برای تأمین حداقل نیازهای بهداشتی خود، به ابزارهای سنتی روی آوردهاند.
هشدارهای مقامات مسئول در حوزه آب، این بار رنگ و بویی متفاوت از همیشه داشت. اظهارات امروز وزیر نیرو مبنی بر «شرایط بسیار شکننده ذخایر سدها» و تأکید سخنگوی صنعت آب بر اینکه «گزینه جیرهبندی دیگر روی میز نیست، بلکه در آستانه اجراست»، پایتخت را در شوک فرو برده است. این سیگنالهای صریح، به معنای پایان دورانی است که در آن جریان مداوم آب یک امر بدیهی تلقی میشد و حالا شهروندان، نگران از قطعیهای طولانیمدت، برای ذخیرهسازی قطرهای آب به تکاپو افتادهاند. در این میان، یک واکنش اجتماعی-اقتصادی عجیب در حال وقوع است: بازگشت «آفتابه» به سبد خرید خانوارها به عنوان یک کالای استراتژیک.

بازگشت به ابزارهای گذشته
در کلانشهری که داعیه مدرنیته دارد، جستجو برای خرید آفتابه و ظروف ذخیره آب، نمادی از عقبگرد ناخواسته و تسلیم شدن در برابر بحران زیرساختی است. این یک انتخاب نوستالژیک نیست، بلکه یک اقدام پیشگیرانه از سر ناچاری است. شهروندان دیگر به وعدهها اعتماد ندارند و ترجیح میدهند با خرید ابزارهای ساده و ابتدایی، خود را برای روزهایی آماده کنند که ممکن است باز کردن شیر آب، نتیجهای جز صدای خالی لولهها نداشته باشد. این پدیده نشان میدهد که بحران آب از یک مسئله فنی و مدیریتی، به یک بحران عمیق اجتماعی تبدیل شده است.

نبض بازار در دست پلاستیکفروشان
این افزایش تقاضای ناگهانی، به سرعت خود را در بازار نشان داده و برای یک کالای ساده، بازاری پرتلاطم با قیمتهای متنوع ایجاد کرده است. بررسیها در فروشگاههای آنلاین و سطح شهر نشان میدهد که شهروندان برای خرید یک آفتابه ساده باید هزینهای قابل توجه بپردازند. قیمتها از مدلهای ارزانتر مانند «آفتابه مدل نوزادی ترنم» با قیمت ۷۴ هزار تومان شروع شده و به مدل «گیسو» با قیمت ۱۱۲ هزار تومان میرسد. در ردههای بالاتر، «آفتابه مدل کاج» با برچسب قیمتی ۲۲۸ هزار تومانی و مدل لوکس و مدرن «زیباسازان» تا ۲۵۵ هزار تومان نیز به فروش میرسد. این اعداد، نرخنامه جدیدی از اضطراب عمومی در برابر بحران آب است.

سخن پایانی
بازار داغ آفتابههای ۲۵۰ هزار تومانی در تهران، فراتر از یک خبر عجیب، یک کیفرخواست علیه سالها سوءمدیریت در منابع آبی است. این پدیده نشان میدهد که چگونه ناکارآمدی در سطح کلان، میتواند سبک زندگی شهروندان را در سطح خرد به دهها سال قبل بازگرداند. وقتی یک جامعه برای تأمین ابتداییترین نیاز بهداشتی خود مجبور به بازگشت به ابزارهای سنتی میشود، این به معنای فرسایش شدید اعتماد عمومی و زنگ خطری است.