وداع با بنزین ۱۵۰۰ تومانی؟ دولت چه خوابی دیده است؟
آزادسازی بنزین ۵۰۰۰ تومانی و واریز سهمیه به کارت ملی چالش عدالت و تورم
در پی معرفی نرخ سوم بنزین با قیمت ۵۰۰۰ تومان و در بحبوحه بحثهای جاری پیرامون سهمیهبندی سوخت، زمزمههایی مبنی بر واریز سهمیه بنزین به کارت بانکی افراد به گوش میرسد که میتواند یکی از مهمترین تغییرات ساختاری در نظام یارانه سوخت ایران باشد. مقامات دولتی اگرچه این طرح را در مقیاس «آزمایشی و محدود» اعلام کردهاند، اما با توجه به سابقه سیاستگذاری در حوزه انرژی که معمولاً هر طرح آزمایشی را مقدمه تصمیمات بزرگتر میداند، بررسی ابعاد و پیامدهای آن ضروری به نظر میرسد.
جزئیات طرح آزمایشی تخصیص بنزین به کد ملی
برخلاف مدل کنونی که سهمیه بنزین به خودرو اختصاص مییابد، طرح جدید با هدف تغییر این شیوه، قصد دارد بنزین را به هر فرد بر اساس کد ملی او تعلق دهد. در این مدل، به جای شارژ سهمیه ۱۵۰۰ تومانی در کارت سوخت خودرو، معادل لیتری یا ریالی آن به حساب بانکی متصل به کد ملی هر شهروند (حتی افراد فاقد خودرو) واریز خواهد شد. مشمولان طرح میتوانند این سهمیه را مستقیماً در پمپ بنزین استفاده کنند یا اعتبار آن را در یک بازار مخصوص به دیگران بفروشند و وجه نقد آن را دریافت نمایند.
این تغییر، مبنای تخصیص یارانه را از «خودرو» به «فرد» منتقل میکند و ذینفعان را از مالکان خودرو به تمامی شهروندان گسترش میدهد. همچنین، قابلیت نقدشوندگی سهمیه که در مدل فعلی دشوار و غیرقانونی است، در طرح جدید آسان شده و امکان فروش اعتبار در بازار ثانویه را فراهم میآورد. این رویکرد به دولت امکان کنترل لحظهای قیمت و سهمیه را میدهد، در حالی که در سیستم قبلی، تغییرات نیازمند اقدامات فیزیکی و زمانبر بود.
مزایا و معایب: ابعاد اجتماعی و اقتصادی طرح
هر طرح اقتصادی دو روی سکه دارد و تخصیص بنزین به هر فرد نیز از این قاعده مستثنی نیست.
مزایای طرح: برقراری عدالت و مدیریت مصرف
از جمله مزایای بالقوه این طرح میتوان به برقراری عدالت در توزیع یارانه سوخت اشاره کرد. با این شیوه، خانوادههایی که خودرو ندارند نیز از یارانه بنزین سهم میبرند و جریان توزیع ثروت از طبقه مرفه (دارای چند خودرو) به طبقه کمدرآمد، عادلانهتر میشود. کاهش قاچاق سوخت نیز از دیگر پیامدهای مثبت مورد انتظار است؛ چرا که با نزدیک شدن قیمت بنزین در بازار آزاد به قیمت واقعی، انگیزه برای خروج غیرقانونی سوخت از کشور به شدت کاهش مییابد. همچنین، مدیریت مصرف نیز با انگیزه فروش سهمیه مازاد و تبدیل آن به پول نقد، بهبود یافته و افراد تشویق به استفاده از حملونقل عمومی خواهند شد.
معایب و چالشها: فشار تورمی و پیچیدگیهای فنی
در مقابل، معایب و چالشهایی نیز برای این طرح متصور است. هرگونه تغییر در ساختار قیمت بنزین میتواند به صورت روانی، قیمت کالاها و خدمات، بهویژه کرایه حملونقل را بالا ببرد و منجر به فشار تورمی شود. پیچیدگیهای فنی نیز از دیگر نگرانیهاست؛ اتصال کارتهای بانکی به نازلهای پمپبنزین و ایجاد بازار خرید و فروش سهمیه، زیرساخت بسیار قدرتمندی میطلبد که کوچکترین اختلال در آن میتواند صفهای طولانی و مشکلات گستردهای ایجاد کند. همچنین، بیم آن میرود که مبلغ واریزی بابت بنزین، همانند یارانه نقدی، با گذشت زمان و به دلیل تورم، ارزش خود را از دست داده و عملاً به رقمی ناچیز و بیارزش تبدیل شود.
ارتباط با بنزین ۵۰۰۰ تومانی و آینده آزادسازی قیمت سوخت
معرفی اخیر بنزین ۵۰۰۰ تومانی به عنوان نرخ سوم سوخت، در فاصله کوتاهی با زمزمههای طرح واریز سهمیه به کارت ملی، سوالاتی را درباره ارتباط احتمالی این دو موضوع با آزادسازی قیمت سوخت به وجود آورده است.
پیشبینیهای مثبت: شکلگیری بازار متعادل
یک سناریوی خوشبینانه این است که واریز سهمیه بنزین به کارت ملی و همزمان راهاندازی بازار ثانویه برای خرید و فروش سهمیه، میتواند به شکلگیری یک بازار متعادل کمک کند. در این حالت، قیمت بنزین آزاد به تدریج به قیمت واقعی خود نزدیک میشود، اما فشار تورمی بر اقشار ضعیف افزایش نمییابد، چرا که آنها میتوانند سهمیه مازاد خود را بفروشند و از افزایش قیمت بنزین منتفع شوند.
پیشبینیهای منفی: گامی به سوی حذف کامل یارانهها
در نگاه بدبینانه، طرح واریز بنزین به کارت بانکی ممکن است صرفاً میانبری برای حذف کامل سهمیههای ۱۵۰۰ و ۳۰۰۰ تومانی تلقی شود. منتقدان معتقدند که دولت با این روش برای مدت کوتاهی مبلغی را واریز خواهد کرد تا حساسیتها را دور بزند و سپس با آزادسازی کامل قیمت (تکنرخی کردن بنزین با قیمتهای بالاتر نظیر ۸۰۰۰ یا ۱۰۰۰۰ تومان)، عملاً یارانه سوخت را از ردیف بودجه حذف کند. در این سناریو، مبلغ واریزی به کارت مردم ثابت میماند، اما قیمت بنزین در پمپبنزینها مدام با نرخ دلار نوسان خواهد داشت.
چشمانداز آینده: پایان عصر «بنزین ارزان برای همه»؟
با توجه به ویژگیهای طرح واریز سهمیه به کارت ملی، این ایده میتواند زیرساختی فراهم کند که دست دولت را برای اعمال تغییرات بعدی باز بگذارد. کاهش تدریجی میزان سهمیه لیتری، تغییر قیمت بنزین بر اساس فصول پرمصرف (همانند بنزین فصلی) و حتی در نهایت، حذف کامل کارت سوخت و حرکت به سمت بنزین تکنرخی، از جمله امکاناتی است که این طرح میتواند فراهم آورد.
به بیان شفافتر، واریز سهمیه به کارت بانکی در واقع روشی برای «دیجیتالی کردن یارانه» است که به دولت قدرت میدهد بدون نیاز به تغییرات فیزیکی در کارتهای سوخت، میزان یارانه بنزین را به صورت لحظهای و انعطافپذیر کم یا زیاد کند.
در حالی که دولت در مرحله «آزمایش» قرار دارد و در حال سنجش نبض بازار و تاثیرات احتمالی بر زندگی و معیشت مردم است، تنها چیزی که در حال حاضر قطعی به نظر میرسد، پایان عصر «بنزین ارزان برای همه» است. با فرض اینکه دوران «مدیریت هوشمند اعتبار سوخت» فرا رسیده است، شهروندان باید خود را برای سناریوهایی نظیر فروش سهمیه بنزین در اپلیکیشنهای موبایلی یا خرید سوخت مورد نیاز از طریق همین اپلیکیشنها در آینده نزدیک (مثلاً سال ۱۴۰۵) آماده کنند. اجرای صادقانه و بهرهمندی از زیرساختهای درست میتواند این طرح را به روشی عادلانه برای توزیع ثروت ملی تبدیل کند، اما استفاده از آن صرفاً برای جبران کسری بودجه و رساندن قیمت به نرخهای جهانی بدون در نظر گرفتن توان خرید مردم، شوکهای اقتصادی جدیدی را به همراه خواهد داشت.