فاجعه زمستان در راه است؟ ناگفتههای شوکهکننده از تولید انرژی و خطر تورم افسارگسیخته
افزایش قیمت گاز و انرژی، تولید صنعتی و امنیت انرژی کشور را تحت تاثیر قرار داده و منجر به تورم و گرانی کالا شده است.
نوسانات تولید و مصرف گاز در ایران، ارتباط مستقیمی با افزایش تورم، هزینههای تولید و قیمت کالاهای اساسی دارد.
نقش حیاتی ثبات شبکه گاز در اقتصاد
تداوم تولید گاز و پایداری شبکه گازرسانی، تنها به حوزه انرژی محدود نمیشود، بلکه به عنوان یکی از ارکان اصلی ثبات اقتصادی خانوارها و صنایع تلقی میگردد. کشورهایی چون ترکیه و چین نیز با راهبردهایی همچون توسعه ذخیرهسازی و تنوعبخشی به منابع، این موضوع را به یک ابزار ضدتورمی مؤثر تبدیل کردهاند.
تأثیر اختلالات گازی بر تورم و تولید
قطع یا افت فشار گاز در ایران، فراتر از یک مشکل فنی یا اجتماعی، مستقیماً با افزایش نرخ تورم، برهمخوردگی زنجیره تولید کالا و ایجاد نااطمینانی در اقتصاد گره خورده است. در سالهای گذشته، سرمای زودرس یا کمبود گاز، منجر به افزایش قابل توجه تورم ماهانه در فصل زمستان شده است. به عنوان نمونه، زمستان سال گذشته، اعمال محدودیتهای شدید گازی بر صنایع فولاد، سیمان و پتروشیمی، منجر به رشد منفی تولید صنعتی و افزایش چشمگیر قیمت مصالح ساختمانی و کودهای شیمیایی گردید که این امر به طور مستقیم بر هزینههای خانوار و سبد مصرفی فشار وارد آورد.
پیوند جهانی قیمت انرژی و تورم
ارتباط مستقیم میان کمبود انرژی و تورم، پدیدهای جهانی است. بحران انرژی اروپا در سال ۲۰۲۲، با جهش قیمت گاز صنعتی، نرخ تورم در آلمان را به سطوح بیسابقه رساند. در بریتانیا نیز، قطع گاز روسیه منجر به افزایش ۵۰۰ درصدی قیمت انرژی و رشد چشمگیر تورم عمومی شد. این تجارب نشان میدهد که «امنیت انرژی» در بسیاری از کشورها، مستقیماً به معنای «ثبات قیمت» است.
وابستگی بالای صنایع ایران به گاز
ایران که بیش از ۹۶ درصد از صنعت خود را با اتکای مستقیم یا غیرمستقیم به گاز اداره میکند، از وابستگی چندبرابری به این حامل انرژی برخوردار است. طبق نظر کارشناسان، کاهش پنج درصدی تولید گاز، مستلزم اعمال دستکم ۱۵ درصدی محدودیت در مصرف صنعتی است که این امر به نوبه خود، افزایش هزینه تولید، کاهش عرضه و رشد قیمتها را به دنبال دارد. بنابراین، تداوم تولید گاز در فصول سرد و توسعه ظرفیتهای جدید، نه تنها یک ضرورت فنی، بلکه محور پایداری اقتصادی محسوب میشود.
اثرات زنجیرهای اختلالات گازی بر اقتصاد
طبق اظهارات کارشناسان انرژی، هرگونه اختلال در تأمین گاز، به طور مستقیم بر قیمت تمامشده کالاهای انرژیبر مانند سیمان، فولاد و محصولات پتروشیمی تأثیر گذاشته و این اثر زنجیرهای، تورم را از مسیر هزینه تولید به خانوارها منتقل میکند. حتی با وجود تلاشهای دولت در سالهای اخیر برای نگهداشت تولید، بخش قابل توجهی از تورم فصلی ایران، محصول نوسانات انرژی و نه صرفاً سیاستهای پولی است.
ضرورت توسعه زیرساختهای ذخیرهسازی
توان شبکه انتقال و زیرساخت ذخیرهسازی گاز، نقش حیاتی در تأمین امنیت انرژی دارد. ایران، برخلاف کشورهایی چون ترکیه، آلمان و چین که دارای ظرفیت ذخیرهسازی قابل اتکا هستند، از این حیث با چالش مواجه است. ظرفیت ذخیرهسازی محدود در ایران، حتی برای پوشش ۱۰ روز پیک مصرف خانگی کافی نیست و همین امر در روزهای سرد، منجر به اولویتدهی به مصرف خانوار و اعمال محدودیت بر صنایع بزرگ میشود که این روند، شوک انرژی را مستقیماً به تورم منتقل میکند.
تأثیر نوسانات گازی بر امنیت غذایی
نوسانات تولید گاز، امنیت غذایی را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. محدودیت در گاز صنایع پتروشیمی و تولیدکنندگان کود اوره در زمستانها، منجر به جهش قیمت کود در بازار داخلی و در نهایت افزایش قیمت محصولات کشاورزی شده است. این چرخه ناخواسته، هزینه تولید محصولات اساسی مانند گندم و ذرت را افزایش داده و واردات را گرانتر میکند که فشار مضاعفی بر بودجه عمومی و تورم انتظاری وارد میسازد.
راهبردهای جهانی کنترل تورم مبتنی بر امنیت انرژی
کشورهایی که با وابستگی فصلی به گاز مواجهند، از دو راهبرد اصلی برای کنترل تورم و تضمین آرامش مصرفکننده استفاده کردهاند: اول، افزایش ذخیرهسازی استراتژیک و دوم، توسعه ظرفیت تولید میادین جدید. نروژ، با مدیریت دقیق مخازن و سرمایهگذاری مستمر، توانسته است قیمت داخلی انرژی را ثابت نگه دارد و از جهشهای تورمی جلوگیری کند. ثبات تولید انرژی، به عنوان مهمترین ابزار دولت برای کنترل تورم در این کشور شناخته میشود.
تلاشهای ایران در زمینه نگهداشت تولید گاز
شرکت ملی نفت ایران طی سه سال گذشته، برنامههایی را با تمرکز بر نگهداشت تولید در میادین بزرگ اجرا کرده است. انعقاد قراردادهای نگهداشت تولید با پیمانکاران داخلی، منجر به افزایش یا تثبیت تولید در بیش از ۲۰ میدان شده و اثرات آن در زمستان ۱۴۰۲، با وجود سرمای کمسابقه، در کاهش افت فشار شبکه قابل مشاهده بود.
چالش اصلی در میدان پارس جنوبی
با وجود تلاشها، چالش اصلی در میدان پارس جنوبی، که بیش از ۷۰ درصد گاز ایران را تأمین میکند، وجود دارد. این میدان وارد دوره افت طبیعی شده و افت تولید سالانه آن، در صورت عدم جبران سرمایهگذاری، ظرفیت کشور را به طور جدی کاهش خواهد داد. در مقابل، قطر با سرمایهگذاریهای هنگفت در توسعه لایههای عمیق، در حال حفظ و افزایش تولید خود است.
اهمیت پروژههای فشارافزایی پارس جنوبی
اجرای پروژههای فشارافزایی در میدان پارس جنوبی، در صورت عدم تحقق در پنج سال آینده، ایران را ناچار به اعمال محدودیتهای گسترده در زمستانها خواهد کرد که این امر، اثر مستقیمی بر تورم خواهد داشت. فشارافزایی این میدان، در واقع یک پروژه ضدتورمی محسوب میشود و پیشبینیها نشان میدهد که افزایش تولید گاز، میتواند به کاهش چشمگیر تورم سالانه کمک کند، زیرا بخش عمده صنایع مادر و تولیدکنندگان کالاهای پرمصرف به انرژی پایدار وابسته هستند.
پیوند مستقیم امنیت انرژی و امنیت اقتصادی
با در نظر گرفتن تمام این دادهها، روشن میشود که امنیت انرژی در ایران، مستقیماً با امنیت اقتصادی مردم گره خورده است. استمرار تولید گاز، افزایش ذخیرهسازی، توسعه میادین جدید و تسریع پروژههای نگهداشت و فشارافزایی، سیاستهای اقتصادی ضروری برای حفظ آرامش بازار، جلوگیری از نوسان قیمت کالاهای اساسی و مهار تورم انتظاری هستند.
ثبات تولید گاز؛ سپر اقتصادی کشور در برابر تورم
در نهایت، ثبات تولید گاز، به عنوان مهمترین سپر اقتصادی کشور در برابر تورم فصلی و شوکهای زنجیرهای عمل میکند. تجارب جهانی نشان داده است که هیچ سیاست ضدتورمی بدون امنیت انرژی پایدار، موفق نخواهد بود. ایران نیز با تمرکز بر توسعه داخلی و استفاده از ظرفیت مهندسان بومی، میتواند نه تنها زمستانهای آینده را از تنش دور کند، بلکه بخش مهمی از التهابهای تورمی را نیز از ریشه مهار نماید.